تئاتر لالهزار در گفتوگو با مدیر تماشاخانه فرهنگ
«پارس» تنها است
لالهزار امروز نورانیتر از لالهزار دیروز شده است؛ اما به زور نورافکنهای چشمآزار دکانهای لوازمالکتریکی، نه به لطف ریسههای رنگین تالارهای نمایش دهه ۴۰ و ۵۰. لالهزار امروز دیگر شور و حرارت جامعه باربد، تئاتر نصر و پارس و دهقان و بزرگان هنرهای نمایشی ایران زمین را در خود نمیبیند.
بهزاد خاکینژاد
لالهزار امروز نورانیتر از لالهزار دیروز شده است؛ اما به زور نورافکنهای چشمآزار دکانهای لوازمالکتریکی، نه به لطف ریسههای رنگین تالارهای نمایش دهه ۴۰ و ۵۰. لالهزار امروز دیگر شور و حرارت جامعه باربد، تئاتر نصر و پارس و دهقان و بزرگان هنرهای نمایشی ایران زمین را در خود نمیبیند. لالهزار امروز دو یادگار از نفسافتاده عصر طلاییاش را میان سیم و لامپ و پریزهای برق آزار میدهد. سالها است که خاموشی، سرنوشت ساختمانهای تماشاخانه نصر شده است. اما دیوارهای تماشاخانه پارس هنوز هم با دم هنرمندان بیمنت و نجیبش گرم میشود.
آخرین بازمانده زنده تئاتر لالهزار در سال ۱۳۲۳ توسط عبدالحسین نوشین از آموزشگاه موسیقی- با اجرای نمایش «ولپن»- به تئاتر فرهنگ (پارس) تبدیل شد و تا دهههای اوج نمایشهای لالهزار به کار خود ادامه داد. کودتای ۲۸مرداد ۳۲، هجوم تئاتر غرب، پایهریزی سینما، بنیان تئاتر شهر و رواج آتراکسیون، دلایلی شد که تئاترهای لالهزار تا انقلاب ۵۷ از رونق بیافتد. تئاتر پارس پس از انقلاب توسط دولت مصادره و به اجاره گروههای نمایشی درآمد. پارس هماکنون در اجاره انجمن تئاتر آزاد است؛ با مشکلات، بیمهریها و نارساییهای صدچندان بیشتر از گذشته.
برای همذاتپنداری با هنرمندان مهجور تئاتر پارس، در کنار بخاری چوبسوز پشت صحنه، پایگلههای خانم معصومه ملکی، یکی از مدیران پرتلاش تنها یادگار هنر لالهزار نشستیم.
حدود ۲ماه از وعده مدیران مرکز هنرهای نمایشی برای خرید ساختمان تئاتر پارس گذشته است. حالا چه خبر؟
ما هم مثل شما بیخبریم. دو ماه است وعده دادهاند و در مطبوعات هم اعلام کردند که وزارت ارشاد با خرید ساختمان موافقت کرده؛ اما هنوز خبری نشده است.
قیمت کارشناسی ساختمان چقدر است؟
قیمت کارشناسی سال گذشته حدود ۲۰۰میلیون تومان بود؛ اما در این یک سال حتما افزایش یافته است. بههر حال کارشناس قیمت و قول و قرار خرید ساختمان بین ستاد فرمان امام (ره) و مرکز هنرهای نمایشی انجام شده است و ما در جریان آن نبودهایم.
ستاد فرمان امام(ره) در این میان چه نقشی دارد؟
در سالهای پس از انقلاب، مالک ساختمان (آقای محمد صائبی) زنده نبوده و وارث او هم مقیم خارج از کشور بوده است. بنابراین ساختمان توسط دولت مصادره شد و در اختیار ستاد فرمان امام(ره) قرار میگیرد. چند سالی حوزه هنری سازمان تبلیغات، تالار را از ستاد اجاره کرد و آقای مجید جعفری را برای مدیریت آن برگزید. پس از چندی، فشار اجارهها و هزینه وسایل اقتصادی باعث انصراف حوزه شد و سالن دوباره در اختیار ستاد قرار گرفت.
