تحلیلی از انتخابات اخیر ریاستجمهوری روسیه
در انتخابات ریاستجمهوری روسیه، همان طور که پیشبینی میشد، دمیتری مدودف، معاون اول نخستوزیر روسیه که ولادیمیر پوتین به عنوان جانشین خود« برگزیده» بود، پیروز شد و گفته میشود که آقای پوتین بر مسند نخستوزیری تکیه خواهد زد. تاکنون درباره رهبرانی که مایل به کناره گرفتن از قدرت نبودهاند، ابتکارهای بدیعی دیده بودیم: رییسجمهوری مادامالعمر، ریاستجمهوری موروثی (آن چنانکه مثلا در سوریه شاهد بودیم)، تغییر قانون اساسی و از همه بدتر، دستکاری در انتخابات و «تجدید انتخاب» آقای رییسجمهوری!
اما آنچه در فدراسیون روسیه دیدیم، بدعتی به کلی تازه است: رییسجمهوری بیآنکه ظاهرا کاری خلاف قانون اساسی انجام دهد، همچنان سکاندار امور باقی میماند!
نکته جالب نظر دراین میان این است که کلیه ناظران دراین موضوع اتفاق نظر دارند که آقای مدودف به سبب حمایت آقای پوتین ومحبوبیتی که وی در میان مردم روسیه دارد، به هر حال با اکثریتی چشمگیر پیروز میشد. به عبارت دیگر، خود آقای پوتین اگر نامزد میشد و قانون اساسی سومین دوره پیاپی را برای او ممنوع نکرده بود، به راحتی انتخابات ریاستجمهوری را میبرد.
شاید هم به همین دلیل، تعبیه به کلی بدیع مزبور اندیشیده شده بود تا با ایجاد یک دوره انتقالی (احتمالا کوتاهمدت)، پوتین بار دیگر با پیروزی در انتخابات بعدی ریاستجمهوری دوباره به پست مورد علاقه خود باز گردد.
ولی حرف و حدیثهایی چند مطرح شده است. آقایاندرئاس گراس، رییس هیات ۲۲ نفره شورای پارلمان اروپا برای نظارت بر انتخابات مورد بحث، گفته است: «با آنکه نتیجه انتخابات کلا بازتابدهنده اراده مردم روسیه بود، از برخی جهات، کمبودهای اساسی داشت.» به نظر ایشان، انتخابات آزاد نبود.
اول، نامزدهای مستقل را از عرصه بیرون راندند. دوم، بین نامزدهای پذیرفته شده، «دسترسی برابر» به رسانهها وجود نداشت. در واقع، تلویزیونها و روزنامههای اصلی روسیه که جملگی عملا دولتی شدهاند، به طور عمده فقط درباره آقای مدودف تبلیغ میکردند.
سوم، تشریفات ثبت نام بهاندازه ای پیچیده و دشوار بود که عملا راه را بر نامزدهای مستقل میبست. از جمله، میخائیل کاسایانوف، تنها معارضی که در صورت وجود شرایط آزاد میتوانست رقیبی جدی باشد، از شرکت در انتخابات محروم شد. چهارم، مقامات منطقهای و محلی بر بسیاری از کارکنان و کارگران مشاغل در بخش دولتی اعمال فشار آورده و آنها را در صورت «انحراف»، تهدید به اخراج شدن از مشاغل خود کرده بودند. مردم دنیا اکنون کمابیش با این «فوت وفن»های انتخاباتی آشنا هستند و نظایر آنها را در بسیاری از کشورها دیدهاند. اما در مورد روسیه، نکته در این است که به قول آقای گراس، «حتی اگر این کارها نشده بود، باز آقای مدودف پیروز میشد.» بنابراین، این سؤال مطرح میشود که توسل به این فوت وفنهای آشنا چه ضرورتی داشته است؟
آقای گراس در گزارش خود میگوید: «هیات نمایندگی اتحادیه اروپا فقط توانست از ۱۰۰ تا ۲۰۰ حوزه انتخاباتی بازدید کند، در حالی که ۹۶هزار حوزه وجود داشت. به علاوه، از بسیاری از استادان و مدیران بیمارستانی شنیدیم که تحت فشار قرار گرفتهاند.» میزان تخلفات انتخاباتی ظاهرا به اندازهای بوده که بلافاصله پس از پایان رایگیریها، گنادی زیوگانوف، نامزد حزب کمونیست، و ولادیمیر ژیرینفسکی، نامزد ناسیونالیست، زبان به اعتراض گشودند.
آقای زیوگانوف ادعا کرد که فهرستی از ۲۰۰ مورد تخلف انتخاباتی دراختیار دارد و آقای ژیرینفسکی اظهار داشت که به دادگاه شکایت خواهد کرد. سخنان شکوهآمیز این دونامزد شکست خورده را خبرگزاریهای ایتارتاس و اینترفاکس مخابره کردند.
آقای مارک اورنوف، مشاور پیشین بوریس یلتسین رییسجمهوری قبلی روسیه و رییس کنونی بخش علوم سیاسی مدرسه عالی اقتصاد مسکو، اظهار داشته است در ظاهر و هیات مدودف دستکاری فراوان صورت دادند.
هدف این بود که «چهره آرام و ملایم این حقوقدان پیشین را به هیات سخت و ظاهرا مصمم پوتین تبدیل کنند.» کاری که ظاهرا چندان آسان نبوده است، زیرا آقای مدودف با قامتی ۵۸/۱متری هر چند از این بابت تفاوت چندانی باآقای پوتین ندارد، فاقداندام ورزیده و عضلانی پوتین ۵۵ ساله است که عاشق جودو و اسب سواری است، و اخیرا عکسی از او منتشر کردند که در سیبری به ماهیگیری مشغول بود.»
لیدیا سوسِلیا، طراح لباس روسی، میگوید: «اگر اخیرا به دقت به پوتین و مدودف نگاه کرده باشید، به آسانی در یافتهاید که از زیردست مشاطهگری واحد در آمدهاند.»
شورای پارلمان اروپا تنها نهاد غربی بود که هیاتی برای نظارت بر این انتخابات به روسیه فرستاد. سازمان امنیت و همکاری اروپا، پس از آنکه کرملین از دادن ویزا به نمایندگان آن سازمان سرباز زد، این حرکت دولت روسیه را «تاسف بار» خواند و انتخابات را تحریم کرد.
حاصل سخن، بحث در باب کیفیت انتخابات و این گونه تظاهرها به داشتن «دموکراسی » است. ناظران میپرسند که برگزاری انتخابات به هر صورت و تحت هر شرایطی آیا نمایشگر وجود دموکراسی است، یا آنکه در هر انتخاباتی باید بدوا برخی شرایط و الزامهای اولیه رعایت شده باشد؟
این روزها از دموکراسی تعریفهایی تازه عرضه میشود، به نحوی که به ادعای اکثر ناظران بیطرف، گهگاه در بسیاری از جوامع به خیمه شب بازی تبدیل شده است، مضحکهای که دقیقا در جهت نفی مفهوم واقعی دموکراسی عمل میکند. حال باید دید و ارزیابی کرد که انتخابات اخیر ریاستجمهوری روسیه را در کدام قالب میتوان قرار داد.
منبع: irdiplomacy.ir
ارسال نظر