کاوشی در رابطه میان هتل و هتل داری و گردشگری
در سوگ یک هتل خوب
گردشگری در بین اهالی اقتصاد به شهرهترین صنعت قرن حاضر بدل شده است.
گردشگری در بین اهالی اقتصاد به شهرهترین صنعت قرن حاضر بدل شده است.
این طراحیها شاید یک روز به هتلهای واقعی تبدیل شود، بیایید لذت این اتفاق را برای جهانگردان تصور کنیم
کشورهای اروپایی ابعاد گسترده این صنعت را از نظر تولید اشتغال و ایجاد درآمد درک کرده اند و از چند دهه پیش به شدت به توسعه این صنعت پرداخته اند.
تبلیغات تلویزیونی با موضوع گردشگری ابزاری است که تمام کشورهای توسعهیافته این صنعت، از آن بهره برده و میبرند؛ تبلیغاتی گسترده که علاوه بر پخش آگهی و تیزر، دامنه آن به فیلمهای سینمایی، فیلمهای مستند، سریالهای تلویزیونی و فراتر از آن کانالهای مخصوص تلویزیونی نیز کشیده شده است.
برگزاری نمایشگاههای بزرگ در ابعادی فوق تصور، ابزار دیگری است که کارگردانان زبردست در یک نمایش زنده و مبهوت کننده از نور، صدا، دکورهای مجلل و به واقع عینی در راستای اهداف توریستی خود استفاده میبرند. کشورهای توسعه یافته برای بالا بردن اطلاعات و آمار گردشگران خود با برگزاری سمینارها و جمعآوری اطلاعات از طریق نظر خواهی و پرسشگری از گردشگران به بهترین چارچوبهای ارائه خدمات در زمینه گردشگری رسیده و بهدنبال حضوری موفق تر در حوزه تخصصی صنعت گردشگری از جمله مسائل اکوتوریسم، توریسم طبیعت گردی، توریسم درمانی و یا تورهای ماجراجویانه هستند.
اما در کنار این ابزارهای جنبی که به بالا بردن آمار گردشگران کشورهای خارجی انجامیده، نمی توان از تاثیر اماکن معمارانه در جهت آسایش و رفاه بازدیدکنندگان چشم پوشید. هتل و هتل داری بحث بسیار گستردهای است که در این جا پدید میآید و نگارنده بر این عقیده است که امروزه در کنار توجه جهانیان به توریسم و صنعت گردشگری، باید همپایه با تحلیل این صنعت به کندوکاو در صنعت هتل داری و معماری و ساخت و ساز هتلها پرداخت.
تخیل سفر و اقامت
مارسل پروست در کتاب «جستو جوی زمان از دست رفته»، از مکانهایی یاد میکند که از تردستیهای چراغ جادو هم به چشم مجازیتر میآیند. یکی از این مکانها که در شهر کومبره قرار دارد، مهمانخانهای قدیمی است که از روزنههای آشپزخانه زیر زمینی اش بوی خوراکیهایی می آید که پروست جوان را به دنیای فراسوی دنیای واقعی میبرد؛ دنیایی که آکنده از نشانههاست و اتاقی که برای پروست جوان، رخنه رمز و راز است. او در آن اتاق چنان از خود انباشته میشود که با پایان گرفتن تاثیر کرخت کننده عادت، به اندیشیدن و حس کردن چیزهای پیرامون خود میپردازد. از دستگیره در اتاق گرفته تا ملحفه تخت تا صندلیها تا پرده آویخته بر دیوار.
کوندرا در کتاب «آهستگی» خود نیز در یک هتل ویژه اقامت میگزیند. هتلی که راوی در توصیف آن این گونه میگوید: «ناگهان هوس کردیم غروب و شب را در یک قصر بگذرانیم. قصرهای زیادی را در فرانسه به صورت هتل بازسازی کردهاند؛ چهارگوشی از سبزی گمشده در گسترهای از زشتی بی سبزی. مجموعه کوچکی از باریکه راهها، درختها و پرندهها، میان شبکه ای عظیم از بزرگ راههای شهر».
