کارآفرینی - ۳۱ شهریور ۸۸
نویسنده: راسل سابل
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش دوم و پایانی
یکی از بزرگ‌ترین اختلاف‌هایی که هنوز در ادبیات آکادمیک کاربردی به جای مانده است، به این مساله باز می‌گردد که کارآفرینی از چه چیزهایی تشکیل شده است.

آیا باید یک زن خانه‌دار در شهری کوچک که با نگهداری از بچه‌های دیگران کسب و کار خود را به راه‌ می‌اندازد را همانند کسی مثل بیل گیتس یا سام والتون به حساب آورد؟ در صورتی که پاسخ به این سوال منفی است، این فعالیت‌های مختلف را باید چگونه رده‌بندی کرد و عوامل متمایزکننده آنها چیست؟ این عدم قطعیت، به ایجاد اصطلاحات کارآفرین «سبک زندگی» (entrepreneur lifeseyle) و کارآفرین «غزال» (entrepreneur gazelle) (یا دارای رشد قابل ملاحظه) منجر گردیده است. کارآفرین سبک زندگی، کسب و کار خود را عمدتا به خاطر فواید غیرپولی ناشی از این که خودشان رییس خود بوده و برنامه‌های‌شان را تعیین می‌کنند به راه می‌اندازد. کارآفرین غزال غالبا همراه با یک برنامه رشد و استراتژی خروج مشخص، از یک کسب و کار تازه به فعالیتی دیگر می‌رود.
اگر چه این تمایز به لحاظ مفهومی آشکار به نظر می‌رسد، جداسازی تجربی این دو گروه سخت است، زیرا نمی‌توان انگیزه‌های فردی را مشاهده کرد. زمانی که محققین در پی پاسخ به سوالاتی از این قبیل می‌روند که آیا سیاست‌هایی که به حمایت از کارآفرینی در شهرها می‌پردازند می‌توانند در حوزه‌‌های روستایی نیز موثر باشند یا خیر، مشکلات فوق حتی بزرگ‌تر نیز می‌شوند. محققین حوزه کارآفرینی روستایی اخیرا نشان داده‌اند که اینترنت می‌تواند دستیابی به بازارهای بزرگ‌تر را برای کارفرماهای روستایی آسان‌تر کند. همان طور که آدام اسمیت بیان کرده است، تخصصی شدن توسط اندازه بازار محدود می‌گردد، بنابراین کارفرماهای روستایی می‌توانند به گونه موفقیت‌آمیزتری تخصصی شوند، زیرا می‌توانند محصول خود را به تعداد بیشتری از مشتری‌های آنلاین بفروشند.
نقش دولت در حمایت از کارآفرینی یا ممانعت از آن چیست؟ از آنجا که تحقیقات اولیه راجع به کارآفرینی عمدتا توسط غیراقتصاددان‌ها (غالبا کارآفرین‌های واقعی و دانشکده‌های مدیریت در دانشگاه‌های تجاری) صورت می‌گرفت، باور رایج این بود که بهترین راه برای حمایت از کارآفرینی، برنامه‌های دولتی نوین هستند. از جمله محبوب‌ترین و مشهورترین طرح‌های آن زمان می‌توان به صندوق‌های وام‌دهی تحت مدیریت دولت، یارانه‌های دولتی، مراکز توسعه کسب‌وکار که با بودجه دولتی اداره شوند و برنامه‌های درسی مرتبط با کارآفرینی در مدارس دولتی اشاره کرد. با این حال برنامه‌های مذکور عموما با شکست روبه‌رو شده‌اند. صندوق‌های وام‌دهی با بودجه و مدیریت دولتی مثل آن‌هایی که در ایالت‌های منیسوتا، آیوا و... وجود دارند، از همان انگیزه‌های ضعیف و فشارهای سیاسی‌ای رنج می‌برند که بسیاری از دیگر بنگاه‌های دولتی را نیز با مشکل رو‌به‌رو می‌سازند.
من در تحقیق اخیر خودم همانند مطالعات سایر اقتصاددان‌ها به این نتیجه رسیده‌ام که سیاست عمومی‌ای که بهتر از همه به حمایت از کارآفرینی می‌پردازد، آزادی اقتصادی است. ما در تحقیقات‌مان نشان داده‌ایم که چه طور مسائل مربوط به انتخاب عمومی باعث می‌شود که برنامه‌های دولتی شکست بخورند و بر این نکته تمرکز کرده‌ایم که بهبود «قوانین بازی» (مثل کاهش مالیات‌ها و مقررات و کاستن‌ از پیچیدگی آن‌ها، افزایش امنیت حقوق مالکیت، سیستم قضایی بی طرف و...) باعث افزایش کارآفرینی می‌شود.
استیون کرفت و راسل سابل (2003) نشان داده‌اند که فعالیت‌های حوزه کارآفرینی از همبستگی بالایی با «شاخص آزادی اقتصادی» (که معیاری از وجود این قبیل نهادهای حامی بازار است)، برخوردارند. به علاوه، ارتباط مثبت میان آزادی و کارآفرینی به معنی این است که استفاده از شاخص‌های پذیرفته شده‌تر مرتبط با فعالیت‌های کارآفرینی (برگرفته از Global Entrepreneurship Monitor) و آزادی اقتصادی (برگرفته از Economic Freedom of the World نوشته گوراتنی و لاوسون) قابل توجیه است. چه کشورهای مورد مطالعه، اقتصادهایی باشند که در حال خروج از نظام سوسیالیستی هستند و چه اقتصادهای عضو OECD باشند، رابطه فوق برقرار است. شکل 1، شدت این رابطه را در میان کشورهای عضو OECD نشان می‌دهد.
