شهرهایی که برداشت اشتباه از معماری اسلامی آن را میسازد
یک ارزیابی شتابزده
چه کسی گفته استفاده از کاشی کاری و طاق و قوس یا آینه کاری، یعنی معماری اسلامی؟
چه کسی گفته استفاده از کاشی کاری و طاق و قوس یا آینه کاری، یعنی معماری اسلامی؟
کاروانسرای مهر ، سبزوار، عکس: کاظم برآبادی
رویکرد معماری اسلامی در معماری و سیمای شهرها یعنی شناخت عناصر این بخش از معماری، تطبیق آن با وضعیت فعلی شهرها (که در مفهوم پیشرفت قرار دارند) و در نهایت ایجاد بستر مناسب برای بازآفرینی هوشمندانه (نه صرفا کپیبرداری) این نوع از معماری.
تلاش های دولتی
از سال ۷۵ که تلاشهای پراکندهای در زمینه دستیابی به ارزشها و اصول اسلامی در طراحی شهرها و بهرهگیری از فنآوریهای نوین برای بازگردانی هویت اسلامی- ایرانی به معماری شهری توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تصویب شد و این مسوولیت خطیر بر دوش معاونت شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی افتاد، تحقیقات زیادی در زمان وزارت آقای مهندس عبدالعلیزاده برای دستیابی به معیارها و اصولی که به بازگردانی هویت معماری اصیل ایران کمک کند انجام شد و قرار شد که پس از جمعبندی این مطالب و با تصویب شورایعالی شهرسازی، مهندسان مشاور و کلیه مهندسان دارای پروانه فعالیتهای مهندسی در تهیه طرحهای جامع و تفضیلی و هادی و انواع و اقسام طرحهای شهرکسازی و طراحی بنا ملزم به رعایت اصول مصوبه باشند.
اما این کار به هیچ نتیجهای ختم نشد (به جز یکی دو اظهارنظر از کارشناسان عرصه ساخت و ساز که کاربردی نبودن این اصول را متذکر شده بودند و همین طور کتابی که ماحصل این تلاشها را در خود گنجاند تا به عنوان منبعی درسی در دانشگاهها تدریس شود)! یعنی ده سال تلاش در زمینه بازگردانی هویت معماری به شهرها بینتیجه ماند و عملا رویای شهرهای اسلامی (اگر نگوییم از بین رفت) به دولت جدید منتقل شد.
تلاشهای وزیر فعلی مسکن و شهرسازی و یارانش حاکی از توجه بیشتر آنها بهاین مساله است که البته جوانب گوناگونی را برای کنکاش باز میکند.
مهندس سعیدیکیا در جایی عنوان کرده: «در احداث خیابانهای جدید، شهرها و شهرکهای جدید باید توجه بیشتری بر معماری ایرانی- اسلامی شود و وزارت مسکن و شهرسازی باید نظارت عالیه خود را بر کار مهندسان سازمان نظام مهندسی اعمال کند.»
آن زمان که سعیدیکیا این حرف را گفت شاید هیچگاه تصور بحران پیش روی بازار مسکن را نمیکرد. با این حساب اکنون که در متن آن بحران به سر میبریم و خانه دار شدن یکی از تلخترین رویاها و بهتر بگوییم کابوسهای قشر متوسط جامعه شده است به نظر می رسد که این وزارتخانه تمام هم و غم خود را بر روی خانه دار کردن مردم و طرح زمینهای ۹۹ ساله و شهرهای جدید معطوف کرده است و دیگر نظارتی بر روی طراحیهای معمارانه و شهرسازانه ندارد.
با این حساب خود مختاری در این عرصهها بار دیگر میرود که فاجعه آمیز شود، آن چنان که عدم تخصص در پروژه بازسازی میدان شهدای مشهد، یا طراحی یادمان های شهرهای کوچک همچون قم، بروجرد، شهریار، باغستان و هشتگرد دم از یک پروژه اسلامی می زنند اما هیچ گونه تعریف صحیحی از آن ندارند.
چشم های بسته و کیسههای باز
میتوانیم این گونه بگوییم که آنچه در طراحیهای شهری و بناهای امروز کشورمان صورت پذیرفته و با عنوان معماری اسلامی مطرح می شود بهره گیری تقلیدی از معماری دوران گذشته (آن هم بخشی از آن) بدون توجه به دوران معاصر است. چه کسی گفته استفاده از کاشی کاری و طاق و قوس یا آینه کاریهایی که منشا اروپایی قرون 16و۱۷ دارد، یعنی معماری اسلامی؟! کدامیک از مثالهای بارز معماری دوران بعد از اسلام از مسجد جامع فهرج تا مساجد جامع اصفهان و یزد که امروز در بسیاری از منابع معماری اسلامی به آنها استناد می شود با نمونههای موجود مطابقت دارد؟
در طرحهای به انجام رسیده ملغمه ای از الگوهای التقاطی معماری شامل کاشی کاری و طاق و قوس، ستونهای مرمری یونانی و سازههای فضایی حضور دارند!