در ادبیات ایران که برخاسته از تاریخ کتبی و شفاهی این مرز پرگهر هست نیز متصلا به اماکنی شبیه به هتل که در نیمه راهها و بین جادهها قرار داشته اند اشاره شده است که بارزترین آن دو نمونه کاروانسراهای عباسی و مسافرخانههای بین راهی است. پس فرهنگ ما هتل را می شناسد و با کارکرد هفتاد ساله آن در ایران آشنا است. اما چرا هتل و هتل داری به عنوان یک صنعت کاملا حیاتی برای گردشگری در ایران ناشناخته مانده و پتانسیل آن در جهت شکوفایی اقتصادی به فعل تبدیل نمیشود؟
عمارت های پول ساز
بگذارید تصویرمان را از یک هتل تکمیل کنیم. راستی تصور سیاحت و اقامت، تصوری به درازای تاریخ است و سیاحت و اقامت، بدون مکانی که مسافر خسته در آن دمی بیاساید و تسکین یابد، معنا ندارد؛ مکانی که در جهان شناسی مدرن از آن تحت عنوان هتل یا مهمان سرا یاد میشود. این جا است که معماری مکانی برای اقامت، اهمیت پیدا میکند. به راستی معماری چگونه میتواند در خدمت این میل هستی شناسانه بشر ـ میل به سیاحت و اقامت ـ باشد؟ معماری با همه جنبهها و شاخهها و زیر شاخههایش میتواند علاوه بر طراحی، ایجاد و ساخت یک بنا به نام هتل در هویت بخشی آن نیز حضور پررنگی داشته باشد. معماری داخلی درونگرا و منحصر به فرد، دکوراسیون برونگرا با رویکرد به فرهنگ جهانی یا بسته به مورد تلفیق سنت ایران و آمیزههای جهانی، چینش فضاهای داخلی و خارجی با رعایت اصلوب معماری هتل تنها بخشی از عملکرد معماری در غالب هویت بخشی به عمارتهایی است که قصد دارند هتل نامیده شوند.
باید گفت معماری با خلق فضاهایی که آسایش و رفاه میهمانان را به بار میآورد، میل به سیاحت و اقامت را هدایت میکند. از طرف دیگر امروزه صنعت هتلسازی رشد چشمگیری یافته و هتلهای امروز برای آن ساخته می شوند تا حس صمیمیت منحصر به فردی را به میهمانان منتقل کنند.
تقابل میان هتل و گردشگر
اما زمانی که از معماری هتل صحبت میکنیم، پا در مبحث مهمی میگذاریم که همان صنعت گردشگری است. هتلسازی پیوندهای بیشماری با گردشگری دارد و حتی به عقیده برخی، گردشگری با پدیده ای به نام هتل معنا مییابد.
کشورهای فرانسه با بیش از 80میلیون نفر توریست خارجی، اسپانیا 60میلیون نفر، آمریکا 55میلیون نفر، چین 52میلیون نفر، ایتالیا46میلیون نفر و باگذشت تجربه چند با نگاه تازه، بهدنبال بازارهای جدید توریست و توریسم نوین هستند، آنها به خوبی میدانند که هر توریست به منزله ورود حداقل 1000دلار به چرخه اقتصاد و اشتغال است برای مثال کشور ترکیه با حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست و با اتکا بر روزنههای تاریخی و مکانهای توریستی، صنعت و اقتصاد خود را به پیش میبرد.
