سوء‌استفاده «مالک» و «املاک»

مریم خباز

می‌گویند فصل زمستان و سرما موعد راکدشدن مسکن است، اما اگر این حرف درست باشد هرگز در مورد قیمت‌ها صدق نمی‌کند. عکس: اکبرگلی‌زاده

چندسالی است که به واسطه گران شدن مسکن، افراد کمی قادر به خرید نقدی آن هستند؛ هر چند که به واسطه اعطای وام‌های ۱۸میلیون تومانی خیلی‌ها با انبوهی از بدهی، خانه‌‌دار شدند. طبق یک قاعده اصولی و استاندارد، قیمت مسکن طی پنج سال ثابت می‌ماند و پس از گذشت این پنج سال و در آستانه سال ششم قیمت مسکن افزایش نسبی می‌یابد و دوباره برای پنج سال این قیمت ثابت می‌ماند، اما گویی تمام معادلات در بازار ایران به هم می‌‌خورد. به جرات می‌توان گفت طی سال‌های اخیر قیمت مسکن و به تبع آن اجاره بهای مسکن رشدی ۱۰۰درصدی داشته به نحوی که اگر مثلا پنج سال قبل فردی با X مقدار پول می‌توانست صاحب آپارتمانی نقلی شود، حال دیگر با آن مقدار می‌شود آپارتمانی را رهن کرد. تنها کافی است سری به دفتر مشاوران املاک در سطح شهر (به ویژه تهران چرا که این روزها قیمت مسکن در شهرستان‌ها نیز تحت‌الشعاع قیمت‌های پایتخت قرار گرفته) بزنید تا هم از رکود بازار در زمستان و هم از سیر صعودی قیمت‌ها باخبر شوید.

در دفاتر املاک پایتخت در هر نقطه از آن که باشد مشتری برای خرید بسیار کم است، اما هستند کسانی که حتی در سرمای هوا به دنبال پیدا کردن سرپناهی از این کوچه به آن کوچه می‌روند. کسی که برای خرید آمده، تکلیفش کاملا روشن است چون آنقدر پول دارد که با خیال راحت انتخاب کند، اما کسی که برای اجاره‌نشینی آمده اوضاعش فرق دارد. او تمام دغدغه‌اش این است که خانه‌ای آبرومند و قابل سکونت ولی با قیمتی نازل پیدا کند، چرا که مطمئن است با درآمد مشخصی که دارد امکان مانور در بازار از او گرفته شده است. اما یافتن خانه‌ای ارزان برای اجاره لااقل در تهران یک رویا است به طوری که حتی سرمای زمستان و منجمد شدن بازار نقل و انتقال‌ها نیز صاحبخانه‌ها را از موضعشان پایین نیاورده است.

حرف اغلب املاکی‌ها نیز یک کلام است.

خیلی از آنها حتی مدافع سرسخت صاحبخانه‌ها هستند و می‌گویند کسی که چندین میلیون سرمایه‌اش را زیر دست مستاجر می‌اندازد حق دارد که پول قلمبه‌ای هم بگیرد. البته برخی املاکی‌ها که خود داغ خورده اجاره‌نشینی هستند درد بی‌خانمان بودن را خوب می‌فهمند و سعی می‌کنند تا با چانه‌زدن با صاحبخانه‌ چند هزاری سبز رنگ از او تخفیف بگیرند، اما مشکل اجاره‌نشین‌ها با این مبالغ حل نمی‌شود. صاحبخانه‌ها سخت مصرند، ۳۰۰هزار تومان برای یک آپارتمان ۴۵-۴۰متری برایشان مبلغی عادی است که حتی در سرمای زمستان هم حاضر نمی‌شوند چند هزار تومانی از آن پایین بیایند. تازه اگر شانس یار مستاجر باشد صاحبخانه به محض دیدن او قیمت را بالا نمی‌برد چرا که در این روزهای سوز و سرما و کسادی بازار رسم است اگر صاحبخانه‌ای برای آپارتمان خالی‌اش مستاجر پیدا کند حتما مبلغی را به اجاره و پول پیش اضافه می‌کند. این در شرایطی است که تقریبا نیمی از صاحبخانه‌ها که آپارتمانشان را برای اجاره در لیست املاک قرار داده‌اند ملکی مرغوب ندارند به نحوی که مستاجران به ویژه آنها که به زیبایی و نظافت اهمیت می‌دهند با دیدن نمای ساختمان در ادامه بازدیدشان منصرف می‌شوند.

اغلب آپارتمان‌های اجاره‌ای و چند سال ساخت بسیار کثیف‌اند. البته وقتی این مساله مورد اعتراض مشتری قرار می‌گیرد صاحبخانه، مستاجر قبلی را عامل خرابی‌ها معرفی می‌کند. این در شرایطی است که برای نظافت یک آپارتمان ۵۰-۴۰ متری بیش از ۲۰هزار تومان هزینه صرف نمی‌شود.

البته نباید از این واقعیت بگذریم که بسیاری از مستاجران ملک صاحبخانه را محل زندگی خود نمی‌دانند و به خاطر اقامت موقتی‌شان در آن خیلی از آداب و شئون آپارتمان نشینی را رعایت نمی‌کنند.

در این میان داستان مشاوران املاک هم قصه‌ای طولانی است. در فصل زمستان کار آنها تقریبا کساد است و طبق عادت همیشگی‌شان وقتی یک مشتری به دفترشان می‌آید، سعی دارند به هر شیوه ممکن معامله را جوش دهند حتی اگر این کار مستلزم پرهیز از بیان واقعیت باشد.

آدرس به دست مستاجر داده می‌شود و مشاور املاک با سیلی از واژه‌های تحسین‌آمیز نسبت به ملک (آپارتمان) این قول را هم به مشتری می‌دهد که قیمت اجاره را ۳۰-۲۰هزار تومانی پایین بیاورد. اما روبه‌رو شدن با صاحب‌خانه چیز دیگری نشان می‌دهد. مالک اصلا کوتاه نمی‌آید، خانه‌اش هم آش دهن‌سوزی نیست، ملک یا آپارتمانی قدیمی با ظاهری نه چندان دلچسب آن هم در محله‌ای نامرغوب بیشتر شبیه کابوس است اگر بخواهی ۴۰۰-۳۰۰هزار تومان برای آن بپردازی. پس تصمیم را عوض می‌کنی ولی این داستان تکراری است.

آپارتمان خالی همچنان منتظر مشتری است ولی صاحبخانه ابای زیادی ندارد او مطمئن است که سرمای هوا نیز پایانی دارد و در آستانه سال جدید قیمت‌ها هم تکانی می‌خورد. پس به سود او است حتی اگر سه ماه زمستان، خانه‌اش خالی بماند.

البته این دلگرمی آنها هم ریشه در اوضاع نابسامان بازار مسکن دارد و هم در دلداری املاکی‌ها.

تجربه به صاحبخانه‌ها ثابت کرده که با آغاز فروردین و البته روزهای قبل از آن اجاره‌بهای خانه بالاتر می‌رود، این مساله‌ای است که برخی املاکی‌ها نیز به آن دامن می‌زنند به طوری که به صاحبخانه‌هایی که در زمستان نتوانسته‌اند ملکشان را اجاره دهند اطمینان می‌دهند که در سال جدید اوضاع بهتر می‌شود.

حال مستاجر می‌ماند و بازار آشفته، او می‌ماند و بی‌تدبیری‌ها، او می‌ماند و ادامه سوءاستفاده‌ها و او می‌ماند و این سوال بی‌جواب که این آشفته‌بازار کی به سامان می‌رسد؟