اوباما، مانعی بر سر راه تجارت جهانی
مترجم: بتول جعفری
منبع: وال‌استریت ژورنال
پرزیدنت اوباما چند روز پیش به وال‌استریت رفت تا بر قصد خود برای تدارک مقررات مالی بیشتر تاکید کرده باشد، اما دیگر سیاست‌های اقتصادی کاخ سفید توجه بیشتری را به خود معطوف کرده است. بسیاری از خود می‌پرسند که اگر اوباما اولین رییس‌جمهور حمایت‌گرای آمریکایی پس از هربرت هوور(رییس‌جمهور آمریکا در سال‌های 1929- 1933) باشد اقتصاد جهان به چه حال و روزی می‌افتد؟

بوی جنگ تجاری، همین الان هم به خوبی به مشام می‌رسد. آقای اوباما اخیرا یک تعرفه ۳۵‌درصدی روی لاستیک‌های چینی وضع کرد و متعاقب آن چین تهدید کرد که این اقدام را با محدود کردن واردات خودرو و ماکیان آمریکایی تلافی می‌کند. نیکولاس سارکوزی رییس‌جمهور فرانسه نیز اخیرا اعلام کرد که اروپا باید بر اتومبیل‌هایی که در کشورهایی که سیاست مجوز آلودگی قابل خرید و فروش را اعمال نمی‌کنند تولید می‌شوند، تعرفه کربن وضع کند. به بیان سارکوزی«ما در اروپا باید یک مالیات کربن بر کالاهای وارداتی وضع کنیم و من حاضرم در این نبرد پیشقدم باشم».
واضح است که آقای سارکوزی از استیون چو وزیر انرژی ایالات متحده که بر واردات یک مالیات کربن وضع کرده و همچنین کنگره ایالات متحده که تعرفه کربن را به عنوان بخشی از «طرح مالیات و مجوز» به تصویب رسانده، تبعیت می‌کند. طرح مالیات و مجوز در ادامه برنامه «خرید کالای آمریکایی» که در طرح محرک پیش‌بینی شده بود، ارائه شد و کانادا را به شدت عصبانی کرد. طرح کنگره برای ممنوع کردن کامیون‌های مکزیکی در جاده‌های آمریکا عملا پیمان نفتا را نقض می‌کند و باید منتظر باشیم تا مکزیک نیز این اقدام ایالات متحده را تلافی کرده، سر راه واردات کالاهای خوراکی و کشاورزی به آمریکا موانعی ایجاد کند. این امر در مورد طرح نجات صنعت خودرو‌سازی و پیش‌بینی‌هایی که برای حمایت از خودروهای ساخت آمریکا صورت گرفته نیز صادق است. شایان ذکر است که پیمان‌های تجاری ایالات متحده با کلمبیا، پاناما وکره جنوبی نیز تحت تاثیر مصوبات کنگره قرار خواهند گرفت.
در این میان آقای اوباما یا هیچ اعتراضی نکرده یا مخالفتش آن‌قدر کم‌رنگ بوده که کنگره آن را جدی نگرفته است. اقدامات آقای اوباما و حتی بی‌عملی‌های وی به دنیا سیگنال داده که ایالات متحده، دیگر رهبری جهانی در تجارت را نمی‌خواهد؛ رهبری‌ای که همه روسای‌جمهور دموکرات و جمهوری‌خواه از دهه ۱۹۳۰ به بعد همواره برای تحقق و حفظ آن تلاش کرده‌اند. مشاوران اوباما می‌گویند جای نگرانی نیست و وی «ماهرانه» سیاست داخلی را به پیش می‌برد، اما اگر به ۸۰ سال تاریخ تجارت نگاه کنیم متوجه می‌شویم که اقدامات وی ممکن است برای آمریکا و جهان گران تمام شوند.
عصر تجارت آزاد مدرن، پس از مشاهده مصایب برآمده از تعرفه اسموت‌هالی در جون 1930 و در طول رکود بزرگ شروع شد. هوور نیز فکر می‌کرد که با اعمال تعرفه‌ای که به قول جوزف شومپیتر «درمان خانگی» حزب جمهوری‌خواه در آن زمان به شمار می‌رفت، سیاست‌های تاکتیکی «ماهرانه»‌ای را به کار گرفته است. اما تعرفه اسموت‌هالی در جای‌‌جای جهان به وضع تعرفه‌هایی منجر شد که بر تفکر «لزوم بدبخت کردن همسایه» مبتنی بودند و در نهایت باعث شد که جریان کالا‌ها و خدمات جهانی فروبپاشد.
کوردل‌هال، وزیر امور خارجه آمریکا مضرات این سیاست‌ها را تشخیص داد و بنابراین در دهه ۳۰ با کمک موافقت نامه‌های
دو جانبه توافق عام برای احیای تجارت را جلب کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز جان مینارد کینز، هری دکستر وایت و افراد دیگری در دو سوی اقیانوس اطلس از طریق پی گیری توافق‌های پولی برتون وودز و ایجاد توافقنامه جهانی تعرفه و تجارت این مسیر را پی گرفتند.
