درگذشت اسماعیل فصیح، نویسنده و مترجم معاصر در ۷۵سالگی
نویسنده تلخکام تسلیم مرگ شد
عجب تیرماه پرماجرایی است تیر هزاروسیصد و هشتادوهشت. کسی شک ندارد که تیرماه امسال در صفحات تقویم سالهای آینده، به عنوان ماهی غمانگیز ثبت خواهد شد و در فاصله هرچند روز مجبوریم خاطره عزیزی را زنده بداریم و به عبور ثانیهها از روزن زمان که مثل برق میگذرند حسرت بخوریم.
یاسین نمکچیان
عجب تیرماه پرماجرایی است تیر هزاروسیصد و هشتادوهشت. کسی شک ندارد که تیرماه امسال در صفحات تقویم سالهای آینده، به عنوان ماهی غمانگیز ثبت خواهد شد و در فاصله هرچند روز مجبوریم خاطره عزیزی را زنده بداریم و به عبور ثانیهها از روزن زمان که مثل برق میگذرند حسرت بخوریم. انگار مرگ در جامعه ادبی و هنری ایران رخنه کرده است و هر آن کلاغهای خبرچین از خاموشی کسی خبر میدهند که بارها شعرها و داستانهایشان را خواندهایم و از زندگی لذت بردهایم یا با بازیهایشان جلوی دوربین فراز و نشیبهای زیادی را به فراموشی سپردهایم.
بعد از درگذشت محمد حقوقی، مهدی آذریزدی، پروین سلیمانی و فرخ لقا هوشمند حالا نوبت به اسماعیل فصیح نویسنده نامدار معاصر رسید که در جدال با مرگ بیشتر از این تاب نیاورد و عصر پنجشنبه دستهایش را به علامت تسلیم بالا برد.
فصیح بعد از سکته مغزی در بهار سال ۱۳۸۶ روزهای زیادی را روی تخت بیمارستان گذراند و در همان شرایط هم دلواپس کارهای نیمهتمامش بود. در آن روزها «تلخکام» آخرین رمان نویسنده معاصر بود که عکس بسیاری از کتابهایی که در ممیزی وزارت ارشاد گیر کرده بودند، مجوز گرفت و کمی از نگرانیهای او را کم کرده بود. فصیح از اینکه کتابش روانه بازار کتاب میشد خوشحال بود و حالا درست بعد از گذشت دو سال و اندی از آن روزها برای همیشه قلم را روی زمین گذاشت و جامعه ادبی ایران را تنها گذاشت.
اسماعیل فصیح نویسنده و مترجم در دوم اسفندسال ۱۳۱۳ در محله درخونگاه تهران متولد شد؛ محلهای در جنوبیترین نقطههای پایتخت. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان عنصری گذراند و بعد از آن تحصیل را در دبیرستان رهنما ادامه داد.
دورهای که او تحصیلاش را به پایان رساند همزمان با صدارت دکتر محمد مصدق بود که در ازای دریافت ۵۰ یا ۱۰۰ تومان برگه معافی میدادند و اینگونه شد که او برای همیشه از سربازی معاف شد.
اگرچه معافی سبب شد او هیچوقت نتواند از تجربه شیرین سربازیاش بنویسد، اما با پولی که از پدرش گرفته بود برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در رشته ادبیات انگلیسی فارغالتحصیل شد. شاید زیباترین خاطره آن روزهای فصیح دیدار با ارنست همینگوی باشد که هرکدام یکسوی میز کافهای نشستند و با قهوهای دلتنگیهای جهان را به فراموشی سپردند. او پس از بازگشت به ایران در صنعت نفت مشغول شد و سال ۱۳۴۲ همراه با نجف دریابندری با استخدام در شرکت ملی نفت با صادق چوبک آشنا شد. سال ۱۳۴۷ یعنی درست در ۳۴ سالگی، اولین رماناش با عنوان «شراب خام» منتشر شد. او در سال ۱۳۵۹ با سمت استادیار دانشکده نفت آبادان بازنشسته شد.
