تحلیل اکونومیست از رکوردشکنی قیمت طلا:
لحظهای طلایی
قیمت طلا برای اولینبار از هر اونس ۱۰۰۰ دلار گذشت
وقتی پیتر برنشتاین در مورد تاریخچه طلا مینوشت، کتابش را «تاریخچه یک دل مشغولی» نام نهاد.
مترجم: شادی آذری
قیمت طلا برای اولینبار از هر اونس ۱۰۰۰ دلار گذشت
وقتی پیتر برنشتاین در مورد تاریخچه طلا مینوشت، کتابش را «تاریخچه یک دل مشغولی» نام نهاد. اما اکنون کسانی که دلمشغولی طلا را داشتهاند بسیار خوشحالند. سرانجام روز پنجشنبه سیزدهم مارس، این فلز زرد ارزشی بیش از ۱۰۰۰ دلار در هر اونس به خود گرفت.
این تحول میتواند تاییدی باشد بر اعتقاد آنهایی که میگفتند طلا تنها ذخیره با ارزش است و پول کاغذی محکوم به فنا است و به طور ذاتی ارزشی معادل صفر دارد.
به همین دلیل است که یکی از دلایل اصلی چهاررقمی شدن ارزش طلا به مشکلات دلار مربوط است، ارزی که پیش از این معتبرترین ارز جهان محسوب میشد.
روز پنجشنبه ارزش هر اسکناس پشت سبز به کمتر از ۱۰۰ ین سقوط کرد و به پایینترین سطح خود از سال ۱۹۹۵ تاکنون رسید و به فرانک سوئیس نزدیک شد.
بسیاری بر این عقیدهاند که به لحاظ ارزش واقعی، ارزش طلا هنوز کمتر از رکورد اصلی خود در سال ۱۹۸۰ است. باید ارزش کنونی طلا دوبرابر شود تا با توجه به نرخ تورم معادل ۸۵۰ دلار آن زمان شود.
به علاوه در بحث حفظ ارزش طلا این موضوع مطرح است که تا چند دهه پس از آن رکورد تاریخی سال ۱۹۸۰، ارزش اسمی این کالا تا دوسوم سقوط کرد.
بیشک روند افزایش ارزش طلا در شرایط کنونی میتواند ادامه یابد. اول به دلیل آنکه عقیدهای همگانی وجود دارد دال بر اینکه فدرال رزرو بیشتر نگران رشد اقتصادی آمریکا است تا نرخ تورم در این کشور. بسیاری از اقتصاددانان این بحث را مطرح میکنند که نرخ تورم شاخصی ثانویه است و با کندشدن رشد اقتصاد جهانی، به شدت سقوط میکند، اما بدبینها معتقدند هیچ نشانهای از این موضوع در قیمتهای کالاهای کشاورزی یا نفت وجود ندارد.
به نظر میرسد طلا یک سرمایه ضدتورمی است.
در چنین شرایطی خطر بروز بحران اعتبارات وجود دارد. یک صندوق اوراق قرضه به نام کرلیل کپیتال مجبور شده است از اعتبارگذاران خود نقدینگی مطالبه کند. قیمت سهام بیراسترن هم در پی نگرانیهای تازه در زمینه مسائل مالی این بانک سرمایهگذاری، به پایینترین حد خود ظرف ۵سال گذشته رسیده است. بسیاری نگران ثبات نظام مالی آن هستند.
بسیاری از این نگرانیها مربوط است به نگهداری فیزیکی طلا به جای سپردههای بانکی عامل دیگر سهولت نگهداری طلا در این روزها است. براساس گزارش مرکز مورگان استنلی، هماکنون صندوقهای معاملات ارزی، بیش از ۹۱۵تن طلا دارند و این موضوع آنها را مساوی با یک بانک مرکزی نموده است.
بنابراین سرمایهگذاران خرده پا نیز اجازه یافتهاند، در این رونق ناگهانی شرکت کنند و در شرایطی که قیمتهای بالای طلا ممکن است تقاضا برای جواهرات را کمی افزایش دهد، هنوز با تاثیر افزایش عرضه مواجه نشده است. در اوایل همین دهه بود که تولید محصولات معدنی به اوج خود رسید.
اما مساله احتیاط کاری در زمینه طلا بسیار ظریفتر از اینها است. کالاها در حال حاضر به داراییهای مد روز تبدیل شدهاند. سرمایهگذاران نه تنها به خاطر شرایط درازمدت در زمینه افزایش عرضه به دلیل افزایش تقاضا آسیا جذب این بخش شدهاند، بلکه شرایط کوتاهمدت نیز به این توجه آنان به این بخش دامن زده است.
بسیاری از صندوقهای مالی بزرگ از استراتژیهای پیروی از جریانهای متداول استفاده میکنند و چیزهایی را میخرند که قیمتشان در حال افزایش است. بخشی از این «پول داغ» اکنون که طلا به هدف درازمدتش رسیده است سودده میشود.
بهعلاوه عجیب است که افزایش قیمت کالاها همزمان با کند شدن رشد اقتصادی آمریکا شده است. فرض بر این بود که تقاضای بازارهای نوظهور میتواند تاثیری بر آمریکا نداشته باشد. اما اگر این وظیفه غلط از آب درآید، شاهد سقوط ناگهانی و شاید در قیمتهای کالاها خواهیم بود و این باعث خواهد شد شدت تهدید تورمی کمتر به نظر رسد و نرخ طلا را هم با خود به پایین بکشد.
ارسال نظر