واکاوی بسترخلق ترانههای فولکوریک
علیاکبر شکارچی: همه انسانها آوازهخوان فرهنگ خود بودهاند
رونق فرهنگ شفاهی ضامن رشد فرهنگی جامعه است
تجزیه و تحلیل ترانهها، شعر و آوانویسی ۲۰ ترانه کهن موسیقی لرستان به همت استاد علیاکبر شکارچی، آهنگساز، مدرس ردیف و نوازنده کمانچه- در کتابی با عنوان «بیست ترانه کهن لری» منتشر شده است.
مسعودرضا طاهری
رونق فرهنگ شفاهی ضامن رشد فرهنگی جامعه است
تجزیه و تحلیل ترانهها، شعر و آوانویسی ۲۰ ترانه کهن موسیقی لرستان به همت استاد علیاکبر شکارچی، آهنگساز، مدرس ردیف و نوازنده کمانچه- در کتابی با عنوان «بیست ترانه کهن لری» منتشر شده است.
نوار کاست این اثر با همین نام در سال ۷۵ توسط این هنرمند به بازار موسیقی فولکوریک ایرانی عرضه شده بود. این روزها خالق این اثر به بررسی دقیقتر و موشکافانهتر این ترانهها با اشاره به پیشینه تاریخی لرستان، سرچشمههای موسیقی و بستر خلق ترانه در ادبیات مردمی این خطه پرداخته است.
علیاکبر شکارچی در تعریف سرچشمههای موسیقی معتقد است: «سرچشمه ترانههای عامیانه را باید در آغاز زندگی بشر جستوجو کرد. موسیقی، شعر، نقاشی و سایر هنرها، در اشکال اولیه خود، همزاد کار و تلاش پیگیر انسان برای رام کردن طبیعت و تامین و بقای حیات او بوده است. شفاف و بیپرده بودن مضامین اشعار، زیبایی و توصیفهای شعرگونه، سادگی کلمات و ترکیببندی آنان، همه از بازتابهای کار طاقتفرسای انسان با ابزار ابتدایی میباشد.بهطور نمونه ملودی و مضامین اشعار ترانه خرمنکوبی (دوره-دوره) با ابتدایی بودن خرمنکوبی به وسیله سم حیوانات، یکی از بهترین نمونههای شکلگیری ترانههای ابتدایی انسان است.
قبل از این که هنر جنبه تخصصی و حرفهای پیدا کند، در حقیقت همه انسانها، به نوعی نگارگر، شاعر و آوازخوان بودهاند. برای مثال، بهترین آلت موسیقی همان حنجره خدادادی است که به رایگان در اختیار غالب مردم بوده و انسان اولیه به خوبی از آن بهره میجسته. آنچنان که این باور پا گرفته است که در ابتدا ابزارهای موسیقی به تقلید از صدای انسان ونیز صداهایی که از برخورد ابزار با موضوع کار تولید میگردیده، ساخته شده و سپس به تدریج توسعه و تکامل پیدا کرده است.
بنابراین میتوان گفت که خالق ترانههای عامیانه، مردمان باذوق و زحمتکش هستند. مردمانی گمنام که شعر میسرایند و نغمه میآفرینند تا به مدد صوت و خیال، تسخیر طبیعت آسانتر شده و زندگی بر آنان راحتتر بگذرد.
هنر تودهها مانند سنگ خارهای است که بر بستر رودخانه زندگی میغلتد و صیقل مییابد و در یاد و ذهن انسانها جاودانه میماند و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. بدین جهت، اصیلترین ابیات و ملودیهای شفاهی را بایستی در سینه و یاد مردم سادهدل ایلات و عشایر و روستاها جستوجو نمود.
رشد همهجانبه فرهنگ هر ملتی در گرو توجه و پرداختن به هنر شفاهی و متنوع مردم آن سرزمین است، زیرا هنر، آینهای است که بازتاب عمیقترین احساسات، روحیات و دیدگاههای هر ملت است.
فرهنگ شفاهی ملتها چنانچه مورد توجه شایسته قرار گیرد، در شرایط دگرگونی و گذار جوامع، به ویژه در مقابل هجومهای فرهنگی بیگانه، بزرگترین سد و مانع خواهد بود. همان گونه که کمتوجهی، به تداوم و پایداری فرهنگ مردم آسیب جدی وارد مینماید. به تعبیر دیگر اگر جامعه سیر تعالی، آزادگی و استقلال همراه با هنر را برگزیند، موسیقی شکوفا شده و نغمههای شادمانی و رستگاری کوچه و دشت و صحرا را دربر خواهند گرفت.»
بستر خلق ترانهها
ردیفدان موسیقی سنتی ایرانی نیازهای فردی، نیاز به کار و تلاش جمعی، نیاز به تهییج ایلات برای حفظ آب و خاک و درگیریهای برجسته، طنز و هجو، نیاز به توصیف شخصیت افراد، اقتباس از اشعار کهن ایرانی و همچنین بازتاب بلایای طبیعی، ضمن قرار گرفتن ترانهها و اشعار در معرض تغییر و دگرگونی در چرخه زندگی تودهها را بسترهای اصلی خلق ترانه معرفی میکند. او میافزاید: همانگونه که در سرچشمههای موسیقی گفته شد، کار و تلاش بشر همواره با خلق شعر و موسیقی همراه بوده است. بدون شک موضوعات کار و زندگی بر اندیشه و احساسات انسان آنچنان تاثیرات ژرفی به جای میگذارد که خلق شعر و موسیقی بدون آن ماندگار نمیشود. بدین لحاظ، برای دستیابی به بستر خلق این بیست ترانه، سعی شده است به شکلی آنان دستهبندی شوند که با موضوعات کار و زندگی همخوانی و مناسبت بیشتری داشته باشند. هر ترانه یا گروهی از ترانهها بر بستر خاصی شکل گرفتهاند، برای نمونه:
۱ - عاشقانهها، هجرانیها، مویهها، علی دوسی و ... که از نیازهای فردی الهام گرفتهاند.
