یادداشت
نقدی کردن یارانهها؛ گامیواسط
این روزها خبر نقدی کردن یارانهها اگرچه به شکل رسمیاعلام نشده، اما در محافل سیاستگذاری و همچنین در میان توده مردم مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است. روشن است که از دید اقتصاددانان تداوم وضعیت اعطای یارانه به شکل موجود به هیچ عنوان مورد تایید نیست و سالها است که اقتصاددانان بر لزوم تغییر این روش پافشاری میکنند.
علی سرزعیم
این روزها خبر نقدی کردن یارانهها اگرچه به شکل رسمیاعلام نشده، اما در محافل سیاستگذاری و همچنین در میان توده مردم مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است. روشن است که از دید اقتصاددانان تداوم وضعیت اعطای یارانه به شکل موجود به هیچ عنوان مورد تایید نیست و سالها است که اقتصاددانان بر لزوم تغییر این روش پافشاری میکنند. گزینه پیشنهادی و قابل قبول در این رابطه هدفمندکردن یارانهها است، اما با توجه به حجم وسیع یارانهها، حساسیت جامعه و احتمال تشخیص نادرست در گروههای نیازمند این کار تا کنون به تعویق انداخته شده است. همانطور که اغلب فعالان کسب و کار میدانند، یارانه در جایی داده میشود که دولت قصد داشته باشد تا مصرف کالا یا خدمتی افزایش یابد. به عنوان مثال دولتها برای صیانت از بهداشت عمومیو جلوگیری از بیماریهای خطرناک، بابت واکسیناسیون کودکان یارانهای میپردازد تا قیمت این کار مانعی برای استفاده از آن قلمداد نشود.
در برخی مواقع خاص که سیاستگذار ترجیح ندهد به گروههای فقیر جامعه کمک نقدی مستقیم کند، این کار را از طریق اعطای یارانه به اقلام مهم مصرفی انجام میدهد. در کشور ما متاسفانه این دو منطق نادیده گرفته شده و یارانه به شکلی فراگیر به کل جامعه عرضه شده است که نتیجه آن هزینه سنگینی است که دولت بابت آن متحمل میشود. نتیجه مهمتر این سیاست، مصرف بیرویه و در عین حال غیرعادلانه اقلام یارانهای بوده است. به تجربه دیده شده است که اقشار بالای جامعه سهم بیشتری در استفاده از یارانههای مختلف نظیر یارانه انرژی دارند؛ چرا که خودروهای متعدد، خانههای بزرگ و سفرهای تفریحی بیشتری دارند.
همچنین مصرف برخی اقلام یارانهای نظیر نان به شکل مسرفانهای انجام میشود که شاید در هیچ جای دنیا مسبوق به سابقه نباشد. با توجه به این مشکلات طبیعی است که هدفمند کردن یارانهها در دستور کار قرار گیرد اما ملاحظات سیاسی و بیم واکنش جامعه نسبت به این اقدام موجب گردیده تا نظام سیاستگذاری ایران گزینه واسطی را انتخاب کند که همانا نقدی کردن یارانه باشد. حسناین روش آن است که اولا وجود یارانه ای که بابت اقلام مختلف هزینه میشد، در معرض دید مصرفکنندگان قرار میگیرد و این مساله را به امری ملموس برای آنها تبدیل میکند. حسن دوم آن این است که با اینکار از بیعدالتی موجود تا حد قابل توجهی کاسته میشود. در حالیکه در گذشته تنها دارندگان خودرو از یارانه سوخت بهره مند میشدند. اینک با توزیع یارانه سوخت، همه مردم اعم از کسانی که خودرو دارند یا ندارند، از آن بهرهمند میشوند. حسن دیگر آن این است که مردم با قیمتهای واقعی اقلام روبهرو میشوند و براساس سیگنال درستی نسبت به انتخاب سبد مصرفی خود تصمیمگیری میکنند؛ درحالیکه در گذشته با دادن یارانه سیگنالهای غلطی به مصرف کنندگان داده میشد.
به عبارت دیگر، نقدی کردن یارانهها اصلاح رفتار مصرفکنندگان را به دنبال خواهد داشت.روشن است که این گام یک گام نهایی نیست، بلکه گامی واسط برای هدفمند کردن یارانهها تلقی میشود؛ چرا که با نقدی کردن یارانهها ذهنیت جامعه نسبت به ابعاد شگفتانگیز میزان یارانهای که پرداخت میشد، آشنا میشد و بهتدریج پذیرای اعمال تغییرات اساسیتر میگردند. لازم به ذکر است که در دوره اول آقایهاشمینیز در یک نوبت دولت تصمیم به اجرای این سیاست گرفت. در آن زمان قرار شد تا قیمت مرغ واقعی گردد و در عوض یارانه آن به مردم پرداخت شود. متاسفانه چیزی که در عمل انجام شد، صرفا واقعی کردن قیمت مرغ بود و گام دوم آن انجام نشد. از همان زمان این ذهنیت منفی نسبت به اقدامات دولت در این حوزه به وجود آمد. حال باید منتظر بود و دید که دولت فعلی به چه شکل عمل خواهد کرد.سوالی که در این رابطه به ذهن متبادر میشود، این است که آیا با نقدی کردن یارانهها تورم افزایش خواهد یافت. برخلاف دیدگاه رایج و سرمقاله ای که روز چهارشنبه در این روزنامه منتشر شد، گمان نویسنده این است که چنین امری رخ نخواهد داد. نقدی کردن یارانهها صرفا به معنی تغییر و جابهجایی شکل هزینه کردن بودجه دولت است ولی در اصل و مقدار آن تغییری ایجاد نمیکند.
به عبارت دیگر نقدینگی جدیدی ایجاد نمیشود که به تبع آن انتظار داشت تا تورم تغییر کند اما چیزی که در مورد آن میتوان مطمئن بود، این است که قیمتهای نسبی دستخوش تغییر خواهد شد. با واقعی شدن قیمتها تقاضا برای برخی اقلام یارانهای کم میشود و در عین حال کسانی که سابقا از یارانههای موجود چندان استفاده نمیکردند، میتوانند با درآمد مذکور برای برخی اقلام دیگر تقاضاهایی ایجاد کنند.
روشن است که این امر به معنی تغییر قیمتهای نسبی است ولی از این تحلیل نمیتوان استفاده کرد تا ادعا نمود کل قیمتها دچار افزایش میشود، چرا که حداقل تقاضا برای برخی اقلام یارانهای کاهش مییابد.
استدلالات دیگری که در سرمقاله مذکور در مورد تورمزایی نقدی کردن یارانه بنزین مطرح شد، عموما نادرست است که رد تک تک آنها خود مجال دیگری را میطلبد، اما عجالتا میتوان به این نکته کوتاه اشاره کرد که با نقدی شدن یارانهها از جمله یارانه بنزین، میزان واردات آنها چندان دستخوش تغییر نخواهد شد. لذا تاثیرات یاد شده در آن مقاله محقق نخواهد شد.
ارسال نظر