اصل ۴۴ و فرهنگوزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
برخی فقط ظاهر خصوصی دارند
نگاه سوم - در این ستون قصد داریم با مسوولان، افراد صاحبنظر و متفکران به بحث و گفتوگو در ارتباط با مسائل مختلف چون اصل ۴۴، خصوصیسازی و سند چشمانداز ۲۰ساله فرهنگ و هنر ایران بپردازیم. در نخستین گفتوگوی خود نظرات صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
افق سند چشمانداز ۲۰ساله فرهنگ و هنر کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
نفس تدوین سند چشمانداز به عنوان یک راهنمای عمل و به عنوان یک دستور پیش روی مسوولان کشور برای برنامهریزیهای پنج ساله باید وجود میداشت و این یک قدم به جلو بود. من یک ارزیابی کلی دارم نه ارزیابی جزئی مبتنیبر دریافت آمار و ارقام و با صراحت میگویم که به اندازه بیش از دو سال ما حرکت به سمت تحقق اهداف چشمانداز را داشتیم.
قدمهای ابتدایی برداشته شده، برای رسیدن اهداف به سند چشمانداز خیلی مهمتر از قدمهای انتهایی در این مسیر است، زیرا ما از یک مرحله به بعد در یک سراشیبی قرار میگیریم که در آن دوره شتاب برای رسیدن به اهدافمان زیاد میشود و به همین دلیل خیلیها معتقدند این خیزی که برداشته شده تحقق اهداف سند چشمانداز را خیلی زودتر از ۲۰سال میتواند به سرانجام برساند.
این تمایل عمومی که نسبت به پیشرفت در قشرهای مختلف مردم در اهالی صنوف مختلف و بهخصوص در میان دانشجویان و تحصیلکردگان کشور از حوزوی تا دانشگاهی اخیرا به وجود آمده و به عنوان یک آرزوی دستیافتنی پیش روی همه محقق شده و من شخصا رسیدن به سند چشمانداز را خیلی زودتر از موعد قابل تحقق میدانم.
در ارتباط با تحقق اصل ۴۴ و نحوه واگذاری مراکز فرهنگی به بخشخصوصی چه نظری دارید؟
نگاه من به این موضوع یک تعبیر ارزشی از خصوصیسازی است. زیرا ما یک مقدار چشممان از خصوصیسازی ترسیده، چون در یک دورهای به عنوان خصوصیسازی اموال عمومی، ملک در اختیار یک قشر خاص شد، ما معتقد به این هستیم که دست مردم در اداره امور باید باز شود یعنی سپردن کارها به دست مردم هرچه میتواند توسعه پیدا کند و از تصدی دولت نیز کاسته شود.
واگذاری امور، سرمایهها و داراییها به مردم کاری است که برای اولین بار در این دولت صورت گرفت و در حقیقت با توزیع سهام عدالت عملا ما یک قدم به این هدف نزدیک شدیم. واگذاری بسیاری از شرکتها و ارگانهای دولتی در همین دوره به مردم امکان ندارد و به این دلایل نمیتوان دولت یا اعضای آن را به مخالفت با خصوصیسازی متهم کرد.
در صحبتهای قبلی از عدم واگذاری برخی از مراکز فرهنگی و هنری به بخش خصوصی اشاره کرده بودید، علت این امر چیست؟
حوزه فرهنگ جزو آن حوزههایی است که در آن فعالیت بخشخصوصی از گذشتههای دور آشکارتر از بخشهای دیگر بوده است؛ حتی کسانی که کار دولتی، فرهنگی انجام دهند، ظاهر کار خود را خصوصی جلوه دادهاند.
حتی بسیاری روزنامهها و خبرگزاریها ظاهرشان شبیه بخش خصوصی است، اما در باطن دولتی هستند و عمده فعالیتهای فرهنگی ما در حوزه کتاب و حوزه فیلم و سینما، موسیقی، تئاتر و ... است که اینها همه منشاء بخش خصوصی هستند و من معتقدم که دولت فقط نظارت و کنترلی را که حقش است، در کنار حمایت بیدریغ انجام میدهد و بسترسازی را برای بخشهای مختلف باید انجام دهد.
ارسال نظر