قانون‌شکنی برای درآمد بیشتر

مهدیس فرقانی

۲۸ اسفند خیابان‌ها واقعا دیدنی بودند. ازدحام جمعیتی که با خیره شدن به آن سرگیجه را به همراه داشت. نکته قابل توجهی که بیش از هر مساله دیگری جلب‌نظر می‌کرد ترافیک یا همان عبور و مرور خودروها و افراد بود. هر کدام از آنها با هر ترفندی که می‌شد، سعی می‌کردند از یکدیگر سبقت بگیرند حتی اگر شده مقررات را زیر پا می‌گذاشتند تا هر چه سریع‌تر به مقصد مورد نظرشان برسند.

در میان آن همه ازدحام و شلوغی که جایی برای سوزن انداختن نبود، جالب‌تر از همه سوژه‌هایی که آن شب بیش از هر وقت دیگر خودنمایی می‌کردند، اتوبوس‌های ریالی بودند.

حرکات برخی از رانندگان این اتوبوس‌ها کاری می‌کرد که در یک لحظه مسافران هم بهت زده و هم شاکی می‌شدند.

برخی از رانندگان اتوبوس‌های ریالی برای کسب درآمد بیشتر و جبران چند روزی که قرار بود در تعطیلات نوروز به طور موقت به استراحت بپردازند در حین رانندگی به مسافران نشان دادند که مقررات را می‌توان خیلی راحت نادیده گرفت. البته به جای حذف بعضی از مقررات یک سری مقررات دیگری که به قول معروف «من درآوردی» بود ظاهر می‌شد.

این مقررات جدید نشان‌دهنده این موضوع بود که در آن خبری از حقوق شهروندی یا حقوق مسافر نبود. هرآنچه که بود به سود و منفعت راننده بود. مقرراتی همچون حرکت نکردن در مسیر خط ویژه و حرکت در مسیر حرکت خودروهای سواری بود.

هدف راننده سوار کردن افرادی بود که در حاشیه خیابان ایستاده بودند و منتظر تاکسی بودند. تعداد مسافران منتظر در ایستگاه‌های اتوبوس بسیار چشمگیر بود اما همین تعداد نمی‌‌توانست برخی از رانندگان را قانع کند. شاید طمع بیش از اندازه در حد زیر پا گذاشتن قانون و مقررات رانندگی یا از پس گرانی برآمدن سبب می‌شد که برخی از رانندگان دست به چنین کارهایی بزنند.

توقف هر دقیقه‌ای اتوبوس که شاید به دقیقه هم نمی‌رسید برای سوار کردن مسافر. اکثر مسافران حاضر در اتوبوس به دلیل یک حسن، بیشتر سوار اتوبوس می‌شدند که آن حرکت سریع و نبود ترافیک سنگین در خط ویژه بود. اما چه بسا که این حسن فقط یک خیال خام و باطل بود؛ چرا که برخی از اتوبوس‌های ریالی نه تنها در مسیر خط ویژه حرکت نمی‌کردند و خودشان را قاطی خودروهای سواری کرده بودند بلکه هر ۱۰ثانیه یکبار هم توقف داشتند.

توجه نداشتن به ظرفیت افراد داخل اتوبوس که البته این کار همیشگی راننده‌ها است، سبب می‌شد تعداد مسافران بیش از حد معمول یا استاندارد باشد. برخی از اتوبوس‌ها بیشتر شبیه به یک دنیا دینامیت شده بودند که هر لحظه امکان منفجر شدنش را می‌شد پیش‌بینی کرد.

درگیری‌های لفظی بین مسافران و حتی با راننده نقل و نباتی بود که در آن شلوغی خیرات می‌شد. گاهی اوقات برای شیرینی بیشتر زد و خورد هم اضافه می‌شد.

اینجا بود که راننده اتوبوس ثابت کرد که مرغ یک پا دارد و بس. چرا که مسافران شاکی هر لحظه مقررات را به راننده گوشزد می‌کردند اما گوش راننده بدهکار نبود و کار خودش را می‌کرد. راننده گاهی برای توجیه کارش با صدایی بلند فریاد می‌کشید که هر کسی از این شرایط ناراضی است می‌تواند پیاده شود و برای چند صدمین بار پدال ترمز تا آخر فشرده می‌شد.

خبری از پلیس هم نبود. شماره تماسی که مربوط به انتقادات و شکایات در پشت بلیت درج شده بود هم، متصدی برای جوابگویی نداشت و شاید هم هیچ‌گاه متصدی برای این تماس‌ها در نظر گرفته نشده بود.

تنها یک منشی تلفنی پاسخگوی تماس‌ها بود. خلاصه اینکه روزهای آخر سال به قول گفتنی «همه به سیم آخر زده بودند و هر کسی ساز خودش را می‌زد». با همه خوبی‌ها و بدی‌ها سال ۱۳۸۶ پایان یافت و سال ۱۳۸۷ آغاز شد. شاید با آمدن سال نو آن چیزهایی را که نباید نادیده گرفت و توجه بیشتری را خرجش کرد بیشتر به چشم بیایند.