Foreign Policy از بهترین فیلمهای سیاسی سینمای ایران گزارش داد
سینمای ایران در آیینه سیاست
مجله آمریکایی «سیاست خارجی» از فیلم «گاو» ساخته «داریوش مهرجویی» به عنوان اولین فیلم سیاسی سینمای ایران نام برد.
مجله آمریکایی «سیاست خارجی» از فیلم «گاو» ساخته «داریوش مهرجویی» به عنوان اولین فیلم سیاسی سینمای ایران نام برد.
مجله آمریکایی «Foreign Policy» در گزارشی، فهرست ۱۰ فیلم سیاسی سینمای ایران را که بهنوعی به موضوعات سیاسی پرداختهاند، منتشر کرد.
در این فهرست فیلم «گاو» ساخته «داریوش مهرجویی» محصول 1969 در رتبه اول قرار دارد. این درام روانی یکی از اولین آثار متعلق به «موج نو» سینمای ایران است که چندین نسل از فیلمسازان ایران را به تمرکز به موضوعات جدی اجتماعی واداشت.
گاو بر اساس داستانی از غلامحسین ساعدی و با بازی عزتا... انتظامی ساخته شدهاست و در جشنوارههای کن، برلین، مسکو، لندن، لسآنجلس و دیگر نقاط به نمایش درآمده است. در رایگیری منتقدان سینمای ایران در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸ به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران برگزیده شد.
در رتبه دوم فیلم «قیصر» ساخته «مسعود کیمیایی» قرار دارد. این فیلم محصول سال 1969 سرآغازی برای فیلمهایی بود که روایتگر خشونت بودند.
«مسعود کیمیایی»، با فیلم «قیصر»، دومین فیلمی که روی پرده سینماها فرستاد، یکی از مشهورترین کارگردانهای سینمای ایران شد و با همین فیلم بود که تماشاگران سینمای ایران او را شناختند. در سالهایی که بخش اعظم سینمای ایران، «فیلم فارسی» [عبارتی که دکتر هوشنگ کاووسی آنرا ساخت] بود، ساختن «قیصر» دمیدن روح تازهای در کالبد سینمای ایران تلقی شد و یکی از نخستین کسانی که استعداد «مسعود کیمیایی» را با تماشای فیلم «قیصر» جدی گرفت، «پرویز دوایی»، منتقد مشهور سینمای ایران بود.
فیلم «گوزنها» دیگر ساخته «مسعود کیمیایی» محصول سال 1975 در رتبه سوم قرار دارد.
واقعه آتش سوزی سینما رکس آبادان و موضوع طعنهدار فیلم شایعات زیادی را در خصوص این فیلم دامن زد. فرهاد مهراد، ترانه جمعه را روی این فیلم خوانده است. در این فیلم مبارز مسلح و تحت تعقیبی به نام قدرت، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و همسرش فاطی بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است، با کمک معنوی قدرت، ابتدا در مقابل صاحب خانه، سپس در برابر مزاحم فاطی میایستد و سپس هروئینفروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در میآورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید مییابد و هر دو به دست پلیس کشته میشوند.
فیلم «برزخیها» به کارگردانی «ایرج قادری» محصول 1982 چهارمین فیلم سیاسی این فهرست است که جزو اولین فیلمهای با موضوع جنگ ایران و عراق است. ایرج قادری اولین فیلمسازی است که خواهناخواه در فیلم برزخیها با گوشه چشمی به تجاوز دشمن، شخصیتهای آشنای خود را در حال و هوایی به ظاهر تازه و متحولشده قرار میدهد و با نگاهی سطحی و اغراق بسیار، با کلیشههایی که دچار دگردیسی کمرنگی شده بود، کار میکند.
اغراق در برزخیها به اندازهای است که یکی از شخصیتهای فیلم، دو قبضــه اسلحه ژ ـ ۳ را به طور همزمان شلیک میکند و میدود! قادری حادثهپردازی را با ضعیفترین منطق در متن اثرش جای میدهد، اما برزخیها بسیار پرفروش میشود و با بلیت ۶۰ریالی به طور متوسط روزی یکمیلیون تومان میفروشد که یک رویداد کمنظیر در سینمای ایران تلقی میشود. حضور بازیگران آشنا در فیلمی از ایرج قادری، تماشاگر شیفته حادثهپردازی را جذب برزخیها میکند و آن را در ردیف فیلمهای پرفروش تاریخ سینمای ایران قـرار میدهد.
برزخیها آغازی امیدبخش برای توجه به موضوع جدید سینمای ایران نبود، اما فروش خیرهکننده آن فیلمسازان و تهیهکنندگان بسیاری را به صرافت ساختن فیلمهای مشابه انداخت.