ایالات متحده مانند بریتانیای قرن نوزدهم، در این نظم تجاری لیبرال نقش پررنگی داشت و با وجود پسرفت‌های گاه و بیگاه، در کل در جهت کاهش تعرفه‌ها و برداشتن موانع غیرتعرفه‌ای گام برداشته است. ایالات متحده به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بازارهای خود را باز نگه داشته و از خلق امکان دسترسی دیگر کشورها به مصرف‌کنندگان آمریکایی به عنوان اهرمی برای باز کردن درهای کشورهای دیگر استفاده کرده است. حتی زمانی که اتحادیه‌های کارگری تجارت جهانی را محکوم کردند، بیل کلینتون مسیری را که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواه‌ها با تمام وجود طی کرده بودند با حمایت از پیمان نفتا ادامه داد، کنگره را تشویق کرد که سازمان تجارت جهانی را تصویب کند و بهترین شرایط تجاری را برای چین قائل شد.
در نتیجه پیشگامی ایالات متحده، کشورهایی که زمانی اقتصاد بسته‌ای داشتند، به خصوص چین و هند، نیز از واردات کالاها و خدمات خارجی استقبال کردند. نتیجه این اقدامات آن بود که به خصوص از دهه 80 به بعد تجارت جهانی رشد خیره‌کننده‌ای پیدا کرد(نمودار یک را ملاحظه کنید). این رونق با افزایش درآمدها در کشورهایی که به جریان تجارت و جریان آزاد سرمایه پیوسته بودند، همراه شد. افزایش درآمدها در نتیجه تجارت جهانی در کشورهای در حال توسعه و همچنین ایالات متحده کاملا مشهود بود. با این که برخی از مشاغل در ایالات متحده از بین رفت؛ اما صنایع جدیدی ایجاد شد و بالا بودن بهره وری تولید در ایالات متحده همچنان ادامه یافت.
در نتیجه رکود جهانی و همچنین چشم‌پوشی آقای اوباما از نقش رهبری کننده آمریکا در تجارت جهانی، اکنون تاریخ ۸۰ ساله پیشرفت تجارت آزاد مورد تهدید است. در حال حاضر دید ضد تجاری نیروی کار در کنگره دموکرات و اتاق فکرهای لیبرال غلبه پیدا کرده است؛ متاسفانه اقتصاددانان دموکرات نیز به خاطر مسائل سیاسی حمایت گرایی را توجیه می‌کنند.
پائول کروگمن، اقتصاددان مورد توجه دموکرات‌ها، از وضع تعرفه کربن حمایت کرده است. کلاید پرستوویتز نیز که در دهه 1980 اصرار داشت مرکانتیلیسم ژاپنی جهان را اداره خواهد کرد، تا جایی پیش رفت که در فایننشیال تایمز نوشت تحمیل تعرفه بر چین به تجارت جهانی کمک شایان توجهی خواهد کرد. در منطق اقتصادی، این استدلال مثل آن است که بگوییم راه کاهش مخارج خدمات سلامتی دولت این است که یک تریلیون دلار دیگر به بخش خدمات سلامتی اختصاص داده شود.
پرزیدنت بوش و رابرت زولیک مسوول مذاکرات تجاری در دولت وی نیز زمانی ادعا کردند که وضع تعرفه بر فولاد در سال ۲۰۰۱ به کمک تجارت آزاد می‌آید؛ اما این حرکت آن‌ها فقط به رو شدن ریاکاری ایالات متحده انجامید و باعث تحلیل رفتن مذاکرات تجاری در سطح جهان شد. واقعیت این است که بدون رهبری ایالات متحده، نظم تجاری در جهان احتمالا به مرزهای هر کشور محدود می‌شود. این امر زمانی که با رکود جهانی مواجهیم به مراتب خطرناک‌تر است؛ زیرا حجم تجارت کالا در سطح جهان از سه ماهه دوم ۲۰۰۸ تا ژوئن ۲۰۰۹ تقریبا ۳۳‌درصد کاهش یافته است. همان طور که می‌دانیم احیای جریان‌های تجاری برای تحریک رشد اقتصاد جهانی بسیار مهم است.
آقای اوباما شاید قصد نداشته باشد که آغاز گر یک جنگ تجاری باشد همان طور که هوور چنین نیتی نداشت؛ اما کناره‌گیری سیاسی هوور از تجارت باعث جرقه خوردن جنگ تجاری شد؛ جنگی که اگر آغاز شود متوقف کردن آن شاید ممکن نباشد؛ متاسفانه اقدامات اخیر آقای اوباما باعث می‌شود که جهان به این نتیجه برسد که وی به حمایت‌گرایی اعتقاد دارد.