خانه‌دارها و محصلان شاغل حساب نمی‌شوند

دنیای اقتصاد- مرکز آمار ایران در واکنش به گزارشی درباره تک رقمی شدن نرخ بیکاری که سه‌شنبه هفته گذشته در همین صفحه چاپ شد همزمان افزون بر برگزاری یک نشست مطبوعاتی، پاسخی به روزنامه ارسال کرد.

در این پاسخ استدلال‌های مورد نظر این مرکز درباره صحت خبر تک رقمی شدن نرخ بیکاری بیان شده و در همین حال از کنار سایر نقدهای طرح شده در گزارش دنیای اقتصاد به سکوت گذشته است. در گزارش دنیای اقتصاد به نقل از دکتر عادل آذر استاد دانشگاه و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که به طور قطع درباره موضوع نرخ بیکاری «تحقیق» کرده و دارای «آگاهی» است، نوشته شده بود: تجربه نشان می‌دهد که بهبود سالانه نرخ بیکاری یک سال و به طور مشخص در سال ۸۵ نمی‌تواند بیش از نیم و حداکثر یک‌درصد باشد. مشاهدات ما و نمونه‌گیری‌های تصادفی هم این نظر را تایید می‌کند.

دکتر محمدحسین ادیب، استاد دانشگاه اصفهان نیز در بخشی از نظرات خود به خبرنگار ما گفته بود: موفق‌ترین کشور در حال توسعه در افزایش رشد اقتصادی در سال گذشته چین بوده است. کل اشتغال ایجاد شده در چین در سال گذشته ۶میلیون فرصت شغلی بوده است اگر ایران با الگوی چین رشد اقتصادی می‌یافت، به نسبت جمعیت خود تنها می‌توانست ۴۰۰هزار شغل ایجاد کند.

اعلام کاهش نرخ بیکاری به کمتر از ۱۰درصد گواه آن است که بهره‌وری در ایران و رشد اقتصادی بیش از ۴ برابر چین بوده است که چنین چیزی با مشاهدات سازگار نیست.

مرکز آمار ایران در نمابر خود آورده است:

روزنامه دنیای‌اقتصاد ۱۷/۷/۸۶ به نقل از برخی استادان و صاحب‌نظران دانشگاهی، مطالبی درخصوص نرخ بیکاری تابستان سال ۱۳۸۶ که به تازگی توسط مرکز آمار ایران منتشر شده، درج کرد. با توجه به اهمیت اعتماد عموم مردم نسبت به آمار و اطلاعاتی که توسط مرکز آمار ایران به عنوان متولی اصلی آمار کشور، ارائه می‌شود لازم می‌داند مطالبی را به استحضار خوانندگان عزیز برساند.

کاهش نرخ بیکاری از ۲/۱۰درصد در تابستان ۱۳۸۵ به رقم ۹/۹درصد در تابستان ۱۳۸۶ یعنی کاهش ۳/۰درصدی نرخ بیکاری طی یک‌سال، بزرگترین دروغ در اقتصاد ایران از زمان مشروطه نامگذاری شده است. با کمال تاسف باید اظهار کرد که اگر قرار است موضوعی زیر سوال برود ابتدا لازم است پیرامون این موضوع تحقیق و کسب آگاهی صورت گیرد و سپس اظهارنظر شود. آقای دکتر ادیب اظهار داشته‌اند در محاسبه نرخ بیکاری در ایران خانه‌داری را شغل فرض می‌کنند که این دروغ محض است و نشان‌دهنده ناآگاهی ایشان است. در طرح نیروی کار خانه‌دار و حتی محصلان به‌عنوان شاغلان تلقی نمی‌شوند.

کاهش نرخ بیکاری به ۹/۹درصد غیرقابل تصور خوانده شده است در حالی که برآورد جمعیت ۱۰ساله و بیشتر در تابستان ۱۳۸۵ تقریبا برابر ۵۹میلیون و ۲۳۰هزار نفر و بر این اساس با نرخ مشارکت اقتصادی همین فصل یعنی ۴۲درصد جمعیت فعال کشور تقریبا ۲۴میلیون و ۲۳۰هزار نفر بوده است که از این بین ۲/۱۰درصد یعنی ۲میلیون و ۵۳۷هزار نفر بیکار بوده‌اند، این ارقام برای تابستان سال ۱۳۸۶ برابر ۶۰میلیون و ۲۷۰هزار نفر جمعیت ۱۰ساله و بیشتر ۲۵میلیون نفر جمعیت فعال و در نهایت ۲میلیون و ۴۸۰هزار نفر بیکار است. بدین ترتیب جمعیت بیکار کشور در فاصله تابستان ۱۳۸۵ تا تابستان ۱۳۸۶ حدود ۵۷هزار نفر کاهش یافته است که غیرقابل تصور نیست. با همین محاسبات، می‌توان نشان داد در تابستان ۱۳۸۵ جمعیت شاغل کشور تقریبا برابر ۲۲میلیون و ۳۴هزار نفر بوده است که در تابستان ۱۳۸۶ به ۲۲میلیون و ۵۳۰هزار نفر افزایش یافته است یعنی افزایشی برابر ۱۹۰هزار نفر که این هم محال نیست.

این موضوع درست است که تا پاییز سال ۱۳۸۶ به یک‌میلیون و ۶۰۰هزار نفر از سن ۲۴سالگی به سن ۲۵سالگی می‌رسند، ولی اگر از برآوردهای خطی بخواهیم استفاده کنیم تا تابستان ۱۳۸۶ تقریبا ۷۵درصد این افراد یعنی یک‌میلیون و ۲۰۰هزار نفر وارد گروه سنی ۲۵ تا ۲۹سال خواهند شد. از این مهم‌تر تمام این افراد وارد جمعیت فعال نخواهند شد، بلکه حدود ۶۰درصد از آنها تقریبا رقمی برابر ۷۲۰هزار نفر وارد جمعیت فعال می‌شوند و ۴۰درصد از آنها همچنان جزو جمعیت غیرفعال یعنی زنان خانه‌دار، دانشجویان و افراد دارای درآمد بدون کار خواهند بود. ایجاد اشتغال‌ برای این جمعیت ۷۲۰هزار نفری بیشتر از اهداف کمی برنامه چهارم نیست.

علاوه بر این ورود سالیانه حدود ۳۰۰هزار نفر به گروه سنی ۶۰ساله و بیشتر که سن بازنشستگی محسوب می‌شود را نیز نباید از نظر دور داشت.

به طور‌کلی به نظر می‌رسد استدلال‌های ارائه‌شده از قول استادان محترم با توجه به تعاریف بین‌المللی نیروی کار و آمار و اطلاعات مربوط دارای اشتباهات محاسباتی است و نیاز به اصلاح دارد. البته مرکز آمار ایران آمادگی دارد مسائل مربوط به نتایج طرح آمارگیری از نیروی کار را طی جلسات کارشناسی با حضور محققان و صاحب‌نظران علاقه‌مند مورد بحث و تبادل‌نظر قرار دهد.