در سالهای اخیر بارها و بارها شاهد مطرح بودن معماری اسلامی کشورهای همسایه به شکل کنفرانسها، همایشها و جلسات نقد و بررسی ریز و درشت بودهایم، ولی کدامیک از طرحهایی که امروز به آنها اشاره میکنیم تاکنون مورد توجه قرارگرفته اند. این درحالی است که در بسیاری از موارد هزینههای بسیاری نیز متقبل شدهایم.
چالشهای معماری اسلامی پس از انقلاب
هنر و معماری به عنوان پایگاه مستحکم آفرینش و بازآفرینی فرهنگ و هویت مستقل ایران در سایه فرهنگ مذهبی و ملی است و مظهر تقابل فرهنگی، پیوند میان اطلاعات، احساس هیجان و پویایی است. معماری باید فرهنگهای گذشته را از زیر سایه در آورد، به زمان حال روشنی بخشد و مسیری نورانی را به آینده بگشاید. ایده، تاریخ، فرهنگ و میراث هنری از نکتههای قابل توجه در بازخوانی تجارب معماری معاصر ایران محسوب میشود؛ هماهنگی بصری طرح با بستر محیطی، انعطاف پذیری فضای داخلی برای نمایش ادوار تاریخی، اسطوره گرایی در بستر گذشته، حال و آینده.
در معماری پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بارها و بارها با پروژههایی رو به رو شدهایم که موفقیت چندانی در احیای مفاهیم پایدار معماری سنتی و معماری اسلامی ایران کسب نکرده اند، به ویژه بناهایی که ادعای الهام از معماری گذشته و معماری پیشینیان خویش را در دستور کار قرار داده بودند.
احیای معماری اسلامی ایران از موضوعهای مورد توجه در معماری پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، اما مشکلات درک این معماری، به خاطر عدم اطلاعات کافی دست اندرکاران، روبه افزایش است.
عدم استفاده از الگوهای مشارکت در ساخت محیط که سالها مورد تجربه دیگر کشورها است به فراموشی سپرده شده و تصمیمگیریها با قدرت اجرایی از سوی نهادها و بدون توجه به نیازها و جایگاه ما در عرصه جهانی صورت میگیرد.
در حال حاضر تغییرات و تحولات عمیقی در حال به وقوع پیوستن است. در این میان کاملا مشهود است که الگوهای توسعه و مسیر پیشرفت صنعتی در کشورهای کم درآمد و پرجمعیت، با الگوهای تجدید حیات گرای صوری متفاوت است. متاسفانه عدهای به اشتباه در فکر تقلید از معماری گذشته برآمدهاند.
رویکرد دکوراتیو با بهره گیری از موتیفهای مذهبی درگذشته، استفاده از طاق وقوس، گنبد و کاشیکاری نمیتوانند گویای هویت دینی مکان باشند. این امر سالها است که در بیشتر کشورهای اسلامی محقق است، اما متاسفانه ما بدون توجه به آن راه اشتباه پیشین را همواره تکرار میکنیم و بر آن اصرار میورزیم.
توجه به دستاوردهای دیگران
ای کاش مسوولانی که پیرامون معماری اسلامی اظهار نظر می کنند درباره آن با مطالعه و تحقیق و نه صرفا با عقاید شخصی و پندارهای نادرست صحبت میکردند و تصمیم میگرفتند تا در حوزه معماری اسلامی که داعیه آن را داریم حداقل بتوانیم با کشورهای همسایه رقابت کنیم و بتوانیم الگوهایی ارائه دهیم تا در عرصه جهانی نیز مطرح باشد.
و نکته آخر اینکه در تمدن اسلامی و ایرانی بین زندگی مادی و معنوی نباید هیچ فاصلهای وجود داشته باشد و اکنون که شهرها به عنوان محلی برای حیات مادی ما به حساب میآیند اگر در جهت ارتقای سطح معنوی آنها نکوشیم شاید هیچ گاه نتوانیم خود را به عظمت تمدن کهنمان نزدیک کنیم. در این راه شاید بازیابی معماری ایرانی - اسلامی در ساخت و معماری شهرها، اندیشهای بلندپروازانه باشد که از طرف وزیر مسکن مطرح شده (چرا که حوزه ساخت و ساز در کشور با چالشهای مهم و حیاتی در بعد کمیت درگیر است) اما حتی پیشروی در جهت نیل بهاین هدف، بدون توجه به نتیجه، حرکتی است که میتواند ما را در معماری شهرها گاهی اندکی به سوی کیفیت راهبری کند منوط به این که از جزماندیشی دست بر داریم، نظرات جهان اسلام را که پیشتازان فراوانی در حوزه معماری و شهرسازی دارد به گوش جان بشنویم و از همه مهمتر کیفیت را بر کمیت ارجح کنیم.
ارسال نظر