گرانی بلیت مسافران را دور زد
برای کسانی که خودروی شخصی ندارند نوروز امسال نوروزی بود مثل نوروزهای قبل؛ روزهای سروپا تعطیلی که در خانه ماندن را سرنوشت محتوم آدمها میکند، اما آنها که ماشینی در بساط ندارند بعضی وقتها هنجارشکن میشوند و به جای در خانه بودن، رفتن را انتخاب میکنند.
مریم خباز
برای کسانی که خودروی شخصی ندارند نوروز امسال نوروزی بود مثل نوروزهای قبل؛ روزهای سروپا تعطیلی که در خانه ماندن را سرنوشت محتوم آدمها میکند، اما آنها که ماشینی در بساط ندارند بعضی وقتها هنجارشکن میشوند و به جای در خانه بودن، رفتن را انتخاب میکنند. البته این دسته آدمها پیه همه جور سختی را به تن میمالند تا با شستن چشمهایشان دنیا را به گونهای دیگر ببینند. پس کولهبار سفر جمع میکنند و راهی ترمینالهای مسافربری میشوند، اما اینجا حکومتهای مستقلی حکمرانی میکنند که عمر زمامداریشان بیشتر از یکماه نیست.
پیشخوان تعاونیها پر است از دستهایی که میخواهند به زور از هم سبقت بگیرند و با طنین صدایشان اپراتور را برای فروش بلیت ترغیب کنند، اما اینجا گوش هیچ اپراتوری بدهکار واژههای ملتمسانه مسافران منتظر نیست.
در ترمینالهای مسافربری این رانندهها و صاحبان اتوبوسها هستند که حرف اول و آخر را میگویند و با آمدن یا نیامدنشان کلید آغاز و انجام سفر مسافران را میزنند.
البته مسوولان تعاونیها تقریبا هیچ مراجعهکنندهای را ناامید برنمیگردانند و با وعده ردیف شدن کارها آنها را در انتظار ساعاتی دیگر نگه میدارند.
مسافران همچنان ثانیهها را میشمارند و اپراتورها تلفنی با رانندهها گپ میزنند. مشخص نیست که چه کلماتی میان آنها رد و بدل میشود ولی هرچه هست نتیجهاش به مذاق مسافران خوش میآید.
مسوول تعاونی از پشت پیشخوان فریاد میزند و اعلام میکند که راننده خط حاضر به سفر شده، مسافران خوشحال میشوند ولی نرخ کرایه اتوبوس آنها را درجا خشک میکند.
نوروز امسال البته بیشتر بلیتهای اتوبوس بین شهری پیشفروش شده بود، ولی سهمیه باقیمانده برای مسافران سرزده آغازگر حکایتی شد که واژه نخنمای گرانی در آن جولان میداد. قبول داریم که در روزهای آغاز سال به خاطر افزایش حجم سفرها اتوبوس کم میشود ولی به طور حتم کلک زدن به مردم هیچ وقت قابلقبول نیست. در نوروز ۸۷ دقایق در حالی در سالن ترمینالها سپری میشد که مسوولان حملونقل بینشهری تنها به کسب سود فکر میکردند تا آنجا که بلیتی با قیمت سه هزار و ۵۰۰تومان با شجاعت و جسارت تا سه برابر قیمت فروخته شد.
مثل این است که دستاندرکاران بخشی از سیستم حملونقل میخواهند ضرر سالانهشان را با گرانفروشی روزهای عید جبران کنند. اما پایان این معامله پر سود هر چه باشد مطمئنا با رضایت نسبی مسافران جا مانده از اتوبوس همراه است. ولی اینکه حالا چه کسی هست تا بر این تراژدی نوروزی نظارت کند، فقط خدا میداند.
ارسال نظر