پیامآوران عشق و صلح و موسیقی
نصرت فاتح علیخان؛ راوی نغمههایآسمانی
موسیقی یکی از ارکانی است که نمیتوان لذت روحبخش آن را انکار کرد یا به قولی زبانی است ورای زبان معمول برای بیان عشق و احساس و در این میان چندی است که موسیقی اسلامی جایگاه ویژهای در بین مردم جهان پیدا کرده است.
تهیه و تنظیم: محمود علیزاده
موسیقی یکی از ارکانی است که نمیتوان لذت روحبخش آن را انکار کرد یا به قولی زبانی است ورای زبان معمول برای بیان عشق و احساس و در این میان چندی است که موسیقی اسلامی جایگاه ویژهای در بین مردم جهان پیدا کرده است. از سامی یوسف و یوسف اسلام و نزیل اعظمی تا گروههایی نظیر اوتلندیش امروزه از خوانندگان و گروههای پرطرفداری هستند که پیامآوران صلح و دوستی در اسلام به جهانیان هستند، اما پیش از آنکه این گروهها و خوانندگان بتوانند محبوبیت جهانی کسب کنند نوعی از موسیقی اسلامی است که بسیار پیش از اینها مورد استقبال واقع شده و آن نوعی ترکیبی از شعر و موسیقی عرفانی است به نام «قوالی».
قوالی از قرن دوم هجری شمسی در ایران متداول بوده و اما طبق آنچه که در اسناد و کتب مربوط به تاریخ قوالی درج شده بنیانگذار این سبک از موسیقی را امیر خسرو دهلوی میدانند.
امیرخسرو که آشنایی کاملی با موسیقی هندی و ایرانی داشته به دلیل معرفی کردن سازهای ایرانی و عربی در آن منطقه شهرت و محبوبیت زیادی به دست آورد. امیرخسرو دو فرم محلی موسیقی ایرانی و عربی یعنی ترانه و قول را به آنها شناساند. گفته میشود ریشه موسیقی قوالی امروز هم این دو فرم هستند.از صدر اسلام بیشتر محافل عمومی مختص مردان بود. زنان در شرایط خاص میتوانستند در جنگها شرکت کنند، اما ترجیح داده میشد که کمتر در این محافل عمومی حضور یابند. مجالس موسیقی قوالی هم چون گردهمایی موسیقی مذهبی به شمار میرفت تنها به مردان اختصاص داشت. این سنت تقریبا به همان شکل تا به امروز حفظ شده است.یک گروه قوالی از ۸ تا ۹ مرد تشکیل میشود که شامل خواننده اصلی، نوازندگان سازهای بادی و کوبهای مانند طبلا و دو هلک است. از قدرت و توانایی این فرم از موسیقی برای انتقال اسرار الهی استفاده میشود.
مفهوم و فلسفه
یکی از مفاهیم مهم در تعلیمات صوفیها «معرفت» است. این مفهوم تقریبا نزدیک به «گنوسیز» در فرهنگ یونانی به معنای دانش غیرقابل دستیابی با ابزارهای عادی است. سنتهای اسلامی راههای زیادی برای رسیدن به آن بیان کردهاند که یکی از آنها تمرینهای ذهنی است. قوالی به عنوان یکی از این تمرینها مورد استفاده قرار میگیرد که انسان را به حقیقت درونی خود نزدیکتر میکند.
تاثیر ترکیب کلام و موسیقی قوالی بر روی انسان غیرقابل وصف است. تاثیر متقابل فرم و درونمایه که با کلمات خاصی ترکیب میشوند و تقریبا با زبان سادهای مسائل صوفیان را بیان میکنند، غیرقابل انکار است. قوال به یک جمله یا عبارت تکیه میکند و با تکرار لغات و هجاهای معنای ظاهری را از بین برده و معنای پنهانی آنها را
آشکار میکند.تکنیک دیگر قوالی، تکرار عبارتها تا جایی است که معنایشان را از دست بدهند و کاملا بیمعنا شوند؛ با این کار شنوندگان به معنای اسرارآمیز معرفت بیشتر نزدیک میشوند؛ با این تکنیک معنا کاملا نفی میشود و تنها فرم به طور خاص خلق میشود.
