جشنواره
به امید موفقیت در برلین
«آواز گنجشکها» فیلمی است که سیر تکاملی مجید مجیدی را در روندی پویا برجسته میکند و این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که او راه خود را پیدا کرده است. موفقیت جهانی فیلمهای او هم متاثر از شخصی بودن این سیر تکامل است. مجیدی در هفتمین فیلم سینمایی خود موفق به خلق اثری میشود که در راستای آثار محبوبش چون «رنگ خدا»، «بچههای آسمان» و ... قرار دارد و کمتر به اثر متاخر «بید مجنون» میماند که نتوانست علاقهمندان به سینمای او را چندان راضی کند.
مجیدی این بار هم سراغ محرومیتها میرود، ولی این امتیاز را همچنان برای خود نگه میدارد که از زاویهای برابر، قهرمانش را به تصویر بکشد و همچنان همدلی مخاطب را اگر هم به دست میآورد، به واسطه نگاه و لحن احساسات زده فیلم نباشد. خانوادهای که مجیدی به عنوان محور فیلم خود انتخاب کرده، آدمهایی معمولی و حومهنشین هستند که همچنان سلامت اخلاقی خود را حفظ کردهاند.
شترمرغ یکی از این مفاهیم است که علاوه بر کارکرد رئال، میتواند فراتر حرکت کند و برای مخاطبی که اندکی بیشتر از هر چیز طلب میکند، طرحی از فطرت انسانی بگیرد. مرد وقتی شترمرغ را گم میکند در سکانسی به یادماندنی برای پیدا کردنش در پوستین شترمرغ میرود تا گمشدهاش را پیدا کند. نمای هوایی که مجیدی برای این جستوجو و نمادین کردن آن انتخاب کرده است، کمک بسیار زیادی به برجسته کردن این موقعیت میکند.
غرق شدن او در مناسبات کار مسافرکشی و تاثیری که این وجه در رفتارش با دیگران حتی همسایه دارد، به نوعی دور ماندن از اصل را برایش بدل به معضل میکند تا جایی که وقتی قصد دارد دست به دزدی یخچال امانتی بزند، دیدن شترمرغ در بازار او را از این کار منع میکند.
یک خطی «آواز گنجشکها» را شاید بتوان خلاصه کرد در تلاش یک پدر برای گرداندن خانواده و در عین حال رابطه تنگاتنگ او با نتایج اعمال و کردارش. وجهی که موضعگیری فیلمساز و نوع پرداخت وی میتوانست آن را بدل به شعار اصلی فیلم کند و همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد. ولی مجیدی و فیلمنامهنویساش توانستهاند با کمرنگ کردن آن و استفاده کمتر از تکرار، همان چند موقعیت طراحی شده برای پاسخ گرفتن اعمال و نیات مرد را برجسته کنند.
فیلم در کنار خط روایی اصلی که تلاش مرد را محور قرار میدهد، به نوعی در چینش رابطه او با افراد خانواده و اطرافیانش هم داستانکهای کوچک و جمع و جور میسازد که نه زیاد پررنگ میشوند و نه خارج میزنند.
این نکته انکارناپذیر است که حضور همزمان فیلم «آواز گنجشکها» در جشنواره پرآوازه برلین، انتظارات از فیلم مجیدی را به شکلی عجیب بالا برده و به نظر میآید بیشتر به جای توقع از مجیدی برای ساخت فیلمی در راستای مجموعه کارهایش، انتظار کاری متفاوت از وی میرود. اما منتقدان مجیدی باید این نکته را به خاطر بسپارند که او زبان و بیان ویژه خود را پیدا کرده و توقع ساختارشکنی از او در چنین مقطعی نه منطقی است نه منصفانه. «آواز گنجشکها» فیلمی است که سیر تکاملی مجیدی را در روندی پویا برجسته میکند و این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که او راه خود را پیدا کرده، چه به مذاق ما خوش بیاید چه نیاید. موفقیت جهانی فیلمهای او هم متاثر از شخصی بودن این سیر تکامل است.
ارسال نظر