نگاه
رییسجمهوری جدید روسیه با رویای شلوار جین - ۲۲ اسفند ۸۶
ایگور یونین، رییس مرکز فناوریهای سیاسی در مسکو با اشاره تلویحی به اقدامات پوتین برای باز گرداندن موقعیت سابق روسیه به عنوان ابر قدرت جهانی و مقایسه آن با سیاستهای مدودف میگوید: «این هدف برای مدودف بسیار با ارزشتر از عظمت و مجد خود کشور است.»
بخش پایانی
ایگور یونین، رییس مرکز فناوریهای سیاسی در مسکو با اشاره تلویحی به اقدامات پوتین برای باز گرداندن موقعیت سابق روسیه به عنوان ابر قدرت جهانی و مقایسه آن با سیاستهای مدودف میگوید: «این هدف برای مدودف بسیار با ارزشتر از عظمت و مجد خود کشور است.» مدودف در سال ۱۹۶۵ بر خلاف پوتین در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمده است. او در خانوادهای رشد کرده که پدر استاد فیزیک دانشگاه و مادر زبانشناس و استاد آموزش زبان روسی بوده است (در حالی که پدر و مادر پوتین هر دو کارگر بودند). مدودف در مدرسه دولتی در لنینگراد تحصیلات ابتدایی خود را آغاز کرده و در کلاس هفتم همین مدرسه با همسر آینده خود، اسوتلانا، آشنا شده است. آنها اکنون پسری ۱۲ ساله به نام ایلیا دارند.
خاطرات مدودف از آرزوها و رویاهای دوران نوجوانیاش در دوران حکومت کمونیسم از شنیدنیترین خاطرات او به شمار میروند. او نیز تقریبا مانند تمام همسالان خود در اتحاد جماهیر شوروی سابق رویای پوشیدن شلوار جین آبی «لیوایز» یا «رنگلر» را داشته (پوشیدن این لباسها که نماد آمریکا به شمار میرفتند در دوران حکومت کمونیسم ممنوع بوده است) و دوست داشته نسخهای از آلبوم «دیوار» (The Wall) گروه «پینکفلوید» را داشته باشد. او هنوز طرفدار برخی گروههای موسیقی راک آن دوران است. البته سرگرمی بزرگ امروز او گوشی «آیفن» (iPhone) است که به تازگی خریده.
مدودف در سال ۱۹۸۲ وارد دانشگاه دولتی لنینگراد شد، دانشگاهی که به طور سنتی کارمندان سرویسهای اطلاعاتی و وزارت خارجه شوروی آن روز را پرورش میداد. شخص پوتین که بعدها به استخدام کاگب درآمد و بالاترین مقام امنیتی شوروی در آلمان شرقی تا پیش از فروپاشی بود از جمله فارغالتحصیلان این دانشگاه بود. با این حال مدودف فعالیت در حوزه دانشگاه را به سرویسهای اطلاعاتی و خارجی ترجیح داد. مارینا میتینا، از همکلاسیهای او در این دوران درباره شخصیت مدودف میگوید: «او از بدو ورود به دانشگاه تا زمان فارغالتحصیلی همیشه بهترین دانشجو بود. ویژگی دیگر او که توجه آدم را جلب میکرد، تواضع و فروتنی او بود. او متواضع بود و در عین حال اطمینان به نفس زیادی داشت.»
او پس از تکمیل تحصیلات اولیه دانشگاهی به عنوان یکی از سه دانشجوی برگزیده آن دوره اجازه حضور در دوره تحصیلات تکمیلی را کسب کرد و به این ترتیب پس از اتمام تحصیلات تکمیلی به عنوان استاد دانشگاه مشغول فعالیت شد. سرگیی بلوف از دانشجویان او درباره تدریس و کلاسهای مدودف در این دوران میگوید: «او موقع درس دادن سختگیر و جدی بود. در کلاسهای او کمتر از لطیفههای معمول خبری بود و کلاسهای به نحوی خشک و جدی اداره میشد. البته بخشی از این مساله شاید به خاطر ماهیت موضوع درس یعنی حقوق رومی بود اما بخش دیگری به قطع به خاطر شخصیت خود مدودف بود. او در مقام استاد آدم بسیار پرتوقعی بود.»