یکی از اهداف قوالی ایجاد حال خلسه است. خلسه امکان دارد از تاثیر موسیقی بر شنوندگان یا در اثر اجرای موسیقی، آواز یا رقص ایجاد شود. هدف نهایی این دیالوگ بین موسیقیدانها و شنوندگان بردن آنها به حالتی است که «حال» را درک کنند.قوالی هم مانند برخی دیگر از آثار موسیقی مذهبی شنوندگان را به سطح دیگری از آگاهی میبرد، مردم عادی را با پیچیدگیها و رموز دستنیافتنی معرفت آشنا میکند. معمولا طرفداران قوالی از واژه «سفر» برای تجربههایشان از این نوع موسیقی، استفاده میکنند. آنها احساس سفر به قلمرو یا سطح دیگری را دارند. در ظاهر هم ما میبینیم که به خلسه رفتهاند. این خلسه هم میتواند درجات مختلفی داشته باشد که از تکان دادن ریتمیک سر شروع شده و به رقصهای بسیار شدید و غیرقابل کنترل ختم میشود؛ این به میزان تاثیرپذیری فرد بستگی دارد! قوال به دقت مواظب خلسه ایجاد شده از موسیقی است. او این کار را تا زمان رسیدن به مرحله مورد نظر ادامه میدهد. قدرت یک قوال را از میزان تاثیرگذاریش روی دیگران میسنجند. یک استاد قوالی میتواند تمام شنوندگان یک سالن را که هیچ آشنایی با کار او ندارند و حتی کلمهای از حرفهایش را نمیفهمند به مرحله «حال» ببرد. آخرین مرحله را صوفیان «فنا فیا...» میدانند که شباهت زیادی به «نیروانا» در آیین بودایی دارد. در این مرحله، هوشیاری این جهانی از بین میرود و فرد با حالات اخروی در میآمیزد. در بعضی از مجلس قوالی ممکن است شنونده به این مرحله برسد.
قوالی زبان دل
زبان اشعار قوالی معمولا اردو، پنجابی و فارسی است. قوالها در مناطقی که زبانشان را نمیفهمند، بیشتر به فرم و ریتم موسیقی تکیه میکنند تا بتوانند مفاهیمی را که در ذهن دارند به شنوندگان انتقال دهند و آنان را به حال خلسه درآورند؛ علت محبوبیت یافتن ناگهانی قوالی در خارج از مرزهای کشورهای جنوب آسیا هم، کشف توانایی این موسیقی در تغییر دادن سطح خودآگاهی شنوندگان است. زمانی که در این مورد از یک قوال سوال شد، توضیح داد که برای انتقال راز عمیق «معرفت» الزاما به لغات احتیاج ندارد. میتوان گفت، قوالی فرصتی برای مستقیما تجربه کردن است. سنتهای موسیقی قوالی در جنوب آسیا محرمانه است. استاد فقط تکنیکها را به برادران و پسرانش میآموزد. قوالها اطلاعات سری زیادی در مورد تکنیک های به خلسه بردن افراد دارند و بر ارزش بالای آنها آگاهند. اما تا زمانی که این افکار قدیمی بر آنها حاکم است این سنتها را فقط به فرزندانشان منتقل میکنند یا با خود به گور میبرند.
فاتح علیخان بر فراز ابرها
در تاریخ قوالی نام افراد زیادی دیده میشود، اما در این میان یکی از ایشان است که نام او توانست فراتر از خودش برود و قوالی را به محبوبیتی بینظیر در سطح جهان برساند و او فاتح نصرت علیخان است.
