نامه تعدادی از اساتید اقتصادی به نمایندگان مجلس
افزایش قیمت حاملهای انرژی را از بودجه حذف کنید
تعدادی از اقتصاددانان کشور طی نامهای سرگشاده، خواستار عدم تصویب افزایش قیمت حاملهای انرژی که در کمیسیون تلفیق به تصویب رسیده است، شدند. در این نامه درباره تبعات تورمی افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی و نیز پرداخت یارانه نقدی هشدار داده شده است. مجلس از دیروز کار بررسی لایحه بودجه را آغاز کرده است. به گزارش ایلنا، در این نامه آمده است: نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
براساس اعلام نمایندگان عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی و مسوولان دولتی، در لایحه بودجه سال ۱۳۸۸ به دولت اجازه داده شده است تا از محل افزایش یکباره و قابل توجه قیمت حاملهای انرژی درآمدی معادل ۲۰۰هزار میلیارد ریال کسب و صرف بخشی از هزینههای پیشبینی شده و نیز پرداخت نقدی به اقشاری از مردم بنماید.
امضاکنندگان این نامه که تنی چند از استادان رشته اقتصاد کشور هستند، به دلایل زیر چنین اقدامی را مغایر منافع کوتاهمدت و بلندمدت مردم ایران دانسته و خواستار آنند که نمایندگان محترم بنا به التزامی که به پاسداری از منافع مردم دارند، از تصویب افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی در شرایط کنونی اجتناب نمایند:
۱ - لایحه دولت و مصوبه کمیسیون تلفیق مصداق بارز سیاست شوک درمانی است. شوک درمانی در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در برخی از کشورها به اجرا درآمد و در عموم آن کشورها با تورم بیمهار، رکود عمیق، تشدید فقر و نابرابری، فروپاشی ارزش پول ملی و تنشهای اجتماعی همراه بوده است. پیامدهای پرهزینه شوک درمانی به نظریهپردازان و سیاستگذاران آموخته است که به جای شوک درمانی باید نخست مجموعهای از تدابیر غیرقیمتی (اصلاحات عمدتا زیرساختی و نهادی) صورت پذیرد و سپس سیاست هدفمندسازی یارانهها از طریق اصلاح تدریجی، مرحلهبندی شده و شفاف قیمتها اعمال شود. آیا جایز است پس از آن همه تجربه شکست خورده جهانی و بر خلاف نتایج پژوهشهای صورت گرفته در مورد اقتصاد ایران، مجددا شوک درمانی را در اقتصاد ایران آزمون کنیم؟
۲ - بحران اقتصادی کنونی حاکم بر جهان موجب شده تا اقتصاد ایران در سال آینده در معرض ورود به دوران رکود تورمی قرار گیرد. اجرای پیشنهاد دولت یا مصوبه کمیسیون تلفیق در چنین شرایطی موجب تشدید چنین وضعیتی خواهد شد و به موجب آن شرایط نامطلوبی را هم برای تولیدکنندگان و هم برای مصرفکنندگان بهوجود خواهد آورد. تجارب جهانی نشان میدهد که در هنگام رکود و محدودیتهای بودجهای و ارزی نباید بهدنبال اصلاح قیمتها بود. زمانی که قیمت نفت در اوج بود، شاید میتوانستیم پیامدهای هدفمندسازی یارانهها را مهار کنیم، اما در حال حاضر که دولت از سر استیصال به اصلاح قیمتها روی آورده است و اقتصاد جهانی در رکودی عمیق به سر میبرد، به هیچ وجه شرایط برای سیاستهای پیشنهادی دولت مناسب به نظر نمیرسد.
۳ - دولت و مدافعان اجرای این سیاست به تبعات تورمی افزایش قیمت حاملهای انرژی اعتراف دارند و این در شرایطی است که جامعه از نرخ بالای تورم کنونی رنج میبرد. به نظر میرسد اجرای سیاست شوک درمانی در چنین شرایطی، موجب تشدید بیثباتی اقتصادی و افزایش ناامنی در بازار سرمایه و افزایش تمایل به خروج داراییهای منقول از کشور خواهد شد که سرانجامی جز تضعیف ارزش پول ملی و خیزش انتظارات تورمی نخواهد داشت. هر یک از اینها به نوبه خود میتواند بر میزان آثار تورمی اجرای چنین سیاستی بیفزاید.
۴ - گرچه یکی از اهداف ارائه چنین پیشنهادی حمایت از قشرهای محروم جامعه عنوان شده است، اما نظریههای اقتصادی و تجربیات مرتبط نشان میدهد که روستاییان و فقرای شهری آسیبپذیرترین اعضای جامعه هستند که از این گونه سیاستها خسارت خواهند دید. روستاییان هر چند کمتر از همه از یارانه سوخت بهرهمند میشوند، اما بیش از همه مردم از حذف یارانهها آسیب خواهند دید. روستاییان به خدمات درمانی، اداری و آموزشی دسترسی ندارند و برای دریافت ابتداییترین خدمات باید به شهرها مسافرت کنند. همانطور که تجارب جهانی نشان میدهد، پس از اجرای این سیاست باید شاهد موج تازهای از مهاجرت و حاشیهنشینی در ایران باشیم. همچنین تورم حاصل از اجرای چنین سیاستی بیش از همه، فقرای شهری را تحت فشار قرار خواهد داد. در دورههای تورم فزاینده، این تنها فقرا هستند که از دو سو زیان میبینند. آنان از یکسو فاقد اموال سرمایهای و غیرمنقولند و بنابراین تورم موجب افزایش ثروت آنها نمیشود و از سوی دیگر در حالی که هزینههای جاری زندگی به شدت افزایش مییابد، دستمزد آنان ـ که اصلیترین تکیهگاه اقتصادی آنان است ـ متناسب با تورم افزایش نمییابد. بنابراین با اجرای سیاستهای شوک درمانی که تورمهای بیمهار را در پی دارد، فقرای شهری فقیرتر خواهند شد.
۵ - بخشی از آنچه که امروزه تحت عنوان قیمت تمام شده حاملهای انرژی محاسبه میشود و اکنون لایحه پیشنهادی به بهانه دریافت تمامی آن قصد دارد قیمت این حاملها را افزایش دهد، ناشی از ناکارآمدی دولت در سیاستگذاری کلان و نیز اداره امور بنگاههای تحت مدیریتش میباشد. بنابراین بهتر است سیاستگذاران به جای آن که هزینه این سوء تدبیر و مدیریت را بر مردم تحمیل نمایند، به تجربیات موفق جهانی و داخلی در این حوزه توجه کنند و به دستاوردهای دانش اقتصاد احترام گذارند و از اجرای چنین سیاستهای شتابزدهای، پیش از انجام اصلاحات زیرساختی و نهادی بپرهیزند.
ما به وظیفه ملی خود در ابلاغ پیامدهای زیانبار اجرای چنین سیاستی برای جامعه ایران به نمایندگان محترمشان عمل نمودیم و امید بسیار داریم که شما نیز به وظایف خطیری که در این حوزه دارید، عمل کنید.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:
دکتر نعمتالله اکبری - عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
دکتر علی امامی میبدی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر علیاصغر بانویی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر سهیلا پروین - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر محسن رنانی - عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
دکتر عباس شاکری - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر سید کمیل طیبی - عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
دکتر علی عربمازار یزدی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر فرشاد مومنی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر احمد میدری - مدرس دانشگاه علامه طباطبایی
حجتالله میرزایی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر علیرضا ناصری - عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
دکتر محمدقلی یوسفی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
ارسال نظر