به معنی واقعی کلمه «اهل قلم» بود

نسل ما بخش زیادی از شناخت خود را از ادبیات فرانسه مدیون همت رضا سیدحسینی است. بدون اغراق باید اعتراف کرد که سیدحسینی انسانی بود که از دهه ۳۰ به این طرف به صورت مداوم در کار ترجمه بود و از این جهت گزینش یک اثر به عنوان بهترین اثر از میان این همه آثاری که او ترجمه، تالیف و عرضه کرد، کار بسیار دشواری است. من در مقام یکی از مترجمان نسل خودم که از همان سال‌ها با سیدحسینی آشنا بوده‌ام باید بگویم که نسل ما بخش بزرگی از ادبیات فرانسه را به همت سیدحسینی شناخت و از همان سال‌های ۳۰ تا حالا ترجمه‌های او جزو بهترین ترجمه‌ها به شمار می‌رود. کتابخوانی ما و دیگر مترجمان هم‌نسل خودم و نسل‌های بعدی در گرو منت او بوده است. سیدحسینی انسانی چندوجهی بود. اگر تنها به ترجمه‌های او از آثار آندره مالرو اشاره کنم می‌توانم «امید» او را یکی از ناب‌ترین ترجمه‌ها نام ببرم که واقعا نمی‌دانم چند بار آن را خوانده‌ام. برای نسل ما که اطلاعات کمی‌ درباره مکاتب ادبی مانند سورئالیسم داشت و هراز چندگاهی متنی یا مقاله‌ای از جایی یا کسی درباره مکتبی ادبی می‌خواند، انتشار کتاب «مکتب‌های ادبی» یک اتفاق بود که همه آن چیزهایی را که ما می‌خواستیم در آن گرد آورده بود. او شعر، به ویژه شعر کلاسیک را هم به اندازه رمان، خوب می‌شناخت و به عنوان مثال، اولین کسی که شاعری بزرگ مانند منوچهر آتشی را با انتشار کتابی از او به جامعه معرفی کرد، سیدحسینی بود. او به معنی واقعی کلمه «اهل قلم» بود؛ انسانی فرهیخته که تمام عمرش را کار کرد و امیدوارم مانند او در نسل‌های بعد هم خلق شود. یادم است تازه کتابی از پل نیزان به نام «آنتوان بلوایه» ترجمه کرده بودم. این کتاب دومین یا سومین کتابی بود که ترجمه کرده بودم و تازه منتشر شده بود. خواندن این کتاب توسط سیدحسینی باعث شد من به خدمت او برسم و این اولین دیدار من و او بود. سیدحسینی در ابتدای کتاب نیزان برای من نوشت که «امیدوارم بتوانی کارهای با ارزش‌تری ترجمه کنی» و در آن جلسه جدای از اینکه بسیار از کتاب تعریف کرد، نشستیم و درباره افکار نیزان با هم بحث و جدل کردیم که برای من بسیار آموختنی بود و دیگر هرگز او را رها نکردم.