چترهایی برای باران و نان
باران کلمهای بسیار آشنا است. شاید هر کدام از ما در ذهنمان کلمات، جملات و حتی شعرهای بسیار لطیف و زیبایی به لطافت خود باران داریم.
باران کلمهای بسیار آشنا است. شاید هر کدام از ما در ذهنمان کلمات، جملات و حتی شعرهای بسیار لطیف و زیبایی به لطافت خود باران داریم.
بعضیها باران را بسیار دوست دارند، بعضی عاشق قدم زدن زیر باران هستند، بعضیها دوست دارند وقتی که باران میبارد، از پشت پنجره به آن نگاه کنند و بعضیها هم هستند که دوست دارند زیر باران قدم بزنند، اما در عین حال دوست ندارند که خیس بشوند، اینجا است که بیتوجه به شعر سهراب «چترها را باید بست» چتری در دست میگیرند. بعضیها هم مجبورند که زیر باران باشند، پس آنها هم نیاز به چتر دارند.
تاریخ پیدایش چتر دقیقا معلوم نیست، شاید بتوان آن را به اولین انسان پیش از کشف آتش و آهن منسوب کرد، آنجا که برگهای پهن نقش چتر امروزی را داشتند.
یکی از فروشندگان چتر در بازار بزرگ تهران میگوید: عمر آمدن چتر به ایران کمتر از صد سال است، البته نه چترهای دستی قابل حمل، بلکه چترهای بزرگ. چرا که پیش از آن این نوع چتر در ایران مرسوم بوده است.
مثل چترهایی که در سفرها یا شکار بالای سر شاهان و بزرگان قرار میدادند تا از تابش آفتاب یا بارش باران در امان باشند.
او ادامه میدهد یک نوع چتر هم داریم که بیشتر میوهفروشها یا شغلهایی مشابه از آن استفاده میکنند.
سرلک در خصوص قیمت و مارکهای معتبر چتر میگوید: این کالا، کالایی نیست که تعداد بسیاری از مردم به برند و مارک آن توجه زیادی کنند.
شاید عمدهترین مساله عمر زیاد آن باشد که مورد پرسش قرار میگیرد و تنوع رنگ و اندازه در ردههای بعدی قرار دارند. جواهری، یکی دیگر از فروشندگان چتر و کلاه و دستکش در بازار بزرگ تهران، درخصوص رنگبندی و مدل و اندازههای چتر میگوید: سیاه رنگی است که بیشترین خریدار را چه در بین خانمها و چه در بین آقایان دارد.
وی ادامه میدهد: البته چترهایی با ترکیب رنگهای به اصطلاح سنگین هم مشتریهای خودش را دارد. مثلا قهوهای و مشکی، سبز و مشکی، سبز سیر و غیره.
او در خصوص اندازه و مدل هم میگوید این روزها چترهایی که دسته آنها دو تکه میشوند، یعنی در هم فرو میروند، به دلیل حمل راحت و حجم کمی که اشغال میکند، بیشتر مورد پسند واقع میشوند. بعد از آنها چترهای تاشو و بعد از آنها هم مدلهای قدیمی.
غلامی هم یکی دیگر از فروشندگان این نوع کالا میگوید: دنیای بچهها از نظر رنگ متفاوت است و تمام چترهایی که برای بچهها ساخته میشوند، دارای رنگهای شاد، گرم و زنده هستند، چرا که دنیای ما زنده از انرژی پاک بچهها است.
البته انصافا من به بچهها خیلی تخفیف میدهم. غلامی در خصوص نحوه فروش چترها میگوید: به غیر از خردهفروشی که به طور فصلی صورت میگیرد، ما با شهرستانها نیز کار میکنیم. قسمت عمده کار ما مدتدار است، یعنی به صورت چکی که البته حاصل مدتها عمر کاری ما با آنها و براساس اعتماد متقابل است. اما خب برای ضمانت و همچنین عرف کار معمولا چک رد و بدل میشود. به گفته او خریدهای عمده خیلی کم به صورت نقد انجام میگیرد.
اما در کنار بازار بسیاری از فروشگاهها در سطح شهر هستند که کلاه و دستکش و چتر و اینجور کالاها را میفروشند. حالا به این جمع باید دستفروشهای فصلی را هم اضافه کرد. در روزهای ابری و بارانی در پیادهروها تا تقاطع خیابانهای پرتردد، به راحتی میتوان افرادی را دید که چندین چتر در دست خود دارند و در مدلها و قیمتهای مختلف آنها را به رهگذران و عابران پیشنهاد میکنند که قیمت پیشنهادی آنان زیاد بالا نیست، اما آنها از فروش خود چندان راضی نیستند.
رضا، یکی از آنها است و از اهالی غرب کشور، او کارگر ساختمانی و متاهل است و سه فرزند دارد. دوست دارد این روزها را که بیکار میماند استراحت کند، جالب است که او عاشق باران و خیس شدن است.
او به شوخی میگوید حتی دوست دارم رختخوابم را در باران پهن کنم اما خوب زندگی خرج دارد و جایی را سراغ دارم که اینگونه اجناس را به صورت وعدهای یا امانی به ما میدهد.
البته اجناسها بسیار ارزان است، چون بیشتر آنها چینی هستند. به غیر از چترهای چینی، چترهای تایوانی و انگلیسی و آلمانی هم در بازار وجود دارند و برای چتر نمیتوان جدول مدل و قیمت ارائه کرد، چرا که قیمت آنها از 2هزار تومان شروع میشود و تا 30 و 40هزار تومان ادامه دارد.
ارسال نظر