لی‌لی اسلامی
سال خوبی نبود. این حرف ما نیست، حرف آنهایی است که در حوزه ادبیات قلم می‌زنند و به سوال ما درخصوص بهترین و بدترین رویداد سال ۸۶، در حوزه ادبیات پاسخ می‌گویند.

سال ۸۶ برای ادبیات، سال از دست دادن بزرگانی چون «قیصر امین‌پور»، «سیدجعفر شهیدی» و «اکبر رادی» بود؛ سال صدور محکومیت برای «یعقوب یادعلی» بود که به جرم حرف‌ها و اعمال شخصیت‌های کتابش به زندان رفت؛ سال تعطیلی کافه کتاب‌ها بود، که دیگر محفلی شده بود برای اهالی این حوزه، تا گرد هم بنشینند و گاه هم به بهانه شب‌های شعر و قصه، با دیگران سخن گویند.
سال رکود بازار نشر بود؛ سالی که اعتراض حدود سیصد ناشر برای نحوه برگزاری کتاب آغاز شد و ...
با نویسندگان و شاعران صحبت کردیم، در مورد خوب و بد سال ۸۶؛ گرچه رضا سیدحسینی به دلیل کسالت پاسخی نداد و صالح حسینی، مترجم و احمدرضا احمدی شاعر هم گفتند‌ که سرگرم کار خویش‌اند و به این رویدادها توجهی ندارند.
مرگ بزرگان ادبیات، تشدید ممیزی‌های وزارت ارشاد و محکومیت یعقوب یادعلی،‌ از نظر شاعران و نویسندگان، بدترین رویدادها بود گرچه در نظر اغلب آنهایی که به ما پاسخ گفتند، رویداد خوبی در این سال اتفاق نیفتاد. پس بهترین و بدترین رویداد سال 86 برای ادبیات را از زبان اهالی‌اش بخوانید:
امیدی به انتشار کتاب‌ها نداریم
جواد مجابی- نویسنده
طبیعتا بدترین اتفاقی که در این سال افتاد، مرگ بسیاری از دوستان نویسنده ما بود، چون اکبر رادی. یا اتفاقی که برای یعقوب یادعلی افتاد و در سال ۸۶ محکومیتش صادر شد، از رویدادهای بد امسال بود. اما بهترین اتفاق به نظر من، هنوز نیفتاده و شاید اگر بخواهیم طنزش را بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم امید ما برای دادن مجوز کتاب‌ها از طرف وزارت ارشاد، به صفر رسیده. خود من امسال کتابی برای دریافت مجوز ارائه کردم که گفتند ۱۴۴ صفحه‌اش باید حذف شود و سه چهار کتاب دیگرم هم اجازه انتشار نگرفتند. در کل ادبیاتمان امسال در سرآشیب سقوط افتاد.
بهترینی اتفاق نیفتاد
حسین سناپور- نویسنده
اتفاق بهتری در این حوزه نیفتاد چه رسد به بهترین، اما محاکمه آقای یعقوب یادعلی به خاطر کتابی که نوشته بودند و جلوگیری از انتشار تعداد زیادی کتاب در این سال، بدترین رویدادها در حوزه ادبیات بودند.
اتفاقات بد بیشتر در ذهن می‌مانند
حافظ موسوی- شاعر
به نظر من بدترین اتفاق امسال در حوزه ادبیات درگذشت «اکبر رادی» بود. اما در مورد بهترین رویداد، چیزی به ذهنم نمی‌رسد. قطعا اتفاقات خوب کوچکی بوده اما چیز شاخصی نبود که در ذهن من بماند. شاید هم دلیلش این باشد که اتفاقات بد ما بیشتر در ذهن می‌مانند.
سانسور هیشه بدترین است
جمال میرصادقی- نویسنده
سوال خیلی عامی است و راحت نمی‌توان پاسخ گفت، اما تشدید ممیزی‌ها برای انتشار کتاب در سال 86 و اینکه جلوی انتشار کتاب‌های بسیاری گرفته شد، بدترین اتفاق است از نظر من. این مساله باعث می‌شود خریدار اطمینانش را به کتاب از دست بدهد و مخاطبان کتاب‌ها روز به روز کمتر شود.
اتفاق خوبی که به نظرم نمی‌رسد، اما شاید اینکه بعضی کتاب‌ها هم توانست از دولت مجوز انتشار بگیرد، اتفاق خوبی باشد.
محکویت یادعلی، بدترین 86
امیرحسین چهل‌تن- نویسنده
برای بهترین اتفاق چیزی به خاطرم نمی‌آید اما بدترین رویداد این سال از نظر من، محکومیت یعقوب یادعلی بود برای نوشتن «آداب بی‌قراری».
رویداد خوبی در ذهنم نمانده
افشین یداللهی- ترانه‌سرا
فوت آقای قیصر امین‌پور از نظر من بدترین اتفاق بود. اما در مورد بهترین رویداد چیزی به ذهنم نمی‌رسد. شاید اتفاق مثبتی نیفتاده آنقدر که بتواند در میان اتفاق‌های بد بیانش کرد، شاید هم افتاد و من نمی‌دانم.
بدترین‌ها را ننویسید
مرتضی کربلایی‌لو- نویسنده
برای من بهترین اتفاق سال 86، انتشار سه مجموعه داستان بود.
«ها کردن» نوشته «پیمان هوشمند‌زاده»، «گوساله سرگردان» نوشته «مجید قیصری» و «تقدیم به چند داستان کوتاه» نوشته «محمدحسن شهسواری».
بدترین اتفاق را هم می‌گویم اما شما ننویسید. همان بهترین‌ها را بگویید که مردم تلخ کام نشوند.
کتاب‌ها را برای کتابخانه‌های ارشاد می‌نویسیم
شمس لنگرودی- شاعر
در مورد بهترین اتفاق حضور ذهن ندارم. اما بدترین اتفاقاتی که نسبت به سال‌های گذشته از نظر من افتاد، این بود که انگار نویسنده‌ها کتاب را برای کارمندان وزارت ارشاد می‌نویسند که اطلاعاتشان زیاد شود. درصد بالایی از کتاب‌هایی که به ارشاد می‌رود، هیچ پاسخی نمی‌گیرد. از جمله خود من که ۴ کتابم در ارشاد است که پاسخ نگرفتن برای بعضی‌هاشان، به یک سال هم می‌رسد.
یاد گرفتیم بپرسیم
یدا... آقاعباسی- منتقد
در حوزه ادبیات نمایشی، بدترین رویداد، مرگ «اکبر رادی» بود. در مورد خوبی‌های سال 86، گذشته از چاپ کتاب‌هایی در حوزه‌های مختلف که البته هر سال اتفاق می‌افتد، مساله‌ای که امسال اوج گرفت «طرح پرسش» در مورد رویدادهای ادبی، اهدای جوایز و ... در روزنامه‌ها و سایت‌ها بود و نقدهایی که برای رویدادها نوشته می‌شد.
وقتی زمینه پرسیدن فراهم می‌شود، زندگی جریان می‌یابد و خوشبختانه در سال ۸۶ این جریان رونق گرفت.


جمال میرصادقی


حافظ موسوی


حسین سناپور


امیرحسین چهل‌تن


شمس لنگرودی


افشین یدالهی