اقتصاد کتاب و کتابخوانی

در اقتصاد، همه بنگاه‌ها به تولید کالا یا عرضه خدمات مشغولند و برای این کار از نهاده‌های تولید یعنی نیروی کار و سرمایه و تکنولوژی ترکیب‌کننده آنها بهره‌مند می‌شود. یکی از بنگاه‌های اقتصادی، مراکز تحقیق و توسعه و دانشگاه‌ها هستند.

این دو بنگاه وظیفه عرضه خدمات آموزشی و ارائه تحلیل و ایجاد نوآوری‌های فکری را به عهده دارند و برای عرضه این خدمت از نیروی انسانی تحصیلکرده (دارای تحصیلات عالی) و سرمایه (کتاب، ساختمان، آزمایشگاه) بهره می‌برند، لذا باید به جای اینکه به کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی که فی نفسه مطلوب و حتی مقدس است، نگاه کنیم. باید برای آن کارکرد اقتصادی خاصی قائل باشیم. کتاب از جمله نهاده‌های تولید خدمت است؛ به این معنی که محققین برای اینکه بتوانند تحلیل‌های نظری و نوآوری‌های فکری عرضه کنند، ناگزیرند که از کتاب به عنوان مهم‌ترین ابزار کار استفاده کنند.

بیان این تذکر ضروری است که نباید وقتی صحبت از تحلیل‌های نظری و نوآوری‌های فکری به میان می‌آید،ذهن مان سریعا سراغ حرف‌های فلسفی بی‌ربط با عمل بیافتد. همه ارزیابی‌های اقتصادی، برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، آسیب‌شناسی و مسائلی از این دست که ارتباط مستقیمی‌ با فعالیت‌های عملی و اجرایی دارند در این مقوله می‌گنجند.

برخلاف تصور عامه که کتاب را امری جاودانه و دارای اندیشه‌های همیشگی قلمداد می‌کند، باید به کتاب همانند دیگر سرمایه‌ها که دارای استهلاک هستند نگاه کرد. مقصود از استهلاک کتاب، خراب شدن فیزیکی آن نیست؛ بلکه قدیمی‌ شدن ایده‌های موجود در آن است.

امروزه جریان علم، جریان فعالی است که دائما به تولید اندیشه‌های نو می‌پردازد. این اندیشه‌های نو در قالب مجلات تخصصی ظاهر می‌شوند و پس از مدتی کسی که به موضوع مسلط است و از دستاوردهای جدید با خبر است، آنها را به شکل ساده شده‌ای در یک کتاب عرضه می‌کند؛ بنابراین کتاب‌ها همیشه دستاوردهای کمی ‌قدیمی‌تر را عرضه می‌کنند؛ اما همین دستاوردها در طول زمان به شدت کهنه می‌شوند و کتاب‌های جدیدتری مبتنی بر مقالات جدیدتر پا به عرصه وجود می‌نهد. با این تفسیر به جز برخی کتاب‌های استثنایی نظیر مثنوی معنوی، کیمیای سعادت و امثالهم که دارای حرف‌های حکیمانه‌ای است که در گذر زمان کهنه نمی‌شود، بقیه کتاب‌ها دارای طول عمر مشخصی هستند.

به عنوان مثال در حال حاضر ناشرین ایران ترجمه کتاب‌هایی را که زمان انتشار آن قدیمی‌تر از سال ۲۰۰۰ باشد، قبول نمی‌کنند؛ چرا که مطالب آن را قدیمی ‌می‌یابند.

نتیجه طبیعی که از این مطلب استخراج می‌شود این است که باید هرچه زودتر و هرچه بیشتر از این سرمایه (یعنی‌کتاب) استفاده نمود و استفاده از آن دغدغه مهمتری از صیانت آن است. در حال حاضر جامعه کتابداری ایران با این فرهنگ عجین است که مهم‌ترین اولویت آنها صیانت و حفاظت از کتاب‌ها است و این دغدغه به اینجا می‌انجامد که اگر در ارزیابی پیشنهاد‌ها و راهکارهای مختلف در موقعیتی قرار گیرند که در یکسو استفاده بیشتر از کتاب و احتمال گم شدن یا مفقود شدن وجود داشته باشد و در سوی دیگر صیانت از کتاب‌ها ولی استفاده کمتر مطرح باشد، گزینه دوم را انتخاب می‌کنند؛ در حالی‌که صیانت از کتاب برای استفاده است و نفس صیانت از کتاب یک هدف غایی به شمار نمی‌رود.

غیر از کتابخانه‌های عمومی، شرایط عضویت در کتابخانه‌های تخصصی بسیار دشوار است و عموما استفاده از کتابخانه‌های تخصصی موجود در سازمان‌ها یا دانشگاه‌های دیگر ممکن نیست. کتاب‌های جدید زیادی خریده می‌شود و منابع زیادی برای این کار هزینه می‌شود، اما این کتاب‌ها در

کتابخانه‌های سازمان‌ها و دانشکده‌ها محبوس می‌شود و از دسترس محققین سازمان‌ها یا دانشگاه‌های دیگر دور می‌ماند تا زمانی که به کلی قدیمی‌شود. آیا این وضع استفاده بهینه از منابع است؟

واقعیت سوم این است که در اکثر حوزه‌های علمی ‌ایران در زمره کشورهای مصرف‌کننده علم است و کشورهای غربی جریان تولید علم و محتوا را در اختیار دارند.

نتیجه طبیعی این وضعیت این است که ایران واردکننده کتاب‌های علمی‌ باشد. به جز کتاب‌های مربوط به ادبیات که مستقیما به زبان فارسی مربوط است و طبیعتا در داخل کشور تولید می‌شود، اکثر کتاب‌های دیگر به نوعی ترجمه یا نوعی اقتباس است.

در حال حاضر وزارت ارشاد سوبسیدی را بابت خرید کتاب‌های خارجی اختصاص می‌دهد و این سوبسید میان نویسندگان، محققین، دانشگاه‌ها و حتی دانشجویان توزیع می‌‌شود.

به دلیل توزیع فراگیر این سوبسید همیشه رقابتی بر سر خرید کتاب‌های خارجی وجود دارد، اما سوالی که به صورت طبیعی به ذهن می‌رسد این است که بهترین نوع تخصیص این سوبسید چیست؟ اگر هدف این است که از طریق آن کتاب‌هایی خریده و خوانده شود، در این صورت آیا بهتر است که این سوبسید هدفمندتر توزیع شود یا آنچنان توزیع شود که هر کس آنقدر مقدار کمی‌ از این سوبسید بهره‌مند شود که این اطمینان به وجود آید که کتاب خریده شده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در مقابل این دیدگاه هم هست که آیا بهتر نیست که این سوبسید صرفا در اختیار کتابخانه‌های کشور قرار گیرد تا طیف بیشتری از افراد بتوانند از آن استفاده کنند؟