دکتر محمد مهدی بهکیش

بخش پایانی

۶ - از اوایل قرن ۱۹ و حضور فرانسوی‌ها در منطقه، منافع ایران با مقاصد کشورهای انگلیس، روسیه و فرانسه به هم گره خورد که هر یک از آنان به دنبال اهداف خود در منطقه بودند و ایران راه گذر برای دستیابی به علایق آنان بود. بدین لحاظ پیمان‌های متفاوت بین ایران و انگلیس، ایران و فرانسه و ایران و روسیه شکل گرفت که اکثر آنان منافع ایران را خدشه دار می‌کرد. اگر تعامل بین ایران و سه کشور فوق و همچنین با عثمانی را مرور نماییم (بند ۱۱ مقاله به بعد) ملاحظه می‌شود که پیمان‌های زیادی بین ایران و هر یک از کشورهای فوق منعقد یا لغو شده است. به عنوان نمونه در دوره سلطنت فتح علیشاه چندین بار با انگلیس پیمان همکاری بسته شد یا لغو شد. یا ایران با فرانسوی‌ها هم پیمان شد و دستور به اخراج انگلیسی‌ها داد. روشن است که تغییر موضع ایران در اکثر این موارد به دلیل ضعفی بوده است که بر تصمیم‌گیری دولتمردان ایرانی اثر گذاشته است. اگر ایرانیان، با درک سنجیده موقعیت خود در منطقه، تصمیم‌گیری می‌نمودند، هیچگاه تغییرات چندین باره و متعارض حادث نمی‌شد.

در اسناد تاریخی، به کرات درباره خیانت دولت‌های اروپایی (به خصوص انگلیس) و روسیه بحث شده است که به نظر می‌رسد این برخورد موجبات بدبینی تاریخی ایرانیان نسبت به انگلیس و روسیه و... را به وجود آورده است. ولی وجهی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، عملکرد ما ایرانیان در این روابط است. به تعبیر دیگر اگر در ایران دولت‌هایی بر سر کار بودند که با شناخت دقیق از منافع ملی و با تکیه بر امکانات سیاسی و فکری ایران عمل می‌کردند و بر آن اساس با دیگران وارد تعامل می‌شدند، بسیاری از این گونه پیمان‌های لرزان و غیرموجه منعقد نمی‌شد. شاید ما ایرانیان، به جای ارزیابی عملکرد خود، سعی کرده‌ایم تقصیر را در دیگران جست‌وجو نماییم و در نتیجه به جای تلاش در رفع نقاط ضعف خود، یا کنترل اهداف توسعه طلبانه، موجبات رشد یک بدبینی تاریخی را به وجود آورده‌ایم که در زندگی امروزمان تاثیر فراوان گذاشته است و ما را از ورود به یک تعامل سازنده با کشورهای قدرتمند باز داشته است.

اگر ما بتوانیم به جای تنها مقصر جلوه دادن دیگران، عملکرد خود را با دیدی انتقادی مورد بررسی قرار دهیم و قبول نماییم که کشورهای غربی نیز به دنبال تامین منافع خویش‌اند، آنگاه برای فراهم آوردن شرایط بهتر جهت تعامل با کشورهای دیگر، خود را تجهیز می‌نماییم که مفهوم اجرایی آن در دوره‌های مختلف تاریخی متفاوت است. در شرایط امروز جهان، تقویت قدرت اقتصادی کشور و استفاده از مزیت‌ها مهم‌ترین عامل برای تقویت توان تعامل ایران با همسایگان در منطقه و با سایر کشورها در جهان است. مشخصات جغرافیایی کشور موجبات بالقوه آن را فراهم آورده است و تبدیل آن به قدرت اقتصادی راهکارهای خاص خود را دارد. به علاوه باید توجه داشت که اهمیت جغرافیایی ایران در حال حاضر به هیچ وجه کمتر از اهمیت آن در قرون ۱۶ تا ۲۰ نیست که افزون نیز شده است و بنابراین بهره‌گیری مناسب از این مزیت می‌تواند با استفاده از تجربیات گذشته شکل بهتری پیدا کند.

این مقاله دارای بخش دوم خواهد بود که در آینده نزدیک ارائه می‌شود.

منبع: Rastak.com