نصرت فاتح علیخان، به گفته بسیاری از صاحبنظران سفیر کبیر موسیقی قوالی - یک موسیقی سنتی که پیشینهای بیش از ۷۰۰ سال در پاکستان دارد- میباشد.
این خواننده افسانهای در ۱۳ اکتبر ۱۹۴۸ در لیالپور (فیصلآباد فعلی) پاکستان متولد شد. او یکی از بزرگترین قوالها (خوانندگان صوفی) بود که تاکنون به دنیا آمدهاند.
خان با تسلط فراوانی به اجرای قوالی میپرداخت اما برای رسیدن به سبکی یگانه که مورد توجه پیروان تمام مذاهب قرار بگیرد قوالی را با فرمهای دیگر موسیقی درآمیخت که شیوه «خیال» یک موسیقی کلاسیک سنتی پاکستانی یکی از آنها
است.
نصرت فاتح علی خان در خانوادهای از قوالان متولد شد که شش قرن به اجرای این موسیقی اشتغال داشتند.
نصرت فرزند استاد فاتح علی خان و برادرزاده استاد مبارک علی خان بود که هر دو در طی پنج دهه گذشته به عنوان استادان برتر قوالی شناخته شده بودند. به خصوص استاد فاتح علی خان پدر که موسیقی شناس، خواننده و نوازنده بود.
او در سال ۱۹۶۴ در گذشت و نصرت که در آن زمان مشغول تحصیل بود توسط اعضای خانواده مجبور شد که جای پدر را در گروه اشغال کند.
او با راهنماییهای پدرانه عمویش به سرپرستی گروه رسید که آن را نصرت فاتح علی خان مجاهد علی خان و گروه نامیدند.
در زمانی کوتاه خان موفق شد تا از تمام گروههای برجسته قوالی پیشی بگیرد و در سراسر کشور به محبوبیت رسید.
شهرت او به حدی رسید که در چندین مناسبت مهم برای اجرای برنامه توسط مشاهیر هند دعوت شد. شهرت جهانی او به دلیل یکی از این برنامهها بود. عمران خان ورزشکار محبوب و بسیار مشهور پاکستان در رشته کریکت از او دعوت کرد تا در یک مراسم رسمی برای تمام ورزشکاران تیم کریکت و تعدادی از شخصیتهای مشهور جهانی برنامه اجرا کند. این برنامه به دوستی عمیقی بین آنها منجر شد و حمایت های او در کنار صدای پراحساس و آتشین خان منجر به امضای قراردادها و اجرای برنامهها در مناسبتهای مهم و جهانی شد.
در طی سالهای ۷۰ و ۸۰ او به آن مرحله از خبرگی در کار اجرا رسیده بود که کارش را بینظیر و بیرقیب کند.
موسیقی نصرت تا حد زیادی با بالیوود شهر سینمایی هند و صنعت فیلمسازی پاکستان عجین شده بود و او مشغول اجرای برنامه در تورهای دور دنیا و ساخت موسیقی متن فیلمهای هندی بود.
موسیقیدانهای بالیوود او را میپرستیدند و آثار او برای فیلمها در زمره پرفروشترین ترانههای هند و پاکستان بودند.
خان در طول زندگی خود توانست قوالی را به عنوان یک هنر جهانی مطرح کند و آثار او در هر کجا و هر مناسبتی که اجرا میشدند، شنوندگان خود را به اوج سرمستی میرساندند.
با وجود این عدهای از نوآوریهای او در قوالی انتقاد کردهاند. اما او دلیل این کار را چنین عنوان کرده است که رسوم قدیمی چیزی بیجان و مرده نیستند و موجود زنده مدام در حال تکامل است.
این موسیقی سنتی نیز هنری زنده است و باید این زندگی را به جهان نشان داد.
این وظیفه موسیقیدانان است که موسیقی را مناسب مردم زمان خود بسازند.
