اگر بهشتی بود دستور برخورد می‌داد

روزنامه ایران ارگان دولت، در صفحه اجتماعی خود نامه‌ای خطاب به فرزندان آیت الله بهشتی را منتشر کرده و در آن تاکید کرده که اگر مرحوم بهشتی زنده بودند، دستور برخورد قاطع با فرزندان خود را می‌دادند. به گزارش«شفاف» در این نامه که با تیتر«حضور شتابزده در عرصه سیاست و فتنه» و با نام یوسف محسن‌پورخطاب به علیرضا و محمدرضا بهشتی از اعضای برجسته ستاد میرحسین موسوی و فرزندان آیت‌الله بهشتی، منتشر شده آمده است: ویژگی دو فرزند شهید بهشتی این است که آنان، در سنین میانسالگی و در حالی که موهای سفید بر رخسار آنان هویدا است، وارد عرصه سیاست گشتند و نکته قابل توجه این است از آنان از زمانی که شهید بهشتی و همراهان و یاران استوارش در اثر اقدام منافقین بد دل و کینه‌توز به شهادت رسیدند تا همین انتخابات ریاست‌جمهوری، چندان اثری در سپهر عمومی جامعه مشاهده نشده و حتی گزارشی از پذیرش مسوولیتی در ‌جمهوری اسلامی، به جز سمت استادی دانشگاه و یا انجام کارهای پژوهشی متمرکز یا پراکنده، نرسیده است و اینک این دو، براساس تکالیفی - که هیچ گاه اعلام نشد - وارد مصافی پرخطر و مخاطره‌ در حوزه‌ سیاست‌ عمومی کشور شدند و جالب تر این‌که از همین ابتدا از فحوا و محتوای اظهارات‌شان، صف‌بندی روشن و اعلام مواضع رادیکال علیه جناح دیگری به گوش رسید که به نظر می‌رسد این مواضع شتابزده، حضور آنان را در عرصه سیاست - به دلایلی که برخواهیم شمرد - ساده و آسان نخواهد کرد.در بخش دیگری از این نامه نوشته شده: با این حال، تردیدها و تشکیک‌ها نسبت به انگیزه این حضور، زمانی اذهان را به خود مشغول می‌کند که بدانیم هر دوی آنان، در حالی که می‌توانستند مستقلا و به عنوان فرزندان یکی از مهم‌ترین مقامات کشور پا به عرصه سیاست بگذارند در سایه یکی از نامزدها وارد این قلمرو شده و نکته مصیبت‌بار این‌که خود را به یکی از دو حلقه کشمکش و اختلاف وصل نموده و بدتر این‌که خود عالما و عامدا در غائله‌ای که صف‌بندی‌ها را بر‌اساس پایبندی به اصل ولایت فقیه - به‌عنوان فصل‌الخطاب - و همچنین قانونمداری روشن‌تر ساخت، بر طبل اختلافات و منازعات کوبیدند و بالجمله خود را به‌طور سهمگین درگیر منازعه‌ای ساختند که چنانچه شهید عالی‌مقام بهشتی خود حاضر و ناظر صحنه بود، به دلیل مصالح عالی نظام، دستور برخورد قاطع با عاملین آنها - از جمله دو فرزندش - را صادر می‌کرد. چنان‌که مقامات عالیرتبه دیگری در بدو انقلاب، مشابه همین دستور را در‌مورد فرزندان خویش صادر نموده و نشان دادند حفظ اسلام و‌جمهوری اسلامی، مطابق مستندات و آموزه‌های معمار بلند انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی‌(ره) بالاتر از هر مصلحتی قرار دارد.نویسنده این نامه افزوده است: حال که آنان هر دو تا این مقطع پیش راندند و حتی حاضر شدند در ادامه روند شعله‌ور ساختن آتش فتنه، باز هم ماموریت‌هایی را به نمایندگی نامزد شکست خورده بر دوش بکشند، تا چه حدی می‌توانند از نام و آوازه آن شهید عالی‌مقام استفاده کرده و برای خود مصونیت بتراشند؟هم نگارنده و هم آنان بر این اعتقادیم فرزند شهید بهشتی بودن، نه تنها هیچگونه مصونیتی را به بار نمی‌آورد، بلکه مسوولیت مواضع، مواقف و عملکردها را دو چندان نموده و در صورتی که - خدای ناکرده - راه را به خطا بپیمایند، با سرنوشتی مشابه همه خطاکاران مواجه خواهند شد. هر چند که برحسب رسوم و قواعد اجتماعی به سختی می‌توان میان خطای فرزندان شهید بهشتی و سایرین تفکیک قائل شد و یا این‌که خطای این دو را - یعنی فرزندان شهید بهشتی و دیگران - مساوی پنداشت!