نامه یکی از ثبتنامکنندگان تندر – ۹۰
به صنعت خودرو تسلیت میگویم
بابک مالکی- بنده یکی از هزاران نفری هستم که در اسفندماه سال گذشته پس از اعلام پیشفروش خودروی ال-۹۰، خودروی پرایدم را فروختم و به امید سوار شدن به یک خودروی دارای تکنولوژی روز دنیا، در ثبتنام خودرو ال-۹۰ مدل ۲ E شرکت کردم. در همان زمان تعدادی از دوستان به بنده از عدمتوانایی خودروسازان داخلی بالاخص ایرانخودرو گوشزد کردند. ولی بنده براساس اعلام رسمی خودروسازان مبنیبر تحویل خودرو حداکثر ظرف نیمه اول سال ۱۳۸۶، توجهی به این امر نکرده و گمان میکردم که اعلام رسمی خودروسازان؛ مبتنیبر بررسیهای جامع بازار و تواناییهایشان صورت گرفته و در زمانبندی مقرر و با حداکثر یکی یا دو ماه تاخیر خودرو خود را دریافت خواهم کرد، غافل از اینکه برای شرکتهای خودروسازیمان، هیچ چیز کمرنگتر و بیارزشتر از ایفای تعهدات در مقابل مشتریانشان وجود ندارد.
در حالی که برای مدیران ارشد شرکتهای خودروسازی، دورههای آموزشی صدای مشتری (Voice of customer) برگزار میشود تا معاونتهای این صنعت بزرگ بتوانند در سالهای باقیمانده تا آزادسازی بازار و حذف انحصارات بازار داخلی، خود را به سطح کیفی و کمی قابلقبول بازارهای جهانی برسانند، متاسفانه هر روز شاهد نزول کیفی و وابستگی هرچه بیشتر این صنعت به خارج از کشور هستیم که خودرو ال-۹۰، خود گواهی بر این مدعا است.
بنده و هزاران نفری که هماکنون در صف تحویل خودرو ال-۹۰ به انتظار نشستهایم تا به کی بایستی چشم به روزنامهها و گوش به رسانهها داشته باشیم که شاید جزو یکی از برندگان قرعهکشی اسامی دو هزار نفری باشیم؟ قطعا ما ثبتنامکنندگان خودرو ال-۹۰ دچار زیان شدهایم، در مقابل شرکتهای خودروساز نیز سود آن را بردهاند، اما قضیه به همین جا ختم نمیشود و این پایان ماجرا نیست و به قول قدما «شاهنامه آخرش خوش است»!
مسوولان و مدیران خودروسازی کشور بدانند که در هیچ جای دنیا مصرفکنندگان را به این صورت به سخره نمیگیرند و بازی نمیدهند! و در صورت قصور خود و مشکلات پیشآمده سعی در جبران خسارات وارده به مصرفکنندگان خود، خواهند کرد.
بدیهی است که بالاخره تمامی ثبتنامکنندگان خودروی ال-۹۰، یا خودروی خود را تحویل خواهند گرفت یا بدتر از آن، با مراجعه به نمایندگیهای فروش پول خود را؛ ولی در نزد افکار عمومی چه باقی خواهد ماند؟ هیچ وقت این خاطره تلخ از بین نخواهد رفت و سیاهه ذهنی آن همیشه در اذهان عمومی قرار خواهد داشت، همان گونه که هماکنون نیز شاهد عدم استقبال از هرگونه تبلیغات و آگهیهای منتشره این شرکتها هستیم! در دنیای امروز تجارت، آیا چه زیانی بدتر از این که خود را بیاعتبار و مصرفکنندگانمان را بیاعتماد کنیم؟ به طور یقین، اعتبار از دسترفته صنایع خودروسازی کشور و اعتماد مصرفکنندگان، از این بابت هیچ گاه باز نخواهد گشت و این جای افسوس فراوان دارد و بایستی به اصحاب صنعت خودرو از این بابت تسلیت گفت! صنعتی که به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل استراتژی، دوران بلوغ خود را پشت سر گذاشته و به کهولت رسیده و به مثابه یک گاو شیرده است که هر روز احتمال از شیر افتادن آن وجود دارد! این در حالی است که همین وضعیت، سهم بزرگی را در تولید ناخالص ملی و همچنین اشتغال کشور (به طور مستقیم و غیرمستقیم) به دوش میکشد!
بگذارید که این سالهای انحصار نیز برای صنعت خودروسازیمان سپری شود و مسوولان و مدیران آن سرمست از بازار انحصاری خود، در کنار خلاء مسائل قانونی، یکهتازی نمایند و هر بلائی را که میخواهند سر بازار مصرف خود بیاورند! بالاخره روزی فرا خواهد رسید که آیندگان به قضاوت بنشینند و هم بر فرصتهای از دسترفته این صنعت و هم بر حماقت خریداران آن خودروها، افسوس خورند.
ارسال نظر