کتابپیامدهاى فاجعهبار یک ماجراجویى نظامى
اشغال عراق؛ پیروزى در جنگ، شکست در صلح
با نگارش این کتاب، داستان غمانگیز مداخله نظامى آمریکا در عراق بالاخره نویسندهاش را پیدا مىکند.
نویسنده: على علاوى
با نگارش این کتاب، داستان غمانگیز مداخله نظامى آمریکا در عراق بالاخره نویسندهاش را پیدا مىکند. على علاوى، عضو یکى از خانوادههاى سرشناس شیعه عراق، پسرعموى عیاد علاوى، نخستوزیر سابق این کشور و خواهرزاده احمد چلبى که به عنوان وزیر دارایى و دفاع در کابینههاى پس از سقوط صدام خدمت کرده است و اکنون نیز سمت مشاورت نورى المالکى، نخستوزیر فعلى عراق را بر عهده دارد، علاوى در کتاب «اشغال عراق: پیروزى در جنگ، شکست در صلح» با درکى عمیق از فرهنگ، سیاست و جامعه عراق و با اتکا به تجربیات شخصى و شناخت نزدیک از سیاستمداران و احزاب سیاسى عراق تلاش مىکند به سوالات بیشمارى که حول وضعیت بحرانى این کشور در سالهاى پس از سقوط صدام وجود دارد، پاسخ دهد.
کتاب «اشغال عراق...» نخستین کتابى در نوع خود است که به دست یکى از سیاستمداران ارشد عراقى نوشته شده و تا این تاریخ، جامعترین و تاریخىترین شرحى محسوب مىشود که درباره پیامدهاى فاجعهبار اشغال عراق توسط آمریکا به رشته تحریر درآمده است.
علاوى با قلم تلخ و صریح خود، وقایع تاریخ معاصر عراق را از زمان ظهور سیاستمداران در تبعید این کشور طى دهه ۱۹۹۰ تا کشتارهاى قومى خونینى که در سال ۲۰۰۶ خیابانهاى بغداد را به خشونت کشید، مستندنگارى مىکند. سیاستها و نهادهاى حکومتى معدودى از نگاه منتقد او در امان مىمانند و در این میان روایت علاوى هنگامى تلختر مىشود که بدانیم او به عنوان یکى از سیاستمداران در تبعید عراق، بیش از همه از سقوط صدام حسین بهرهمند شده است.
علاوى نیز مانند دیگر نویسندگانى که پیش از او درباره اوضاع عراق دست به قلم بردهاند، به شدت از سیاستهاى آمریکا در عراق انتقاد مىکند و مىنویسد: «نام بوش در تاریخ به خاطر ارتکاب یکى از بزرگترین اشتباهات استراتژیک تاریخ این کشور، ثبت خواهد شد. جان هزاران سرباز آمریکایى تنها گوشهاى از هزینههاى سنگین این اشتباه استراتژیک است.» علاوى همچنین مانند دیگر راویان ماجراجوی نظامى آمریکا در عراق، انگشت اتهام را به سوى جنگطلبى بىدلیل نومحافظهکاران و فساد و ناکارآمدى دولت موقت نیروهاى ائتلافى به رهبرى پل برمر نشانه مىرود.
هر چند براى خوانندگان علاقهمند تمام این فرضیهها آشنا و تکرار تحلیلهاى روزنامهنگارانى است که در سالهاى اخیر درباره عراق نوشتهاند؛ اما عده کمى مانند علاوى مىتوانند با این قاطعیت درباره کاستىهاى سیاسى عراق سخن بگوید. علاوى مبناى تحلیلهاى خود را بر تحقیقات على الوردى، جامعهشناس و روانشناس برجسته عراقى، استوار مىکند و به ما نشان مىدهد که الوردى، هر چند از سوى جامعه علمى غرب نادیده گرفته شده است؛ اما تنها کسى است که به «کشف رمز جامعه عراق» نزدیک مىشود.
