ارزان و دیگر هیچ

یوسف بهمن‌آبادی

سیزدهمین مرحله توزیع کالابرگ شهری و روستایی در راه است و مردم عزیز بار دیگر صاحب کوپن‌های پر از تغذیه و مواد پروتئینی می‌شوند. طرح: محسن رفیعی - خبرگزاری موج

پس از انقلاب ابتکار توزیع کوپن(ببخشید کالا برگ) در شهرها و روستاها اجرا شد و تا الان که ۱۲ مرحله از توزیع آن به نحو احسن و با خوبی و خوشی انجام شده است؛ بی‌آنکه مردم اذیت شوند و زبانم لال در صف‌های طولانی چندساعته منتظر شوند. در طول اجرای این سنت حسنه و مبارک، هیچ فقیر و نیازمندی جرات عرض اندام کردن پیدا نکرده و در واقع همه جامعه از خرد و کلان، پیر و جوان و زن و مرد توانسته‌اند از مزایای بی‌بدیل این ارزاق عمومی بهره برند. تا جایی که حضور برنج و روغن و قند حاصل از کوپن، بسیاری از خطرات ناشی از گرانی بر جامعه را خنثی کرده و آحاد ملت توانسته‌اند با توسل به مهارت «کوپن کشیدن به موقع» در مقابل موج گرانی‌ها از خود ایستادگی نشان دهند. این که برخی ادعا می‌کنند جان مردم از شدت گرانی به لبشان رسیده است و افراد زیادی در جامعه دچار مشکل شده‌اند، نوعی جنگ روانی است و بیشتر به فرافکنی می‌ماند تا واقعیت! چرا که دولت‌های محترم وقت با اهدای کوپن به مردم، آنها را در مقابل گرانی بیمه کرده‌اند و در واقع تمام نیازهای آنها با چند قلم کالای دریافتی از حضور گرم کوپن تامین شده است. فرهنگ زندگی با کوپن مزایای زیادی دارد؛ در چنین شرایطی شهروندان یاد می‌گیرند کمتر چای بخورند و کمتر غذا بخورند. طولانی‌شدن مدت اعلام شماره‌های کوپن برای توزیع کالاها، موجب می‌شود تا مردم به آنچه در طول چند ماه دریافت می‌کنند، خود را عادت دهند و از پرخوری زیاد پرهیز کنند و این موجب سالم‌ماندن شهروندان از بیماری‌هایی نظیر دیابت، گوارشی، قلبی و ... می‌شود و به خصوص این که قیمت‌‌ بالای کالاها راه را برای گرایش به مصرف بیشتر آنها می‌بندد؛ از این رو، دولت‌ها گام‌های قشنگی برای سالم ماندن روحی و جسمی افراد جامعه برداشته‌اند.

از دیگر پیامدهای مثبت توزیع کوپن، ایجاد اشتغال در سراسر کشور بوده است. در واقع افراد زیادی در سطح کشور با خرید و فروش کوپن زندگی به نسبت خوبی برای خود دست و پا کرده‌اند. حال اینکه چرا برخی از مردم، علاقه‌ای به مصرف ارزاق کوپنی ندارند، ناشی از چند علت است: کیفیت برخی کالاها همچون برنج، به قدری بالا است که آدم از پخت آن شرمنده می‌شود و حیفش می‌آید که آن را به مطبخ گاه ببرد در نتیجه ترجیح می‌دهد آن را بفروشد تا شاید از پول دریافتی (فروش ۱۰کیلو برنج) بتواند یک کیلو برنج البته نامناسب بخرد. علت دیگر، این است که متاسفانه برخی افراد در خانواده‌ها، افراد سالمند و بیکار ندارند تا با حوصله و وقت‌های طولانی بتوانند سنت حسنه تبدیل کوپن به کالا را اجرا کنند و در واقع خود را از شر شیطان گرانی برهانند.

از این رو، بدون اینکه به مولفه‌های «دردسر» و «علاف شدن» زحمت دهند، خود دست به کار می‌شوند و فروش کالا برگ‌ها را در اولویت‌های کاری خود قرار می‌دهند؛ هر چند وجدانشان از این مساله ناراحت است که سنت حسنه را به جای نیاورده‌اند؛ اما از این نظر خوشحال می‌شود که باعث شده‌اند چراغ کوپن‌فروشی‌ها خاموش نشود و عده‌ای آن طرف بدون رنج و خستگی و مایه گذاشتن، زندگی کم و بیش پررونقی داشته باشند و تازه نگران افراد دیگر دور ریختن کوپن‌های به جا مانده برای دوره بعدی نخواهند بود.

واقعیت این است که ارائه کالا‌های ارزان در قبال کوپن‌ها، تعبیری از پول نفت است که به شیوه‌ای دیگر بر سر سفره مردم گذاشته می‌شود و از این رو، دیگر جای هیچ گلایه و شکایتی از سوی افراد نخواهد بود. هرچند افزایش قیمت نفت هم وجود داشته باشد.