متاسفانه بهرغم استعدادها و تواناییهای زیاد، پتانسیلهای صنعت گردشگری هنوز برای مردم خود ایران ناشناخته مانده است. توریست یا گردشگری در ایران پدیدهای فصلی با قطبهای محدود و تقریبا درونزا است و در قسمت توریست خارجی بیشتر بهعنوان بازاری برای کشورهای همسایه محسوب میشود تا جلب توریست برای بازارهای داخلی! چرخه داخلی این صنعت تحت تاثیر عوامل بسیاری هنوز نتوانسته نگاه اقتصادی و درآمد زایی را به بازارهای بین المللی و تبادلات عظیم و تاثیرات سازنده آن داشته باشد.
معماری تاثیرگذار
بهطورقطع، هتلها و چگونگی معماری و فضامندی آنها، معیار مطمئنی برای سنجش میزان ارتقای گردشگری در یک کشور هستند و در این بین کشور ما همچنان در کابوس گردشگری بال و پر میزند. امروزه گردشگری با رشد روز افزون خود میرود تا در آیندهای نه چندان دور در راس صنایع جهان قرار گیرد. شاید از همین جهت باشد که در برهه کنونی در کشور ما نیز به فعالیتهای جهانگردی خصوصا در مناطق کمتر توسعه یافته بهای خاصی میدهند و با ارائه تسهیلات بانکی و معافیتهای مالیاتی زمینههای تشویق و ترغیب اصحاب سرمایه را فراهم نمودهاند؛ بهطوریکه در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور برای فعالیتهای گردشگری تا ۵۰درصد معافیتهای مالیاتی پیشبینی شده است. در این راستا بر مبنای آمار سازمان جهانی جهانگردی با ورود هر جهانگرد به کشور بهطور متوسط ۲۰ شغل ایجاد خواهد گردید و با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای بسیار زیاد کشورمان به لحاظ جاذبههای جهانگردی (که بیان آنها در اینجا نمیگنجد)، زمینه بسیار مناسبی جهت ایجاد اشتغال سالم و سریع وجود دارد. جهانگردی از جمله صنایعی است که ماده اولیه آن (یعنی جاذبههای طبیعی و انسانی)بهطور خدادای در کشورمان
وجود دارد، ولی تنها با یک مدیریت صحیح، بهنگام و عملگرا خواهد توانست با ایجاد زیرساختهای لازم جهت این صنعت مقدمات ورود جهانگردان را به کشور فراهم نمود. در هر حال آنچه که فعلا از درآمدهای جهانگردی دنیا نصیب کشور ما شده است، تنها ۱/۰درصد از درآمد کل جهانگردی جهانی است. و این یعنی از دست دادن فرصتها و منافع بی شماری که از هر سو میتواند کشور ما را به شرایط بسیار مطلوبی برساند. حوزه ساخت هتل و هتل داری بی شک مهمترین مانع بر سر راه حصول به اهداف صنعت گردشگری در کشورما است. نگارنده معتقد است که صنعت هتلسازی و هتل داری در ایران یک صنعت کاملا بیمار است؛ چرا که نه در حوزه طراحی و نه حتی در حوزه اجرا، نظارت کافی بر آن نمیشود. هر کسی بخواهد میتواند با سرمایه قابل ملاحظهای یک هتل خصوصی بسازد، در حالی که هتلسازی هم همچون سینما سازی و آمفی تئاتر سازی یک کار فرهنگی است و نیاز به مراقبتها و توجهات ویژه در جزءجزء کار دارد.
هتلها، جاذبه گردشگری
آمارها نشان میدهد که خیل عظیم گردشگرانی که به دبی میروند، خواهان بازدید از هتلهای آنجا هستند. به عبارت دیگر در جهان امروز هتلها نیز به یکی از اماکن دیدنی بدل شدهاند و معماران جهانی در پی آن هستند که هر روز هتلی جدیدتر، محیرالعقول تر و ویژه تر بسازند. این ایده چه در بافت خارجی هتلها و چه در معماری داخلی آنها پدیدار می شود و به جذب نگاههای بی شمار خارجیان میپردازد. اما در همین تهران خودمان که پایتخت کشور است، به راستی چند هتل خوب و تازه ساز هست که میتواند انگیزه تازه ای برای گردشگران خارجی در مقوله اقامت و بازدید ایجاد کند. اخیرا نمایشگاهی در کیش برگزار شد تا توان ایرانیها را در مباحث هتل، هتل داری و گردشگری به چالش بکشد. نکته جالب درباره این نمایشگاه اینکه اولا توجه کم بانیان نمایشگاه به مقوله معماری و طراحی هتل بود و بعد حضور پررنگ خارجیها. ما باید بپذیریم که حتی از کشورهای ترکیه و مالزی هم در این حوزه عقب افتاده تر هستیم. باید بپذیریم که هنوز معمار هتل ساز یا نداریم یا در گمنامی هستند.