خط نقطه‌چین درون شکل، رابطه مثبت میان آزادی اقتصادی و فعالیت‌های کارآفرینی را نشان می‌دهد. این رابطه در صورت کنترل دیگر فاکتورهای مردم‌شناختی و اقتصادی- اجتماعی، حتی از این نیز شدیدتر می‌گردد. این یافته با همبستگی مثبت و شدید میان آزادی اقتصادی و رشد درآمد سرانه که دیگر محققان بدان دست یافته‌اند، همخوانی دارد. یکی از دلایل آن که آزادی اقتصادی منجر به رشد اقتصادی می‌شود، آن است که آزادی اقتصادی، فعالیت‌های کارآفرینی را افزایش می‌دهد.
دو اقتصاددان به نام‌های ویلیام بامول و پیتر بوتکه این ایده را ترویج دادند که بهره‌وری کاپیتالیسم نسبت به دیگر شکل‌های جایگزین سازمان‌دهی اقتصادی به میزان قابل ملاحظه‌ای بیشتر است، زیرا در نظام‌های کاپیتالیستی، تلاش‌های کارآفرینی به جای آن که به سمت فعالیت‌هایی سوق داده شوند که ثروت افراد دیگر را به اجبار می‌گیرند، در جهت فعالیت‌هایی هدایت می‌گردند که به تولید ثروت می‌انجامند. بامول و بوتکه خاطرنشان می‌سازند که کارآفرین‌ها در تمامی جوامع وجود دارند. این قبیل افراد در جوامع تحت کنترل دولت، جزو آن شده یا با آن لابی می‌کنند. بسیاری از اقدامات دولتی در این گونه جوامع (مثلا تعرفه‌ها، یارانه‌ها و نظارت‌ها) ثروت را از میان می‌برند. کارآفرینان در اقتصادهایی که دولت محدود و حاکمیت قانون برقرار است، به تولید ثروت می‌پردازند.
ایده بامول و بوتکه با داده‌ها و تحقیقاتی که آزادی اقتصادی (معیاری از وجود نهادهای خوب) را با کارآفرینی و رشد اقتصادی پیوند می‌دهند، همخوانی دارد. تحقیقات آکادمیک اخیر حول موضوع کارآفرینی نشان می‌دهد که سیاست‌های دولتی برای آن که به حمایت از کارآفرینی بپردازند، باید بر اصلاح نهادهای پایه‌ای متمرکز شده و محیطی را به وجود آورند که افراد خلاق بتوانند در آن شکوفا گردند. این محیط، محیطی است که در آن حقوق مالکیت مشخص بوده و اعمال می‌گردند، مالیات‌ها و نظارت‌ها اندک هستند، سیستم‌های حقوقی و پولی مناسبی وجود دارند، قراردادها به خوبی اعمال می‌گردند و مداخله‌های دولت محدود است.


درباره نویسنده
راسل سابل، استاد اقتصاد و صاحب کرسی ممتاز مطالعات کارآفرینی در دانشگاه وست ویرجینیا است. وی سابقا مدیر موسس مرکز کارآفرینی این دانشگاه بوده است.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
Gwartney, James D., and Robert A. Lawson. Economic Freedom of the World: 2002 Annual Report. Vancouver: Fraser Institute, 2002. Information about this book can be found online at: http://www.freetheworld.com/.
Hughes, Jonathan R. T. The Vital Few: American Economic Progress and Its Protagonists. Exp. ed. New York: Oxford University Press, ۱۹۸۶.
Kirzner, Israel M. Competition and Entrepreneurship. Chicago: University of Chicago Press, 1973. Information about Kirzner and his works can be found online at: http://www.worldhistory.com/wiki/I/Israel-Kirzner.htm.
Kirzner, Israel M. "Entrepreneurial Discovery and the Competitive Market Process: An Austrian Approach." Journal of Economic Literature ۳۵, no. ۱ (۱۹۹۷): ۶۰-۸۵.
Lee, Dwight R. "The Seeds of Entrepreneurship." Journal of Private Enterprise 7, no. 1 (1991): 20-35.
Reynolds, Paul D., Michael Hay, and S. Michael Camp. Global Entrepreneurship Monitor. Kansas City, Mo.: Kauffman Center for Entrepreneurial Leadership, ۱۹۹۹. Information about this book can be found online at: http://www.gemconsortium.org/.
Rosenberg, Nathan, and L. E. Birdzell Jr. How the West Grew Rich. New York: Basic Books, 1986.
Schumpeter, Joseph A. Capitalism, Socialism, and Democracy. New York: Harper, ۱۹۴۲.
Schumpeter, Joseph A. The Theory of Economic Development. 1911. Cambridge: Harvard University Press, 1934. Information about Schumpeter and his works can be found online at: http://cepa.newschool.edu/het/profiles/schump.htm.