آراسته شدن گل به سبزه
مساله ترافیک تهران سالهای مدیدی است که بنا به عللی چند از جمله عدم هماهنگی یا برنامهریزی اصولی پایدار در نحوه جابهجایی مسافران درونشهری، به صورت یک مشکل لاینحل باقیمانده و تمامی تصمیمگیریهای بعدی در این زمینه و اجرای آنها نیز هرکدام در کوتاهمدت بیاثر شده یا آثار و پیامدهای هرکدام از تصمیمگیریها یا رخدادهای اقتصادی همچون اقدام اخیر در سهمیهبندی بنزین موجب شده که برخلاف پیشبینی یا انتظار عموم برای سبکتر شدن بار ترافیک شهری، شاهد افزایش حجم این ترددها و راهبندانهای قابل توجه باشیم.
احمد نادری
مساله ترافیک تهران سالهای مدیدی است که بنا به عللی چند از جمله عدم هماهنگی یا برنامهریزی اصولی پایدار در نحوه جابهجایی مسافران درونشهری، به صورت یک مشکل لاینحل باقیمانده و تمامی تصمیمگیریهای بعدی در این زمینه و اجرای آنها نیز هرکدام در کوتاهمدت بیاثر شده یا آثار و پیامدهای هرکدام از تصمیمگیریها یا رخدادهای اقتصادی همچون اقدام اخیر در سهمیهبندی بنزین موجب شده که برخلاف پیشبینی یا انتظار عموم برای سبکتر شدن بار ترافیک شهری، شاهد افزایش حجم این ترددها و راهبندانهای قابل توجه باشیم.
یکی از اقدامات اولیه در پایتخت، ایجاد محدوده طرح ترافیک در مرکز شهر با اهداف چندمنظوره به ویژه کاهش آلودگی هوا و ایجاد روانی بیشتر در رفت و آمد خودروها بود که شرایط شغلی عدهای خاص آنها را مستثنی کرده تا با خرید و استفاده از کارت تردد در داخل محدوده به طور دائم یا برخی دیگر به صورت خرید کارت و مجوز رفت و آمد روزانه از گیشههای ساخته شده در ورودیهای این محدوده آمد و شد کنند و متاسفانه تاحدودی تحتالشعاع قرار گرفتن درآمدهای ناشی از اجرای این رویه یا از سوی دیگر بسنده کردن به جریمه خودروهای بدون مجوز (که پس از جریمه شدن کماکان در محدوده طرح تردد میکردند) موجب شد تا این مهم کاملا تحقق نیافته و در سالهای بعد اجرای برنامه زوج و فرد و افزایش محدوده طرح ترافیک نیز همانند برنامه اولیه چندان چارهساز واقع نشود.
البته اقدامات به عمل آمده در زمینه احداث و بهرهبرداری از بزرگراههای درونشهری و کمربندی و پلهای هوایی، ارتباطی با راهاندازی و توسعه شبکه مترو طی سالیان اخیر در جای خود قابل توجه و در خور تحسین بوده؛ ولی همانگونه که اشاره شد، علل و عوامل چندی از جمله افزایش بیرویه جمعیت تهران و شهرکهای اقماری، ناشی از مهاجرتهای روزافزون و به تبع آن ازدیاد رفت و آمدهای شهری از یکسو و افزایش وسایل نقلیه شخصی از سوی دیگر موجب شده که تمامی این تلاشها نتوانند تغییرات قابلتوجهی و ماندگاری را در بهبود وضعیت ترافیک ایجاد کرده و در کوتاهمدت، شرایط مجددا به شکل گذشته برگردد.
تاکنون بحثهای بسیاری را پیرامون مساله فرهنگسازی برای استفاده به جا از خودروهای شخصی در رسانههای عمومی از سوی مسوولان و کارشناسان شاهد بودهایم که ضمن اهمیت دادن به اجرای این برنامه در کشورهای دیگر و امتیازات استفاده هرچه بیشتر از وسایل حمل و نقل عمومی، از شهروندان خواسته شده تا از وسایل نقلیه شخصی خود کمتر استفاده کنند؛ ولی به واقع در اینگونه مقایسهها و تشویق مردم برای اجرای برنامه، آیا به این مهم نیز توجه کردهایم که امکانات حملونقل عمومی موجود ما متناسب و پاسخگو به حجم لازم برای انجام این کار هست یا خیر؟
وقتی اغلب برای سوار شدن به اتوبوسهای شرکت واحد بایستی زمان قابلتوجهی را در ایستگاه به انتظار نشست و پس از تاخیر نسبتا زیاد فقط شاهد عبور و توقف دورتر از ایستگاه اتوبوس، به دلیل انباشتگی جمعیت داخل آن و عدمامکان سوار کردن مسافران جدید باشیم و با تکرار این مشکل از برنامههای روزانه خود عقب بمانیم، چطور میتوانیم این فرهنگ را در خود ایجاد کنیم یا وقتی که این روزها برای استفاده از تاکسی فقط نظارهگر عبور تاکسیهای خالی، بدون توجه آنها به خیل مسافران در انتظار هستیم، چگونه میتوانیم به این باور بیاندیشیم؟ آیا بهتر نیست با توجه به ادعای افزایش ظرفیت شرکتهای خودروساز و تولید در حد بیش از یکمیلیون دستگاه خودرو در سال که ۹۰درصد آن را خودروهای سواری و وانت تشکیل میدهند، زمینه هدایت سهم بیشتری از امکانات و توانمندیها را به سمت تولید خودروهای جمعی فراهم کنیم تا امر خدماترسانی و ایاب و ذهاب با توجه به در نظر گرفتن شکل اقتصادی آن برای عموم شهروندان و بهویژه اقشار با سطح درآمد پایین، بهتر و بیشتر فراهم شود؟
به هر حال، عدم توجه جدی به این مهم، نه تنها مشکلات اشاره شده را گستردهتر میکند و افزایش تردد خودروهای شخصی، مسائل زیستمحیطی نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت؛ بلکه مشکلات تامین سوخت موردنیاز آنها، چه در قالب سوخت بنزین و پرداخت یارانهها و چه امکانات موردنیاز برای استفاده از سوخت گاز بهویژه توسعه جایگاههای مربوطه را بیش از پیش خواهد کرد.
سرویسدهی ناوگان تاکسیرانی پایتخت تاکنون بهگونهای بوده که بهرغم فعالیت حجم قابلتوجهی از خودروهای شخصی مسافربر و در شرایط استفاده نامحدود دارندگان خودروهای شخصی (قبل از سهمیهبندی بنزین)، این بخش شرایط لازم و کافی برای پاسخگویی به نیاز مسافران را نداشته است، متاسفانه سیاست سهمیهبندی بنزین طی چند ماه گذشته و ضرورت تداوم استفاده از خودروهای شخصی، بنا به دلایلی که قبلا اشاره شده از یک طرف و عدم کفایت سهمیههای تعیینشده از طرف دیگر موجب شده که بسیاری از دارندگان این خودروها و دیگر خودروهای کرایهای که از سهمیه به مراتب بیشتری برخوردار بوده اقدام به فروش بنزین خودرو کنند و با کاهش فعالیت اصلیشان مشکلات مربوط به نارسایی و کمبود سرویسهای عمومی ایاب و ذهاب مسافران را تشدید کنند.
ارسال نظر