اگر هتل داریوش را یک هتل نمونه بدانیم و حتی از هتل اوین به خوش نامی یاد کنیم، در حقیقت بازنده پروسه پیشرفت در صنعت هتلسازی هستیم و اینجا است که بهرغم زمینههای بسترساز مهمی که کشور ما از ناحیه گردشگری دارد، اما همچنان در ردیف عقب ماندهترین کشورهای توریستی هستیم. به دامن هتلهایمان اغلب غباری تاریخی در حوزه ساخت، عملکرد و حضور موقعیت شهری نشسته است و هر چند هتلسازی در ایران پیشینهای هفتاد ساله دارد، نتوانستهایم خود را با استانداردهای روز دنیا مطابقت دهیم. این چنین است که هتل چهار ستاره و پنج ستارهای که کاملا منطبق با استانداردهای جهانی باشد، نداریم؛ هر چند بر سر در هتلهایمان ستارههای بی شماری ردیف می کنیم و دم از پنج ستاره بودن آنها میزنیم!
ختم کلام با یک مثال جالب
مرسده آزاده، یکی از کارشناسان صنعت گردشگری در مقالهای که در مجله الکترونیکی فصل نو منتشر کرده است با آوردن مثالی از یک گردشگر عربی به نکته مهمی در صنعت گردشگری ایران و رابطه آن با هتل داری و هتلسازی در قیاس با کشورهای خاورمیانه اشاره میکند. این کارشناس به صحبتهای یکی از مشاوران امور صنعتی و بازرگانی امیرنشین امارات متحده عربی که خود در گذشته دانشجوی دانشگاه شیراز بوده اشاره کرده و این مثال جالب را از قول وی نقل میکند: «اگر وسایل تفریحی و گردشگری [در شهرهای مختلف ایران] ساخته شود، میتوانم به جرات بگویم دیگر هیچ عربی برای گذران تعطیلات به سوئیس و اروپا نمیرود. به خصوص اکنون که عربها از اروپا رانده شدهاند و نسبت به آنجاها نگاه خصمانهای به خود گرفتهاند. چندی پیش من به شهرهای شمالی ایران و از آنجا به چند شهر دیگر مانند گرگان رفتم. متاسفانه اگر کسی در آنجا خانه نداشته باشد، هیچجایی برای سکونت او وجود ندارد. در کل این مسیر یک هتل خوب ندیدم که بتوانیم در آن اقامت کنیم.. . . هیچ چیز گردشگری و تفریحی در کار نیست. درحالی که بازارهای محلی ایران خود میتواند یکی از بهترین جاذبههای گردشگری ایران
شود...».
یک قانون ساده در مورد گردشگری وجود دارد و آن این است که هر کشوری خود باید به معرفی پتانسیلها و جاذبههای گردشگری خود بپردازد. هیچ کشوری حاضر نیست برای معرفی ما به گردشگران جهانی هزینه زمانی و مادی انجام بدهد و اگر خود ما به این مهم نپردازیم و در بین کشورهای دیگر ناشناخته بمانیم، به رشد گردشگری در کشورهای همسایه کمک کردهایم، اتفاقی که در دبی افتاد و جز سکوت و حسرت برای ما چیزی در پی نداشت.
ارسال نظر