منحصربه‌فردترین گروه جهان

مترجم: رفیعه هراتی

این یکی از منحصربه‌فردترین گروه‌های جهان است و به همین دلیل احتمالا درباره آن چیزی نشنیده‌اید.اعضای این گروه ۶۸خانواده بسیار ثروتمند در ۲۲کشور هستند. بسیاری از آنها از خاندان‌های تاجر در سراسر جهان هستند. شعار این باشگاه این است: پول را ببخشد زیرا این کار در بلندمدت، بیشترین تاثیر را در پیگیری مسائل جهان دارد. بث‌کوهن، مدیر مجمع جهانی نیکوکاران می‌گوید: «اکثر نیکوکاران حتی نیکوکاران حرفه‌ای می‌گویند که بخشیدن پول از پول در‌آوردن سخت‌تر است».مجمع جهانی نیکوکاران، ابتکار پگی دالانی و پدرش، دیوید راکفلر، نوه سرجان دی راکفلر بنیان‌گذار شرکت استاندارد اویل است. با وجودی که اکنون همکاری نیکوکاران با یکدیگر امری معمول است، مجمع شش ساله دالانی یکی از اولین مجمع‌هایی بود که چنین مشارکتی را تجربه کرد. او خیلی زود متوجه شد نوع دوستی جهانی‌تر شده است. بنا به بررسی موسسه مالی مریل لینچ/ کمپجمینی سال گذشته کمک‌های ابرثروتمندان بالغ بر ۲۸۵میلیارد دلار بود. اما با وجود هدایای بسیاری که دادند، طی فرآیند افزایش ثروتشان، بخشی از دارایی‌هایشان به هدر می‌رود. دالانی متوجه نیاز به یک سازمان شد که در آن خیران جهان بتوانند با یکدیگر ملاقات کنند، تبادل‌نظر نمایند و از پس مسائل پیچیده برآیند.

اکنون اعضای این مجمع که سالانه ۲۵۰۰۰دلار حق عضویت می‌پردازند؛ شامل برخی خانواده‌های آمریکایی مثل هیولتس، گاندز و تدو وادااستنلی می‌شود. در خارج، اعضا شامل خانواده لوپز یکی از ثروتمندترین طایفه‌های تجاری فیلیپین، مارکوس دمورائز، میلیونر برزیلی و بنجلون، خانواده بانکدار مراکشی هستند.

شانس معاشرت با یکدیگر، بهترین قسمت جاذبه مجمع جهانی نیکوکاران است، همان‌طور که از چنین گروه سرشناسی انتظار می‌رود، گردهمایی‌های آنان اغلب در املاک خانواده راکفلر برگزار می‌شود. گردهمایی جدید آنها شامل یک جشن شبانه بود که در سالنی در خیابان پارک برگزار شد. بیل گیتس نیز یکی از شرکت‌کنندگان بود. هر تابستان مجمع جهانی نیکوکاران یک هفته خلوت در مراتع ۹۰۰۰هکتاری دالانی برگزار می‌کند. دستورکار شامل سه‌روز اردوی تک‌نفره در طبیعت وحشی است. شرکت‌کنندگان می‌توانند روزه بگیرند و یا جیره‌ای ناچیز از میوه و آجیل دریافت کنند تا بتوانند به اهداف نیکوکارانه خود فکر کنند. فضاهای شیک و شانس ملحق شدن چهره‌های سرشناس به این گروه، این سوال را مطرح می‌کند که اعضا برای نوع‌دوستی در این گروه حضور دارند یا برای تفریح. مجمع جهانی نیکوکاران و شبکه‌هایی نظیر آن راهی برای خیران است تاموفقیت‌هایشان را تقسیم کنند و از اشتباهات یکدیگر در دست و پنجه نرم کردن با مسائلی فراسوی مرزها درس بگیرند. تونت استمپ، رییس یک موسسه خیریه می‌گوید: «این شبکه‌ها ایده خوبی هستند اگر مردم در مورد آنها جدی باشند. اما اگر فقط بهانه‌ای برای جمع کردن افراد ثروتمند دور هم باشند و برای کسب سود تلاش کنند، وقت تلف کردن است.» مجمع جهانی نیکوکاران معتقد است ورود به جهان ثروتمند و قدرتمند می‌تواند موتور پروژه‌های نیکوکارانه را روشن کند. دالانی به شدت تلاش می‌کند تا نوعی رویارویی خود جوش طراحی کند تا بتواند پروژه را به حرکت درآورد. او در جلسه سالانه سال ۲۰۰۳ ماریا یوجیناگارسس را که یکی از نیکوکاران از یک خانواده مشهور سرامیک‌ساز کلمبیایی است، در کنار توکیو سکس‌ویل، یک‌میلیونر در بخش معدن و زندانی سابق جزیره روبن (به همراه نلسون ماندلا) و کاندیدای کنونی انتخابات ریاست‌جمهوری آفریقای جنوبی نشاند. گارسیس به سکس ویل گفت که موسسه او قصد دارد عدالت حیات بخش را به کلمبیا بیاورد. سکس پیشنهاد کرد این روند را با یک جلسه آغاز کند. او گفت «اگر شما رییس‌جمهوری کلمبیا را به جلسه بیاورید، من نلسون ماندلا یا دسموند توتو را خواهم آورد.» دو سال بعد موسسه کارسس، پنج مرکز در محله‌های فقیرنشین کالی، سومین شهر بزرگ کلمبیا و سه مرکز در مناطق روستایی این کشور تاسیس کرد. این مراکز آموزش شغلی و خدمات برای مردم محروم؛ شامل جوانان شهری و اعضای سابق گروه‌های خیابانی فراهم می‌کنند. آنها در سال ۲۰۰۵ سمپوزیومی را ترتیب دادند که در آن گارسس، سکس ویل و دیگران برنده جایزه نوبل توتو، رییس‌جمهوری کلمبیا آلوارویوریب، رهبران تجاری و مبارزان کهنه‌کار را دور هم جمع کردند. در نتیجه این نشست، کنگره کلمبیا قانون کلمبیا را تغییر داد و به گروه‌ها اجازه داد بین قربانیان درگیری‌ها، مجرمان و جوامع میانجی‌گری کنند و با این کار راه را برای تلاش‌هایی مثل تلاش گارسس باز کرد.

چریتی نویگیتر موسسه ارزیابی موسسات خیریه به موسسه مادر مجمع جهانی نیکوکاران از چهار ستاره، سه ستاره اعطا کرد. طرفداران این موسسه می‌گویند این یک شیوه ارزیابی منسوخ شده است که نمی‌تواند ارزش واقعی شبکه‌ای مثل مجمع جهانی نیکوکاران را ثبت کند. به عنوان مثال سکس ویل می‌گوید اگر به تنهایی عمل می‌کرد، هرگز نمی‌توانست دوباره به متخصصان دسترسی پیدا کند.

همتای آفریقای جنوبی او می‌گوید: اگر درباره اشخاص دیگری که مشکل مشابه را به بهترین وجه حل کرده، بدانم، می‌توانم با استفاده از تجربیات آنها کارهایم را سریع‌تر انجام دهم و ... مجبور نیستم چرخ را دوباره اختراع کنم و این ارزشمند است.