زمانی که پوتین در اواخر دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق از آلمان شرقی به روسیه بازگشت، مدودف و پوتین از طریق سوبچاک که استاد هر دو آنها در دانشکده حقوق بود با یکدیگر آشنا شدند. در سال ۱۹۹۰ پوتین در حالی که هنوز در استخدام کاگب بود، به عنوان معاون ارتباطات خارجی ریاست دانشگاه لنینگراد نیز تعیین شد.
تا آن زمان سوبچاک به ریاست شورای شهر لنینگراد دست پیدا کرده بود. او در سال ۱۹۹۱ در پی نامگذاری مجدد لنینگراد به نام سابق آن یعنی سنپترزبورگ به عنوان اولین شهردار سنپترزبورگ انتخاب شد و مدودف و پوتین مشترکا پشت یک میز عهدهدار بخش روابط خارجی شهرداری سنپترزبورگ شدند. رابطه این دو در همین دوران چنان نزدیک شد که پوتین از آن زمان تا کنون مدودف را به نام «دیما» صدا میکند که لفظ دوستانه برای نام دیمیتری است.
در سال ۱۹۹۶ زمانی که سوبچاک پست شهرداری خود را از دست داد، پوتین عازم مسکو شد تا مراتب ترقی را در محیطی طی کند که توان سیراب کردن عطش جاهطلبی او را داشته باشد. او ابتدا به ریاست سازمان افاسبی رسید که نسخه جدید کاگب محسوب میشد و در ادامه در فاصلهای نه چندان به نخستوزیری بوریس یلتسین، رییسجمهور وقت روسیه رسید.
به این ترتیب زمانی که یلتسین در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ اعلام کرد توان ادامه مسوولیت ریاست جمهوری را ندارد، پوتین به عنوان کفیل ریاست جمهوری به عنوان شانس اول پیروزی در انتخابات زود هنگام مطرح شد.
از زمانی که پوتین در سال ۱۹۹۹ به نخستوزیر برگزیده شد، شمار زیادی از دوستان و همکاران وی از سنپترزبورگ راهی مسکو شده بودند که مدودف یکی از آنها بود. به این ترتیب مدودف پس از اعلام کاندیداتوری پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری مارس ۲۰۰۰، ریاست ستاد تبلیغاتی وی را به عهده گرفت.
او بعدا به معاونت کارکنان ریاست جمهور منصوب شد و سپس با حفظ سمت به مدیریت شرکت نفتی گازپروم رسید. در سال ۲۰۰۳ مدودف از معاونت به ریاست کارکنان کرملین ارتقا پیدا کرد و در ادامه در سال ۲۰۰۵ در کابینه میخاییل فرادکوف به مقام معاونت نخستوزیر رسید و در سال ۲۰۰۷ در کابینه ویکتور زوبکوف تا مقام معاون اول نخستوزیر ارتقا پیدا کرد.
مدودف در تمام این مدت ریاست شرکت گازپروم را که به یکی از عظیمترین کارتلهای نفت و گاز جهان تبدیل شده بود، به عهده داشت. این شرکت دولتی تحت مدیریت مدودف به اندازهای رشد کرده است که درآمد آن در سال گذشته میلادی به بیش از ۲۵میلیارد دلار رسیده است.
البته درآمدهای این شرکت و استفاده از آن به مثابه ابزاری سیاسی برای فشار آوردن به همسایگان روسیه از جمله مسائل بحث برانگیزی بوده است که مدیریت مدودف در این شرکت را با ظن و تردید همراه کرده است، بسیاری از کارشناسان معتقدند که مدودف در این مقام نیز تنها مجری خواستههای پوتین بوده است.
ولادیمیر میلوف، رییس موسسه انرژی و یکی از معاونان اسبق وزارت انرژی در دولت پوتین در این باره میگوید: «گازپروم همیشه شرکت خصوصی و شخصی پوتین بوده است. در این شرکت پوتین تصمیمگیرنده اصلی و نه مدودف و این شامل حتی جزئیترین مسائل این شرکت نیز میشود.»
اما این مساله نیز در زمره نگرانیهای برخی از مردم روسیه و سازمانهای بینالمللی درباره رهبری آینده روسیه قرار میگیرد. هنوز هیچ کس به درستی نمیداند که مدودف پس از ورود رسمی به کاخ کرملین در ۶ می سالجاری میلادی (۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۸) به عنوان رییسجمهوری مستقل عمل خواهد کرد یا شیوه مدیریتی که به عقیده میلوف بر گازپروم حاکم بود از این پس در کرملین نیز پیاده خواهد شد.
منبع: irdiplomacy
ارسال نظر