اسماعیل فصیح تمایل چندانی به مصاحبه نداشت و معتقد بود که نویسنده کارش را روی کاغذ میآورد و ناشر هم چاپش میکند. او میگفت: «هرچه هست در کتابها و نوشتهها است و اگر بخواهم درباره آثارم صحبت کنم مثل کار همینگوی میشود که مثلا برای هر صفحهای پاورقی میدهد و به خواننده میگوید که اشتباه نکنی. به اعتقاد من باید گذاشت تا کار مورد قضاوت تاریخ قرار بگیرد.»
نویسنده نامدار معاصر علاقه زیادی داشت تا از رمانهایش فیلم بسازند و این علاقهاش را گاهی در گفتوگوهای هرازگاهی بروز میداد: «بهمن فرمانآرا وقتی داستانهایم را خواند وجه تصویری بودنشان برایش بسیار جالب بود. آشنایی او با آثارم از «زمستان ۶۲» شروع شد. او گفته بود میخواست آن را فیلم کند و یکی از دلایل بازگشتاش به ایران عشق ساختن «زمستان ۶۲»، بوده البته قبل از انقلاب از «شراب خام» سریالی در ۱۳اپیزود تهیه شد که ۹ قسمت آن هم پخش شد و حالا هم در آرشیو شبکه ۲ خاک میخورد. یادم میآید که نقش جلال آرمان را داوود رشیدی و نقش ناصر تجدد را هم پرویز فنیزاده بازی کردند.»
او تا آخرین روزهای زندگی یعنی درست حوالی ۷۵ سالگی دلش میخواست فقط بخواند و بنویسد و تجربیاتش را منتشر کند. کتابهایی مثل «کشته عشق»، «فرار فروهر»، «تشت خون»، «بادهکهن»، «اسیر زمان»، «شاه بر حافظ»، «ریا در اغما»، «بازگشت به درخونگاه» و ... .از او چهرهای ماندگار در تاریخ ادبیات معاصر به یادگار گذاشت. او دوسال پیش میخواست زندگینامهاش را مکتوب کند. روایت زندگی نویسندهای تاثیرگذار مثل او میتوانست آینهای باشد برای بازتاب عمری کار حرفهای. شاید زندگینامه او میتوانست راههای تازهای برای علاقهمندانش پیشرو میگذاشت.تا حالا یک جلد از خاطرات فصیح منتشر شده است، البته امکان دارد دور از جنجال کارش را به پایان هم رسانده باشد.به هرحال عصر پنجشنبه فرح عدالت، همسر این نویسنده پیشکسوت با تایید خبر درگذشت اسماعیل فصیح در بیمارستان شرکت نفت درباره چگونگی این اتفاق گفت: فصیح از روز دوشنبه (۱۵ تیرماه) مصادف با ۱۳ رجب بهدلیل مشکل عروق مغزی به بخش ICU بیمارستان منتقل شد که پس از انجام سیتیاسکن و سپری کردن شش روز در این بخش، سه روز را هم در بخش عمومی بیمارستان سپری کرد؛ اما از ساعت ۱۰ صبح روز گذشته، وضعیت او رو به وخامت گذاشت و ساعت دو بعدازظهر دوباره به ICU منتقل شد، ولی ساعت شش بعدازظهر دارفانی را وداع گفت. به گفته همسر این نویسنده، بنا به خواسته خود فصیح که همواره نیز بر آن تأکید داشت، مراسم پرتشریفاتی برگزار نخواهد شد. البته پسر مرحوم اسماعیل فصیح نیز عصر روز گذشته از هماهنگی خانواده وی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری مراسمهای درگذشت این نویسنده خبر داد.
شهریار فصیح گفت: هنوز زمان و مکان مراسمهای پدرم قطعی نشده و فردا صبح (امروز شنبه) پس از هماهنگیهایی که با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهیم داشت، خبر قطعی آن را اعلام خواهیم کرد.
ارسال نظر