اولین میزبانی جمهوری اسلامی از رییس‌جمهوری روسیه

مبادله امتیازات و تعیین رژیم حقوقی دریای خزر

سیدمحمد عاملی - ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهوری فدراسیون روسیه امشب در راس‌ هیاتی بلندپایه برای شرکت در اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر و نیز مذاکره با مقام‌های ارشد کشورمان وارد تهران می‌شود.

پوتین پیش از سفر به تهران در ویسبادن آلمان با آنگلا مرکل در زمینه موضوعات مختلف از جمله برنامه هسته‌ای ایران و ضرورت همکاری کشورهای ۱+۵ در تعامل با این موضوع گفت‌و‌گو کرد. وی پس از خاتمه مذاکراتش با مرکل راهی ایران می‌شود. این اولین سفر یکی از سران قدرت‌های بزرگ جهان موسوم به گروه هشت به کشورمان طی سه دهه اخیر است.

محور اصلی این سفر براساس اعلام‌های رسمی، نشست سران کشورهای حوزه خزر در تهران است؛ اما افزون‌بر این نشست که در جای خود از اهمیت به‌سزایی برخوردار است، حضور رییس‌جمهوری روسیه در تهران در شرایط کنونی معادلات جهانی متضمن پیام‌های سیاسی است.

در حال حاضر که ایران و آژانس با ترسیم برنامه‌ای زمانبندی‌شده گامی بلند در زمینه حل مناقشه هسته‌ای ایران برداشته‌اند، برخی کشورهای غربی به رهبری ایالات‌متحده، با نادیده گرفتن این توافق در پی تشدید فشارها بر تهران هستند. گرچه آلمان و چین از جمله کشورهای عضو گروه ۱+۵ هستند که مخالفت خود را با اعمال تحریم‌های تازه علیه ایران در حالی که تهران سرگرم رفع ابهام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای است، اعلام کرده‌اند؛ اما روسیه با صراحت و شدت بیشتری مخالفت خود را با تحت فشار بیشتر قرار دادن ایران نشان داده است.

طی چند روز اخیر پوتین شخصا مخالفت روسیه با اعمال فشار در مناقصه هسته‌ای ایران را به همتای فرانسوی خود، نیکلا سارکوزی و کاندولیزا رایس و رابرت گیتس، وزرای خارجه و دفاع آمریکا ابلاغ کرد و آنان را با ناامیدی از مسکو راهی پایتخت کشورهایشان کرد.

روسیه که طرح شوراى امنیت براى تحریم بیشتر ایران را رد کرده، بى‌علاقگى خود را نسبت به درخواست غرب براى اعمال فشار بر تهران به منظور توقف فعالیت‌هاى اتمى نشان داده، اما در عین حال می‌گوید که با شرکای خود در شورای امنیت به بحث و گفت‌و‌گو درباره تحریم ایران ادامه می‌دهد.

افزون بر این سفر پوتین به تهران پیام مایوس‌کننده‌ای را برای آمریکا و همپیمانانش دربر دارد و در واقع نشان از حمایت روسیه از ایران در مناقشه هسته‌ای است.

با این حال روسیه هیچگاه شریکی مطمئن برای ایران نبوده است. تنها یک نمونه آن رفتاری است که مسکو با تهران درباره ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی‌بوشهر انجام داده است و در شرایطی که بارها زمان بهره برداری از نیروگاه اتمی‌ بوشهر به تاخیر افتاده و روسیه هربار مشکلات فنی را دلیل آن عنوان کرده است در واپسین مورد آن هنگامی ‌که ایران برای دریافت سوخت نیروگاه با مسکو وارد مذاکره نهایی شد، این کشور ارسال سوخت را منوط به حل چالش‌های پرونده اتمی ‌ایران کرد و نشان داد که سخن گفتن از مشکلات فنی بهانه‌ای بیش نبوده است.

نمونه‌هایی از این دست در تاریخ روابط دو کشور چه در زمان اتحاد جماهیر شوروی و چه پس از فروپاشی آن و شکل‌گیری فدراسیون روسیه فراوان وجود دارد.

در چنین شرایطی که ولادیمیر پوتین پس از وعده‌ای هشت ساله به تهران سفر و از برنامه‌های ایران در مقابل رییس‌جمهوری فرانسه و وزرای خارجه و دفاع آمریکا، دفاعی کم‌نظیر می‌کند، چه چیزی از ایرانیان در هنگام حضور در تهران طلب خواهد کرد؟

آیا روسیه شکل‌گیری نهایی رژیم حقوقی جدید در دریای خزر را که منافع ایران کمتر در آن لحاظ شده را مطالبه خواهد کرد و در صورتی که چنین نشود به صف خواستاران تحریم تازه ایران در شورای امنیت خواهد پیوست؟

مروری بر روانشناسی سیاسی روس‌ها نشان می‌دهد که پوتین بی‌دلیل دست به چنین حمایتی نزده است و امتیازگیری مهمی ‌را در تهران هدف گرفته است که نتیجه آن احتمالا چیزی جز سودای به حداقل رساندن منافع ایران در دریای خزر نیست.

این در حالی است که اگر به رابطه ایران و روسیه به نوع دیگری نگاه شود، چندان دور از منطق نیست اگر بگوییم این روسیه است که به ایران نیاز دارد و بایستی ضمن حمایت از ایران، امتیازاتی را نیز اعطا کند.

پوتین در دوره زمامداری خود در روسیه همواره در رویای زنده کردن ابرقدرت شرق و بازگشت به جهان دوقطبی بوده است.

او همواره تلاش کرده است که قدرت سیاسی و نظامی اتحاد جماهیر شوروی را بازیابد و در مقابل آمریکا علم کند.

در چنین شرایطی ایران رویاروی آمریکا ایستاده است و تقویت موضع تهران، به معنی عقب راندن کاخ سفید، زمینه سربرآوردن مجدد هیمنه کرملین در معادلات سیاسی بین‌المللی است. بدین ترتیب آیا منطقی نیست که ایران به سبب مقاومت در مقابل آمریکا و همپیمانانش، از مسکو امتیازاتی را مطالبه کند؟ گو اینکه تا آنجا فاصله زیادی داریم و روسیه حتی براساس قراردادهای رسمی نیز به ایران بدهکار است.

در چنین شرایطی پوتین به ایران سفر و در نشستی که موضوع آن رژیم حقوقی دریای خزر است شرکت می‌کند.

تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دریای خزر بین ایران و شوروی به صورت پنجاه- پنجاه تقسیم شده بود.

پس از فروپاشی و تجزیه شوروی، ایران می‌توانست بر سهم پیشین خود پای بفشارد و آن را حفظ کند، اما برای نشان دادن حسن همجواری تنها ۲۰درصد از این دریا را مطالبه کرده است. این رفتار البته ۴ کشور دیگر حاشیه خزر را به فزون‌خواهی ترغیب کرده که در حال حاضر تنها با مالکیت ایران بر ۱۳درصد از این دریا موافقت کرده‌اند.

اکنون باید منتظر ماند و دید که نتیجه تبادل امتیازات حقوقی و سیاسی بین قدرتمندترین کشورهای حاشیه خزر چه سرنوشتی را برای این منبع عظیم ثروت رقم می‌زند.