«شکست مسیر، لازمه‌ توسعه»

یونس نادمی

اقتصاد ایران برای سال‌های متمادی است که در مسیری غیر عقلایی سیر می‌کند مسیری که در آن نفت تعیین‌کننده قواعد بازی بوده و این طلای سیاه جامعه ایران را در طی ۷۰سال گذشته دستخوش تغییرات و نوسانات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ساخته است.

نفت عامل بسیاری از جنبش‌های آزادی خواهانه ایران در طی ۷۰ سال گذشته بوده است. از ملی کردن صنعت نفت توسط مرحوم دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی گرفته تا کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ که نفت نقشی اساسی در این ساختارشکنی‌ها داشته است. وابستگی بودجه دولت‌ها در ۷۰ سال اخیر به درآمدهای نفتی عاملی اساسی در تخریب فضای نهادی - ساختاری اقتصاد ایران بوده است به گونه‌ای که نفت از طریق تخریب نهادهای رشد مدار، زمینه ایجاد نهادهای ضدرشد و توسعه را فراهم ساخته است. درآمد‌های نفتی، دولت را از جمع آوری مالیات بی‌نیاز می‌کند و این عدم وابستگی تامین مالی دولت به مالیات، به معنی قطع ارتباط دولت با بخش شرکتی اقتصاد است. از طرف دیگر استقلال دولت از درآمدهای مالیاتی، دولت را از پاسخگویی به مردم تا حدود زیادی باز می‌دارد. در حالی که دولت‌ها در کشورهایی که مخارج خود را از درآمد‌های مالیاتی تامین می‌کنند، برای تامین مخارج خود روابط خود را با بخش شرکتی تنظیم می‌کنند که در چنین شرایطی توسعه ظرفیت بنگاه‌های اقتصادی علاوه بر اینکه برای بنگاه‌ها منفعت دارد برای دولت نیز منفعتی در جهت افزایش درآمدهای مالیاتی دارد. بنابراین یک رابطه مکمل و همسو بین دولت و بنگاه‌های اقتصادی در جهت توسعه فعالیت‌های اقتصادی شکل می‌گیرد. سیاست‌گذار در کشورهای نفتی خطای سیاست‌گذاری را با استفاده از درآمدهای نفتی پوشش می‌دهد و افق دید سیاست‌گذار را در جهت رفع نیازهای کوتاه‌مدت جامعه کاهش می‌دهد.

اقتصاد ایران سال‌هاست که در مسیری انحرافی از جاده اصلی توسعه پایدار با سرعتی زیاد در حال حرکت است. اقتصاد ایران به شکست این مسیر باطل نیاز حیاتی دارد. شکست یا تغییر مسیر گذشته و حرکت به سمت جاده اصلی توسعه نیازمند عزمی راسخ در جهت استقلال بودجه دولت از درآمدهای نفتی دارد که البته این شکست مسیر بسیار سخت حاصل می‌شود و مستلزم پرداخت هزینه‌هایی در کوتاه‌مدت برای به دست آوردن منافع عظیم بلند مدت و رهایی همیشگی از درد‌های کهنه اقتصاد ایران است.