عشق و گل و محرم

علی طجوزی

با اینکه طی چند روز گذشته تهران نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور شاهد بارش شدید برف و کاهش شدیدتر دمای هوا و همچنین یخ‌بندان بوده است؛ اما همچنان نمایشگاه‌هایی که هر سال در همین ایام برگزار می‌شود پابرجا است. نمایشگاه‌هایی که محل برگزاری آنها گالری‌ها یا فرهنگسراها یا خانه‌های هنر نیست، در هیچ‌یک از آنها نمی‌توان نام بزرگی را دید.

این نمایشگاه‌ها همچنین تنوع زیادی از نظر جنس و مواد مصرفی ندارد و برای ساختن مجسمه‌ها بیشتر از گل و رنگ‌های معمولی پارچه‌های سبز و سرخ و سیاه و چوب و چراغ‌های رنگی و شمع‌های گوناگون استفاده می‌شود.

آیین عزاداری

در این نمایشگاه‌ها از هیچ سبک و شیوه و نگاه فلسفی خبری نیست. بلکه ایده‌ها برای ساختن صحنه‌ها و شبیه‌سازی حماسه‌ای بزرگ بیشتر مبتنی بر روایاتی است که سازندگان از کودکی در تکایا یا حسینیه‌ها یا مساجد شنیده‌اند یا خوانده‌اند.

در این نمایشگاه‌ها که شاید نامی صحیح برای آنها نباشد سازندگان به دنبال دادن روایتی یا خبری نو از حادثه بزرگ کربلا نیستند بلکه بعضا به نوعی روایتی بصری است.

روایتی است که بینندگان با دیدن صحنه‌های مختلف روایات متعدد را در ذهن خویش تداعی می‌کنند و در ضمیرشان آنچه را که شنیده‌اند با آنچه که می‌بینند، تلفیق می‌کنند و می‌توانند کمی بهتر آنچه گذشته است را دریافت کنند.

در این نمایشگاه‌ها می‌توان صحنه‌ها و طراحی‌های متفاوت را دید. گهواره و حجله، مشک آب، کلاه‌خود، زره، نیزه و شمشیر از آن جمله‌اند.به طور مثال در تمام این نمایشگاه می‌توان گهواره‌ای را دید که با پارچه‌های سبز و سفید و سرخ تزئین شده و بنا به روایات تیری سه‌شعبه هم بعضا بر آن قرار می‌دهند که حکایت از فرزند کوچک اباعبدا...(ع) دارد به طوری که نام یکی از شب‌های عزاداری هم به نام او است که نام بسیاری از هیات‌های مذهبی هم برگرفته از این طفل شش ماهه به نام علی‌اصغر(ع) است.در کنار این گهواره‌ها می‌توان حجله‌ای که برای عروسی تزئین می‌شده است را دید که منسوب است به قاسم‌بن‌حسن(ع) که در حادثه کربلا نوجوانی ۱۳ساله بوده است.همچنین می‌توان صحنه‌های ساخته شده مربوط به شهادت عباس‌بن‌علی‌(ع) را دید که معمولا یکی از تاثیرگذارترین ساخته‌ها است.در این نمایشگاه‌ها معمولا رنگ‌ها به منظور خاصی به کار می‌رود.

نورپردازی‌هایی هم که صورت می‌گیرد بیشتر مبتنی بر خلاقیت سازنده بر اساس روایات است. به طور مثال خیمه‌هایی برای لشکر حق است معمولا ترکیبی از نورسبز و سفید دارد که به آن حالتی بسیار روحانی و غیرزمینی می‌دهد و این حس را به بیننده تداعی می‌کند که نور، نوری آسمانی است و تابش پرتو پروردگار است و در برابر لشکر کفر است که نورپردازی آن به سیاهی و تیرگی می‌زند و تداعی‌کننده شیطان است.

در این نمایشگاه‌ها همچنین مجسمه‌های گلی کوچکی دیده می‌شود که از آنها برای نشان دادن کاروان امام که از مکه آمده است یا کاروان اسیران بعد از عاشورا، یا مجسمه‌هایی که برای نشان دادن لشکرها ساخته می‌شود.

هزینه این نمایشگاه‌های خودجوش که معمولا همزمان با آماده کردن محل برگزاری عزاداری دایر می‌شوند بر عهده عزاداران است و بسیاری از آنان با کمال میل هرآنچه را که می‌توانند انجام می‌دهند تا بتوانند ارادت خویش را بیشتر نشان بدهند و همچنین رسالت‌شان را با دیدن چند نمایشگاه در این مورد می‌توان تفاوت‌هایی را در برداشت و خلاقیت سازندگان درخصوص استفاده از اشیایی که به کار می‌برند دید. مثلا در یک نمایشگاه بالای سر شهدای اسلام کبوتران سفیدی را که نشان شهادت و پرواز به سوی بهشت است را می‌توان دید.

آنچه که بیش از همه در این گونه نمایشگاه‌ها به چشم می‌خورد این است که در تمامی آنها سادگی خاصی به چشم می‌خورد و برای آنها که این گونه نمایشگاه‌ها را برپا می‌کنند فصل و سردی و گرمی هوا فرقی نمی‌کند و هر سال می‌توان در ایام عزاداری این گونه نمایشگاه‌ها را دید.