۲ - آواهای کوچ، خرمنکوبی، برنجکوبی و ... از نیازهای کار و تلاش جمعی.
۳ - ترانههای حماسی چون میری، بمیرم، دایهدایه و ... که ریشه در تهییج ایلات برای حفظ آب و خاک و درگیریهای برجسته دارند.
۴ - ترانههایی چون شیریجو، کوش طلا و ... که از طنز و هجو ناشی شدهاند.
۵ - ترانه قدم خیر و مانند آن در توصیف زنانی که صفات نیکو و ویژگیهای برجسته انسانی را داشتهاند، سروده شدهاند.
۶ - ترانههایی مانند خسرو و شیرین، شاهنامهخوانی که براساس اشعار حماسی شعر کهن ایران ساخته شدهاند.
۷ - ترانه بزمیری و ترانههایی مانند آن، بازتاب بلایای طبیعی هستند. یادآوری میشود که با وجود بسترهای فوق، ترانههای محلی مدام در حال دگرگونی و پردازش جدید هستند، بدینگونه که موسیقی کار و زندگی تودهها، زنده و پویا به حیات خود ادامه میدهد.
ویژگیهای ترانههای تودهها
۱ - ترانه توده، سرودهای هنری است که از دهان توده مردم بیرون میآید.
۲ - ترانه توده، ترانهای است که در درون توده مردم شکل گرفته و اشاعه پیدا میکند.
۳ - موسیقی روستایی به معنای اخص، مشتمل بر پدیده ناخودآگاهانه نیروهای موثر طبیعی یا خلاقیت فطری است که از هر نوع تعلیم آگاهانه به دور است. مانند: پدیدهها یا عناصر طبیعی، گیاهان، حیوانات و غیره. به همین دلیل، هر یک از ملودیهای روستایی، نمونههای هنری کامل و والایی به شمار میآیند که با وجود اجمال و اختصارشان به اندازه آثار نوابغ موسیقی کامل میباشند.
۴ - ترانههای توده، به همه مردم تعلق دارند و خود حاوی مفهوم جامعهشناختی هستند. مطالعه تفاوت موسیقی طبقات مختلف جامعه در اصل شامل بررسی موسیقیشناسی یا زیباشناسی موسیقی نیست، بلکه ابتدا باید ثابت گردد که ویژگیها و خصایص موسیقی به عوامل اجتماعی مربوط است و تحتفاکتورهای جامعهشناسی تثبیت میشوند.
۵ - یک اثر فولکلوریک زمانی موجودیت مییابد که به وسیله گروهی از افراد جامعه پذیرفته شود. از اثر فولکلور، فقط آنچه که به وسیله این گروه از افراد به رسمیت شناخته شده و عمومیتیافته به جای میماند. در ارتباط با محتوا و فرم، بین فولکلور و ادبیات، خصوصیات اساسی متفاوتی که برای تمام دوران و همه ملل معتبر باشند وجود ندارد. آنچه که فولکلور را به طور اصولی و صریح در تمام دورانها، نزد همه ملل و در کلیه فرمها از ادبیات متمایز میسازد، منحصرا تغییر و تحول آن است. تغییر و تحول خلاق با تغییر شکل دادن که محصول انتقال شفاهی است و براساس آن فولکلور تداوم مییابد. یک اثر ادبی که به وسیله مصنف آن ثبت میشود (مثل شعر - رمان و ...) به طور کامل، حیات متفاوتی را دارا است. بنابراین، متن و ملودی در ترانه توده با تبعیت از سبک انفرادی و سبک متداول زمان، پیوسته تغییرپذیر است. اشعار و ملودی مدلهایی که خواننده محلی ناآگاهانه با آنها آشنایی دارد، منطبق با شرایط موجود ارائه میشوند. نمونه ترانهای که به وسیله خوانندهای در یک مکان و زمان خاص اجرا میگردد، غیرقابل تکرار است. بلابارتوک در این باره مینویسد: «روستاییان نه فقط قادرند، بلکه گرایش شدیدی دارند که موسیقی موجود در دسترسشان را تغییرشکل دهند... در اجرای این ملودی، فرم ظاهری و طرح زیربنایی غیرقابلتشخیص آن حتی در ارائه به وسیله اجراکننده واحد، بدون تغییر نمیماند. هیچ خوانندهای قادر نیست ترانهای را که اجرا میکند، بار دیگر عینا همان طور آن را تکرار نماید.»
ترانههای خسرو شیرین - دایهدایه - میری - قدمخیر - شاهنامهخوانی - بزمیری - علی دوسی - مویه - کوش طلا و ... بهعلاوه ویژگیهای رقصهای لری (سنگین سماع - سه پا و دو پا) در این آثار مورد واکاوی قرار گرفتهاند.
این کتاب به همراه CD صوتی توسط انتشارات هنر و فرهنگ روانه بازار شده است.
ارسال نظر