استاد نصرت موسیقی متن چندین فیلم مهم با شهرت بینالمللی را ساخته است که فیلمهای «آخرین وسوسه مسیح»، «قاتلین بالفطره»، «راه رفتن مرد مرده» و فیلم هندی بسیار مشهور «ملکه راهزن» اثر شکار کاپور از آن جملهاند.
او با گروه انگلیسی MASSIVE ATTACK که از پیشگامان سبک TRIP- HOP و از نوآوران موسیقی نسل خود (دهه ۸۰-۹۰) هستند موسیقی اجرا کرد و از جوان آزبورن
(JOAN OSBORNE) خواننده سبک بلوز آمریکایی متولد ۱۹۶۳ دعوت کرد تا برای آموزش به پاکستان سفر کند.
او قصد داشت تا همراه با پاواروتی یک آلبوم تجربی تهیه کند اما بیماری به او اجازه نداد تا ایدههای خود را به اجرا درآورد.
استاد نصرت با پشتیبانی خانوادهای از سرودخوانان صوفی، در طی ۳۰ سال فعالیت حرفهای حدود ۱۲۰ آلبوم منتشر کرد و در این مدت موفق به دریافت جوایزی به خاطر دستاوردهای هنری خود از فرانسه، ژاپن و پاکستان شد.
او در مراسم گرمی Grammy سال ۹۷ برای آلبوم INTOXICATED SPIRIT کاندید بهترین آلبوم فولک سنتی شد.
خان در سال ۱۹۹۶ یک قرارداد با شرکت AMERICAN RECORDINGS منعقد کرد و به دنبال آن اولین تور آمریکای شمالی خود را برگزار کرد و در طول سفرهای خود در مجامع هنرمندان و مشاهیر سیاسی برنامه اجرا کرد. در طی این تور بود که تماشاگران آمریکایی با شیوه هیپنوتیزم کننده اجرای خان آشنا شدند. جف باکلی(JEFF BUCKLEY ۱۹۶۶ --۱۹۹۷) نوازنده و خواننده صاحب سبک آمریکایی اولین تجربه خود را پس از شنیدن صدای نصرت چنین وصف کرده است:
اولین بار در سال ۹۰ و در هارلم بود که صدای نصرت فاتح علی خان را شنیدم. من و هم اتاقیم ایستاده بودیم و به صدای فراگیر او گوش میدادیم.
همه ما همراه موج پرنوسان ریتم طبلای پنجابی به اطراف کشیده میشدیم و مسحور صدای منظم کف زدنهایی بودیم که با زمانبندی بینقص از بالا و پایین احاطهمان کرده بود. من صدای ارغنونها را که همراه با ملودی میرقصیدند میشنیدم که مانند عنکبوتهای غولآسای چوبی ترانه میخواندند.
بعد ناگهان آوای اوج گیرنده یک و بعد ده صدا که مانند دستهای غاز وحشی در حال پرواز با نظمی بینظیر در آسمان شناور شدند.
بعد صدای نصرت فاتح علی خان بود آمیزهای از بودا، شیطان و فرشتهای دیوانه صدای او مخمل آتشینی بود بیهمتا.
نصرت کار ترکیب بداههنوازیهای کلاسیک با قوالی را با چنان جرات و حساسیتی انجام میداد که او را جدا از قوالان دیگر در ردهای مختص به خودش قرار میداد.
شیوه بیان او بسیار در من نفوذ کرده بود. من حتی یک کلمه زبان اردو نمیدانم اما باز هم درگیر داستانی شده بودم که نصرت با صدای بدون کلامش در هم بافته بود.
به خاطر دارم که تمام حواس دیگرم از کار افتاده بودند تا بتوانم امواج کوبنده ملودیهای بداههای را که یکی پس از دیگری بر هم فرود میآمدند، حس کنم.
