حکایت بی‌پایان زوال

لی‌لی اسلامی

اجرا در سالن کوچک تالار چارسو هم نتوانست خللی در کار نادر برهانی مرند ایجاد کند. «مرغابی وحشی» با پشتوانه یک نمایشنامه قدرتمند و بازیگران حرفه‌ای، در همان فضای محدود هم مخاطب را لحظه‌ای به خود وا نمی‌گذارد. عکس: رضا معطریان؛ سایت ایران تئاتر

سالن کوچک چارسو، امکانی بیشتر از یک طراحی یک صحنه ساده را برای «مرغابی وحشی» فراهم نمی‌آورد؛ اما ازآغاز به تماشاگر القا می‌شود که اتفاقاتی در فضایی پشت سالن کوچک جریان دارد و همین تصور از مکانی که دیده نمی‌شود و بازی با نور، به برهانی مرند و گروهش اجازه می‌دهد تا در فضایی محدود و با وسایلی ساده،خانه محقر«هیالمار»و زندگی مجلل «ورل بزرگ» را به تصویر بکشند.

مرغابی وحشی نشان‌دهنده چرخه پایان‌ناپذیر بلایاست؛ حکایت زندگی آرام و سرشار از عشق یک خانواده است که با ورود یکی از دوستان قدیمی ‌نابود می‌شود. «ورل بزرگ»، شریک «اکدال»، زندگی او را نابود می‌کند و پیرمرد را به جنون و اعتیاد می‌کشاند و حالا «پسر ورل»، پس از سال‌ها به شهرش آمده و در خیال ازدواج با «جینا»- خدمتکار پدرش- پسر «اکدال» را می‌بیند که از زندگی مشترکش با«جینا» و فرزندشان صحبت می‌کند و عشق همراه با کینه او، زندگی هیالمار و جینا را به نابودی می‌کشاند.

داستان از نامه‌های «پسر ورل» و «جینا» به دخترش شکل می‌گیرد. جینا و پسر ورل، هر دو از نگاه خود، آنچه را که گذشت بر دختر شرح می‌دهند و داستان را می‌سازند.

نمایش از ریتم نمی‌افتد، مخاطب را خسته نمی‌کند و مدام به او تاکید نمی‌کند که به تماشای یک زندگی ساخته از ذهن نشسته است. «مرغابی وحشی» برشی است از یک زندگی که اصراری برای یادآوری غیرواقعی بودنش با تماشاگر ندارد. خبری از میزانسن‌های پیچیده نیست در واقع فضای محدود نمایش هم اجازه ‌این کار را به «گروه تئاتر معاصر» نمی‌دهد؛ اما هوشیاری کارگردان در هدایت نمایش، بازی حساب شده با نور و اجرای دلنشین بازیگران، به ویژه «هومن برق‌نورد» در نفش «هیالمار»، صحنه ساده و بی‌تحرک نمایش را از یاد تماشاگر می‌برد.

نمایش نیازی به توضیح زیاد برای فهماندن مقصود به تماشاگر نمی‌بیند. مخاطب «مرغابی وحشی» آنقدر با داستان پیش رفته، تا پایان تلخ‌اش را بی هیچ توضیح اضافه‌ای بپذیرد.سگ (پسر ورل) و مرغابی وحشی(جینا) در پایان داستان، هر دو خود‌کشی کرده‌اند. «هیالمار» همچون پدرش، از ضربه‌ای که خانواده «ورل» دیده است، دیوانگی در پیش می‌گیرد و از شهر می‌رود و دخترش با معلم اخلاق هوس‌رانی که آرزوی کشیش بودن در سرداشت، زندگی تازه‌ای شروع می‌کند و...

بازی‌ها حساب شده دل نشین است و بازنویسی اثر توسط«نادر برهانی‌مرند» و «آرش پارساخو»‌، ‌به جای بومی‌سازی تصنعی آن، همان فضای نمایشنامه نروژی «هنریک ایبسن» را به تماشاگر القا می‌کند.

«هنریک ایبسن»، نویسنده نروژی «مرغابی وحشی»، پدر نمایشنامه‌نویسی مدرن است. او که در آغاز آثارش را به پیروی از رمانتیک‌ها می‌نوشته است، پس از چندی به نوشتن نمایشنامه‌های رئال رو آورد و مرغابی وحشی هم یکی از نمایشنامه‌های نامدار رئالیستی او است.

مرغابی وحشی، به کارگردانی و دراماتورژی نادر برهانی‌مرند و با بازی «الهام پاوه‌نژاد»، «سیامک صفری»، «ایوب آقاخانی»، «فرزین محدث» و... آخرین روزهای اجرایش را در تالار چارسوی تئاتر شهر می‌گذراند.