آسیا درآستانه شوک دوم
داستانهای پیشرفت چین و هند همیشه متفاوت بوده است. چین به عنوان کارخانه دنیا در نظر گرفته شده، هر چند تواناییهای جدید هند بر روی ارائه خدمات بنا شده است. اما نتایج آن یکسان است.
مترجم: افسانه نوری
داستانهای پیشرفت چین و هند همیشه متفاوت بوده است. چین به عنوان کارخانه دنیا در نظر گرفته شده، هر چند تواناییهای جدید هند بر روی ارائه خدمات بنا شده است. اما نتایج آن یکسان است. افزایش تعداد مصرفکنندگان، بازارهای جهانی را تغییر شکل میدهد. بیشتر از بیست سال، در حدود ۲۱۳میلیون نفر خانواده چینی و ۱۲۳میلیون نفر خانواده هندی توانستند درآمدی مازاد بر درآمد خود داشته باشند. آن به این معنا است که ۲/۱میلیارد نفر از مردم به بازارهای جدید مصرف وارد شدند.
اگر هر دو کشور مسیر رشد خود را با جدیت ادامه دهند، جهان شاهد خلق بازارهای مصرف عظیمتر و کاهش بیسابقه در فقر خواهد بود، سرعت تغییر رقابت اقتصادی یکبار دیگر معجزه سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ را که در ژاپن به وجود آمد تکرار خواهد کرد، دورانی که رقابت در آن نیز افزایش مییابد، اما وسعت آن بیشتر از ۱۰ و یا ۳۰برابری آن دوران خواهد بود.
در چین، افزایش درآمد میتواند صدها میلیون انسان را از فقر نجات دهد. در سال ۱۹۸۵، ۹۹درصد مردم شهرنشین چین در خانههای خود زندگی میکردند و درآمد روزانه آنها کمتر از ۳دلار بود، در سال ۲۰۰۵، این رقم به ۵۷درصد کاهش یافت. ما پیشبینی میکنیم در ۲۰سال آینده، درآمدها هشت برابر رشد کند و فقر در چین کاهش یابد و به نرخ ۱۶درصدی برسد. هند نیز کمتر تحت تاثیر این نرخها نیست. در سال ۱۹۸۵، ۹۳درصد جمعیت درآمدی روزانه کمتر از یک دلار داشتند، در سال ۲۰۰۵، این رقم به ۵۴درصد رسیده بود. در سال ۲۰۲۵ پیشبینی میشود این رقم به ۲۲درصد کاهش یابد. اگر در دو دهه آینده روند جاری ادامه یابد مردم فقیر در هند و چین ۸/۱میلیارد کمتر از پیش از بازنگری اقتصاد خواهند شد. هر دو کشور پیشرفت گستردهای در حد متوسط خود خواهند داشت، چین سومین و بزرگترین بازار مصرفکننده جهان (بعد از ژاپن و آمریکا) و هند رتبه پنجم را در بر خواهند گرفت. شرکتهای بینالمللی پیشبینی میکنند که سرمایه حجیم آنها با چالشهای زیادی مواجه خواهد شد. از همه مهمتر اینکه در حقیقت ۰۰۰/۱۰۰ رنمینبی یا ۰۰۰/۵۰۰روپیه به عنوان هزینه مطلوبترین شیوه زندگی در حد متوسط در چین و هند خواهد بود (در حدود ۰۰۰/۵۰دلار تا ۰۰۰/۶۰دلار برای شاخص برابری قدرت خرید یا «ppp» در نظر گرفته شده است) هنگامی که مبادله در نرخ واقعی خود باشد؛ یعنی در حدود ۰۰۰/۱۱دلار تا ۰۰۰/۱۲دلار میزان آن کمتر جلبتوجه میکند. یک مثال اجرایی نشان میدهد «شما نمیتوانید دلارهایی را که مردم خرج میکنند در بانک قرار دهید فقط دلارهای واقعی را میتوانید در بانک قرار دهید.» شرکتهای چندملیتی بهاین گونه با چالشهای دوگانهای از تطبیق بودجههای داخلی به اندازه ذوق و سلیقه خود مواجه شدهاند. برای مثال: بزرگترین خرده فروش فرانسه، کرفور، الان بالاترین تعداد فروشگاهها را در چین دارا است و این میتواند نشانه تجاری گستردهای باشد واضح و روشن. از چالشهای دیگر میتوان به مکان جغرافیایی و میزان توزیع اشاره کرد. در چین، شرکتها باید برای هدف خود از بین ۱۷۷شهر، شهری را که بیشتر از یک میلیون نفر جمعیت دارد انتخاب کنند. در هند، مرزی برای توزیع غذا وجود ندارد و مالیات داخلی کالای صادراتی و وارداتی و نشانههای بازرسی بسیار تعجبآور است به این معنا که چندین روز طول میکشد تا با کشتی یک فاصله کوتاهی طی شود. سرانجام، شرکتهای خارجی با فشار زیاد رقبای داخلی خود مواجه میشوند. خانوادهها پساندازهای زیادی را برای خود نگاه میدارند، برای اینکه آنها یقین ندارند که دولتشان بتواند بیمه، تحصیلات و حقوق بازنشستگی را فراهم آورد. برای پیشرفت بیشتر، دولت بهتر میداند خدمات موجود را حفظ کند تا سرمایهای برای پرداخت مبالغ گاز و نفت و ... داشته باشد و بتواند کشور را به سمت توسعه بیشتر هدایت کند.
دوم آنکه هر دو کشور سیستم مالی به روزی ندارند و موضوع مهم دیگر دخالتهای سیاسی است. در نتیجه هر دو پایتخت هیچ اختیار و اجازهای از خود ندارند. تحقیقی که در موسسه مککنزی انجام شده است، نشان میدهد که بازنگری سیستم مالی میتواند سالیانه ۱۷درصد به تولید ناخالص داخلی چین و همچنین ۷درصد به تولید ناخالص داخلی هند اضافه کند.
یکسری چیزهای مهم هنوز نامشخص است. آیا برهم زدن زیربنای اقتصادی هند مانع از توسعه آن نخواهد شد؟ آیا وضعیت اقتصادی چین با کاهش تولیدات ضربه نخواهد خورد؟ آیا این پیشرفت گفته شده علیه جهانی سازی و عدم توازن، برای هر دو کشور مضر نخواهد بود؟ اما گمان برده میشود که آنها میتوانند با افزایش تواناییها و منابع داخلی خود در مقابل این چالشهای بزرگ ایستادگی کنند. قسمت اول داستان چین و هند؛ یعنی افزایش در تعداد کارگران، واقعا تغییر اساسی در دنیا به وجود آورده است و حالا قسمت دوم، افزایش تعداد مصرفکنندگان، داستان جدیدی است که شروع میشود. آیا دنیای امروز آمادگی آن را دارد؟
منبع: نیوزویک
ارسال نظر