الوردى اعتقاد دارد که به خاطر سابقه طولانى جنگ و تجاوز در تاریخ عراق، «روند مدرنیزاسیون و شهرنشینى در این کشور بسیار سطحى بوده است و ارزشهاى قبیلهاى که مولود تجربه بقا در شرایط دشوار محیطزیستى بیابانى است، همچنان بر شیوه کردار بخش اعظمى از جامعه عراق حکمفرما است.» به این ترتیب جامعه عراق به محض مواجهه با نیروى متخاصم و خارجى، پوسته متمدن خود را وامىگذارد و به دامان فرهنگ و ارزشهاى قبیلهاى پناه مىبرد. در چنین شرایطى، هر چند دولت یکى از شاخصههاى تعیینکننده در هر جامعه متمدن و پیشرفتهاى محسوب مىشود، اما در عراق به مثابه نهادى متخاصم در برابر اتحاد و یکدستى قبیلهاى محسوب مىشود.
هیچ تحلیلى دقیقتر از این نمىتواند شرایط اجتماعى عراق در سالهاى پس از سقوط صدام و اشغال این کشور توسط نیروهاى ائتلافى به سرکردگى آمریکا را توصیف کند. با این تفاصیل، تعجبى ندارد که طى این مدت هیچ دولت کارآمد و یکدستى براى به تحت کنترل درآوردن جامعه پارهپاره عراق سر کار نیامده است. سیاستمداران عراقى با منازعاتى پایانناپذیر خود را در محدوده منطقه سبز بغداد زندانى کردهاند. شیعیان عرب عراق حاضر نیستند قدرت تازه به دست آمده خود را با کس دیگرى تقسیم کنند، کردها حاضر نیستند هیچ تهدیدى نسبت به خودمختارى خود را بپذیرند و اقلیت سنى نیز به چیزى کمتر از بازگشت قدرت سابقشان به عنوان حاکمان واقعى عراق رضایت نمىدهند. علاوى که خود یک شیعه است، به خوبى نسبت به دستهبندىهاى درونى سیاستمداران و گروههاى مختلف سیاسى شیعه آشنا است. به نوشته علاوى، پس از آن که بلوک مذهبى شیعیان به اکثریت پارلمان عراق در انتخابات سال ۲۰۰۵ دست یافت، تلاش کرد تا حکومت این کشور را بر قالبى قومى ـ شیعى پایهریزى کند. علاوی به یک سند داخلى اشاره مىکند که طرحى هفت بندى براى تسلط همهجانبه شیعیان براى ساختار سیاسى و نظامى عراق را شامل مىشده است. یکى از بندهاى این طرح، استخدام نیروهاى سپاه بدر، یک گروه شبهنظامى شیعه، به عنوان نیروهاى امنیتى و نظامى دولت عراق بوده است و شدت بخشیدن به روند بعثزدایى که عمدتا کنار گذاشتن اعراب سنى از مناصب مهم حکومتى را شامل مىشده است، دیگر بند این طرح بوده است. این سیاستها باعث شد تا رقابت داخلى سیاستمداران شیعه و سنى به یک جنگ داخلى تمامعیار میان گروههاى شبهنظامى شیعه و سنى تبدیل شود. در همین حال شهروندان عراقى با مشکلاتى مانند خشونتهاى خیابانى و بىقانونى، قطع برق، کمبود سوخت و کمبود آب دست و پنجه نرم مىکردند.
هر چند کتاب «اشغال عراق...» از منظر یکى از چهرههاى پشتپرده سیاست عراق در این سالها نوشته شده است، اما در آن کمتر از اطلاعات دست اول، تجربیات و تحلیلهاى شخصى از طرز فکر و انگیزههاى رهبران سیاسى عراق نشانى هست. در این میان تعلق خاطر علاوى به جبهه سیاستمداران سکولار و غربگراى عراقى نیز باعث شده است تا شمارى از قضاوتهاى او درباره سیاستمداران شیعه عراق رنگ و بویى غرضورزانه پیدا کند. این امر به ویژه در تصویرى که علاوى در کتاب خود از آیتا... سیستانى ترسیم مىکند، مشهود است. در نهایت علاوى نسبت به دستیابى به راهحلى براى ایجاد آشتى ملى در عراق اظهار امیدوارى مىکند هر چند این امید بسیار کمرنگ و همراه با تردیدهاى فراوان است. در نهایت، در حالى که عراق اکنون توسط چهارمین دولت خود در دوران پس از سقوط صدام اداره مىشود، مردم عراق چشمانتظار بازگشت آرامش و ثبات به این کشور هستند.
منبع: irdiplomacy
ارسال نظر