گاو، ساخته داریوش مهرجویی، سیاسیترین فیلم سینمای ایران
قادری در برزخیها اشاره صریحی به جنگ تحمیلی ندارد، اما «جمشید حیدری» فیلمساز تازهکار سینمای ایران در فیلم مرز که مدتی پس از برزخیها روی پرده رفت، نگاه مستقیمتری به جنگ دارد و به تعبیری میتوان مرز را نخستین فیلم جنگی سینمای ایران به شمار آورد. فیلمی که برای اولین بار به طور مستقیم مقابله مردم با دشمن متجاوز را به تصویر میکشد، ولی حیدری هم جدای از نشان دادن این مقاومت و نبرد مردمی پرهیز از قهرمانپروریهای کاذب قادری در برزخیها، نمیتواند آغازگر سینمایی درخور تامل در عرصه سینمای دفاع مقدس باشد.
سال ۱۳۶۰ به پایان میرسد و از میان نزدیک به ۱۷فیلم تولید شده در این سال، فقط دو فیلم برزخیها و مرز، به جنگی که از شهریور ۵۹ آغاز شده بود میپردازند، البته یادمان باشد که در این سال از بین همان ۱۷ فیلم تولید شده، هفت فیلم به دلایل متعدد از قبیل ضعف مفرط و... غیرقابل نمایش تشخیص داده شد.
«باشو غریبه کوچک» ساخته «بهرام بیضایی» محصول 1986 از نگاه مجله «سیاست خارجی» یکی از بهترین فیلمهای مربوط به جنگ ایران و عراق است.
شاید این چند خط، نتواند به تمامی، آنطور که باید ارزشهای این شاهکار سینمای ایران را بازگو کند، اما هرچه هست، بهرام بیضایی در زمان ساخت باشو ... تمام دانش و سواد سینماییاش را به کار گرفته و با ظرفیت کامل شهودیاش فیلم را ساخته است. باشو... در بسیاری از نظرسنجیها در مقام اول سینمای پس از انقلاب و در جاهایی حتی بر صدر تاریخ سینمای ایران نشست. این توجه ویژه البته در حد یک اتفاق باقی نماند و در تکرارهای متعدد نظرسنجیها، محک زمان روی این اثر استاد روی خوش خود را نشان داد.
صحنهای از فیلم قیصر و پشت صحنه فیلم گوزنها
ارزش باشو... البته به یک وجه منشور خلاصه نمیشد، تمام وجهش یک اثر کامل سینمایی را که قرار است حرف شور و عشق و مهربانی بزند، به درستی بازتاب میداد. در یک کلام، باشو... فیلم ساده، گرم، کوچک و مهربانی است و بسیار هم روان. فیلم مبلغ خوب و راستین مهربانی به وسعت یک سرزمین است. مهربانی باشو... نه ادایی و نه بدلی که اصیل است و درخشان. باشو... از جنگ میگوید و از ستم و ویرانی و مصیبتهای آن، از بیکسی و آوارگی میگوید و از دلتنگی و غم غربت و سرانجام از مهربانی. این فیلم در میان کارهای بیضایی هم فیلم شاخصی است. نمایش عمومی فیلم که با زمان ساختش سه سال فاصله داشت، فرصتی پیش آورد که برای نخستین بار مردم عادی با یکی از آثار بیضایی رابطه عاطفی عمیقی برقرار کنند. فیلمسازی که آثارش به دشواری و بد فهم بودن شهره شده بودند. نکته مهم فیلم بازی بینقص سوسن تسلیمی در نقش یک زن گیلانی است که استادانه ایفا شده است. گو اینکه خود تسلیمی هم اصلیتی گیلانی داشت و به همین جهت تمام فیلم با لهجه شمالی حرف زد.
با هر بار دیدن باشو... میشود نکته و درس جدیدی از سینما آموخت. میزانس قدرتمند و حساب شده بیضایی، این فرصت را به تماشاگر میدهد که با دقت در جزئیات درخشان آن، بیاموزد که چطور میشود از سینما درس زندگی گرفت.
برای آخرین بار دیدن بانوی بیهمتای بازیگری تاریخ سینمای ایران هم دیدنی است، حتی دیدنیتر از قبل. دو سال قبل وقتی خبر آمد که سوسن تسلیمی پس از حدود 20 سال اقامت در سوئد نامزد تصدی وزارت فرهنگ سوئد شده، هم میشد برق شادی را در چشمهای کسانی که او را میشناختند دید و هم حسرت از دست دادن این بازیگر کمنظیر این سرزمین.«گبه» ساخته محسن مخملباف (1995) «آدم برفی» ساخته داوود میرباقری (1997)، «نیمه پنهان» ساخته تهمینه میلانی (2001)، «مارمولک» ساخته کمال تبریزی (2003) و «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی (2007) دیگر فیلمهای حاضر در این فهرست هستند.
ارسال نظر