امواجی که دوباره توسط خواننده اصلی گروه آغاز میشد و باز نصرت تمام این حال و هوا را با آواهای سریع و ریتمیک به آتش میکشید و سولفژ کلاسیک هندی (سا، ر، گا، ما، پا، دا، نیسا) را به آواز پرندهای شیدا مبدل میکرد.
این ماجرا در جایی به اوج هیجان رسید، جایی که اوج صدای نصرت ملودیی را به وجود آورد که قلبم میخواست از جا کنده شود.
احساس می کردم که بر لبه پرتگاهی ایستادهام در کشمکش این که چه زمانی به پایین بپرم و این که اقیانوس چگونه مرا در بر خواهد گرفت.
در ســـــال ۱۹۹۰ مــــایکـــل بــــروک (MICHAEL BROOK) گیتاریست کانادایی متولد ۱۹۵۲ و یکی از بهترین نوازندگان گیتار در بسیاری از سبکهای مختلف موسیقی آلبومی را با عنوان «مست مست» با استاد نصرت تهیه کرد که در بین ۱۰۰ آلبوم برگزیده دهه قرار گرفت.
آلبوم بعدی آنها NIGHT SONG در سال ۱۹۹۶ تهیه شد و برخلاف اثر اول آنها که هر کدام به طور جداگانه بر روی آن کار کرده بودند این آلبوم حاصل همکاری و همفکری آنها بود و به موفقیت بسیاری دست یافت.
نصرت فاتح علیخان همراه با پیتر گابریل (PETER GABRIEL) آهنگساز و خواننده متولد ۱۹۵۰ انگلستان یکی از مشهورترین چهرههای موسیقی که با تشکیل گروه GENESIS و پس از آن با موسیقی تجربی و تحقیقی خود به شهرت فراوانی دست یافته است - برای اولین بار برای تهیه موسیقی فیلم آخرین وسوسه مسیح آشنا شد و این آشنایی موجب شد تا هر دو با حس احترام و علاقه به این همکاری ادامه دهند.
کمپانی ضبط موسیقی گبریل به نام REAL WORLD RECORDS آثار خان را ضبط و پخش میکرد و گبریل از او دعوت کرد تا در برنامههای
WOMAD- WORLD ORGANIZATION OF MUSIC AND DANCE که برگزار کننده فستیوالهای بینالمللی و چند فرهنگی است، شرکت کند.
دولت پاکستان در سال ۱۹۸۶ از خان به خاطر زحماتش در معرفی فرهنگ پاکستان در سطح بینالمللی قدردانی نمود و دولت آمریکا تحت تاثیر اجرای بینظیرش از استاد دعوت کرد تا در دانشگاههای آمریکا به آموزش تکنیکها و تاریخ موسیقی قوالی بپردازد.
نصرت فاتح علی خان که به خاطر وزن زیاد از سلامت کافی برخوردار نبود در سال ۹۷ برای عمل پیوند کلیه عازم آمریکا شد. اما به دلیل وخامت حالش در لندن توقف کرد و در ۱۶ آگوست ۱۹۹۷ در بیمارستان کرامول لندن درگذشت. او هنگام مرگ ۴۲ سال داشت و پیکرش برای اجرای مراسم مذهبی به پاکستان برگردانده شد.
مرگ او ضایعهای برای تمام جهان بود؛ چرا که او در کنار موسیقی بینظیر خود از شخصیتی استثنایی نیز برخوردار بود و توانسته بود در دوران کوتاه زندگی خود افراد بیشماری را وابسته موسیقی و وجود یگانه خود کند.
اخیرا نیز در ایران درمناسبتها و اعیاد مذهبی برخی آثار او از سیما پخش میشود، ضمن این که آخرین اثری که از نصرت فاتح در ایران منتشر شد آلبومی است به نام آواز قو که برگزیدهای از آخرین کنسرت نصرت فاتح علیخان است.
نصرت فاتح علیخان هنگام اجرای یکی از آخرین کنسرتهایش
ارسال نظر