شما از چه سالی تماشاخانه را اجاره کردید؟ مبلغ اجاره را به ستاد میپردازید یا وارث؟
ما زیرمجموعه انجمن تئاتر آزاد هستیم و از یارانههای دولتی هم بی بهرهایم. انجمن حدود ۴ سال پیش تماشاخانه را به مبلغ ششصدهزار تومان از ستاد اجاره کرد که در حال حاضر با هزینههای آب، برق، نفت، نگهداری و... حدود یک و نیممیلیون در ماه میشود.
این مبلغ از کجا تامین میشود؟
باید از فروش بلیت تهیه شود که متاسفانه نمیشود. هیچ نهاد دولتی به انجمن در اداره تئاتر پارس کمک نمیکند.
ما باید همه هزینههای خود را از چهار- پنج سانس اجرای روزانه خود به دست آوریم و این در حالی است که تعداد تماشاگران یک روز (صبح تا شب) ما به ۱۰۰ نفر هم نمیرسد. بلیت نمایشها هم ۱۵۰۰ تومان (برای دو اجرا) است.
حالا حساب کنید که هزینهها چگونه تامین میشود؟! هزینه بازسازی، نقاشی، لولهکشی و... هم به کنار.
طبیعی است وقتی در سالن ۴۵۰ نفری ما در هر نمایشی که اجرا میشود، ۱۰ تماشاچی حضور دارند، باید کلی بدهی معوقه داشته باشیم.
چرا اینقدر تعداد تماشاچیان نمایشهای لالهزار کم است؟
همه چیز وابسته به اقتصاد است. وقتی بودجه داشته باشیم، میتوانیم از نمایشهای بهتری استفاده و گرمایش و سرمایش سالن را کنترل کنیم. با بخاری نفتی و چوبسوز که نمیتوان این تالار بزرگ را گرم کرد! اگر شرایط سالن مهیا باشد، میتوانیم از حضور بزرگانی چون سعدی افشار بهرهمند شویم و هر قشر تماشاچی را هم جذب کنیم. در حال حاضر
به خاطر فشارهای اقتصادی، ناچاریم از دو کارگر برای نگهداری کل ساختمان استفاده کنیم. فشار کارهای دیگری چون نور و صدا و... هم بر عهده عوامل گردهمایی نمایش است. ای کاش دستکم بودجه مختصری به هنرمندان قدیمی و حرفهای تئاتر آزاد اختصاص میدادند.
این انجمن چه تعداد عضو دارد و اعضای آن در چه وضعیت معیشتی به سر میبرند؟
حدود ۴۰۰ عضو داریم که در زمان وزارت ارشاد آقای میرسلیم توانستیم بیش از ۲۰۰هنرمند قدیمی خود را بیمه کنیم. بسیاری از هنرمندان این تماشاخانه پیر و از کار افتاده شدند و نیازمند حمایت مسوولان تئاتر کشور هستند، درحالی که انجمن بودجه لازم را برای پشتیبانی از این بزرگان زحمتکش ندارد. دستمزدهای آنها حتی جوابگوی اجارهخانهشان هم نیست.
گویا هنوز همچون سالهای گذشته مشکل سرمای سالن و پشت صحنه را دارید؟
بله، وضعیت بخاری نفتی سالن که مشخص است. بازیگران هم باید در بین اجرا به بهانهای بیرون بیایند و بدن خود را کنار بخاری چوبسوز گرم کنند و دوباره به سن بازگردند. البته آقای پارسایی (رییس مرکز هنرهای نمایشی) وعده دادهاند که برای لولهکشی گاز به ما کمک کنند. پاییز که گذشت، امیدواریم وعده ایشان برای زمستان عملی شود.
و...
از حدود ۵سال پیش صحبتهایی مبنیبر خرید ساختمان تئاتر پارس توسط وزارت ارشاد مطرح شده بود؛ اما هنوز هم این وعدهها جنبه عملی پیدا نکرده است. از مسوولان میخواهیم این یادگار روزهای دیرین تئاتر را نیز بخشی از تئاتر کشور بدانند. نگذارید در این تماشاخانه همچون دیگر تماشاخانههای لالهزار برای همیشه بسته شود.
همچنان منتظر گوشه چشم مسوولان تئاتر کشور هستیم.
ارسال نظر