ادبیـــــات
طبیعی است شاعر برای شعرهایش به انتخاب نامی برسد
ایسنا- کیومرث منشیزاده معتقد است: شعر یک شاعر در صیرورتی که دارد، در صورت استقبال مخاطب، به نام مطلوبش هم میرسد. این شاعردرباره خطاب کردن شعرش به نام «شعر رنگی»، گفت: شعر معاصر جهان تا پیش از «شعر رنگی»، شعر سیاه و سفید بود و در واقع، در آن شعر رنگ نبود. در «شعر رنگی» مخاطب با کلمههای رنگی و تصاویر روبهرو است.
او در ادامه یادآور شد: در واقع عمده مساله «شعر رنگی» کلمه است؛ منتها کلماتی که در خود رنگهایی را دارند؛ مثلا در شعر قدیم، طوطی رنگ سبز را تداعی میکرد یا برف رنگ سفید را؛ در واقع این کلمات خود رنگی نبودند، بلکه رنگی را برای مخاطب تداعی میکردند. من به این فکر افتادم که به جای تداعی رنگها، آنها را به شعر بیاورم و مخاطب با شنیدن آنها به تصویر رنگها پی ببرد. منشیزاده در توضیح «شعر رنگی» به تئوری هایزنبرگ - فیزیکدان غربی - اشاره کرد و گفت: او در تئوری ضدمادهاش میگوید اگر امواج صوتی را به امواج نورانی تبدیل کنند، میشود موسیقی رنگی را ساخت؛ از همینرو من هم در پی تبدیل واژهها به رنگ هستم و کلماتی را که در خود رنگی دارند، در شعرهایم به کار میگیرم. او تفاوت شعر رنگی را با جریان عمومی شعر معاصر تنها در رنگی بودن کلمات دانست و گفت: من دوست ندارم شعرهایم سیاه و سفید باشد. تفاوت «شعر رنگی» با سیاه و سفید، شباهت نزدیکی دارد با تفاوت فیلمهای سیاه و سفید و رنگی و به اعتقاد من، اینکه شعری رنگی شده باشد، مهم است.
ارسال نظر