گفتوگو با منوچهر والی زاده و حکایت ۵۰ سال دوبله
سرعت، حس و حال دوبله را گرفت
متولد چهارم تیر ۱۳۱۹ در محله لاله زار تهران است.از همان سالهای کودکی عشق به هنر در وجودش ریشه دواندو در سن چهارده سالگی در سینما اخبار با میکروفن آشنا شدو برای اولین بار گویندگی را در گیشه سینما اخبار با اعلام برنامههای سینما تجربه کردو از همان جا به کار گویندگی علاقهمند شد..
نورا حسینی
متولد چهارم تیر ۱۳۱۹ در محله لاله زار تهران است.از همان سالهای کودکی عشق به هنر در وجودش ریشه دواندو در سن چهارده سالگی در سینما اخبار با میکروفن آشنا شدو برای اولین بار گویندگی را در گیشه سینما اخبار با اعلام برنامههای سینما تجربه کردو از همان جا به کار گویندگی علاقهمند شد.. او روزهای نوجوانیاش را به همراه دوستان هم محلی، چون خسرو خسروشاهی با سینما و تئاتر میگذراند.
اولین بار که دلش لرزید، زمانی بود که در سینما رکس صدای مرحوم کاملی را در آنونس(پیش پرده) فیلم شعلههای سوزان آمستردام شنید و آن صدا او را به کار دوبله سخت علاقهمند کرد.
بواسطه برادرش مرحوم پرویز والیزاده که او نیز اهل هنر بود اجرای نقش کوتاهی را در تئاتر آقای متین به عهده گرفت و آشنایی با متین او را به دنیای دوبلاژ وارد کرد و پس از اجرای چند نقش کوتاه به استاد علی کسمایی معرفی شد و لحظه شکوفایی او فرا رسید و در سن ۱۸-۱۹ سالگی پس از یک سال همکاری با ایشان برای اولین بار گویندگی نقش اول فیلم النا و مردان به او واگذار شد و بهجای هنرپیشه ای به نام مل فرر حرف زد.
منوچهر والیزاده از سال ۱۳۳۸با ورود به عرصه دوبله توانست طی مدت دو سال با حضور در کنار افرادی چون منوچهر اسماعیلی، چنگیز جلیلوند، مرحوم حسن عباسی، محمود نوربخش، مهین کسمایی و مهین معاونزاده که از بهترینهای دوبله در آن دوران بودند، ره صد ساله را طی کند.
او در سال ۱۳۴۰ توسط تاجی احمدی در استریو عصر طلایی دعوت به کار شد تا توانمندی خود را در عرصه بازیگری نیز محک بزند و نقش اول فیلم امین امینی را در فیلم خداداد بازی کردو موفقیت در این عرصه زمینه بازی در بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی مانند سریال قصه عشق و تلخ و شیرین را برای او فراهم کرد و در سالهای ۵۸-۵۷ که دوران رکود دوبله بود باز هم به لاله زار بازگشت و در کنار مرتضی عقیلی به کار تئاتر مشغول شد.
او گویندگی بسیاری از نقشهای اول مانند تام کروز، ویل اسمیت، ادی مورفی، تام هنکس؛ جان کاساوتیس، رایان اونیل، رابرت کنراد، تونی کرتیس، جان تراولتا، رابرت دنیرو، بیل مورای، جیم کری و... در فیلمهای: قاتلین ( جان کاساوتیس)، پالپ فیکشن (جان تراولتا)، چه کسی گرینچ را دزدید (جیم کری)، دو دقیقه مهلت (جان کاساوتیس)، پدرخوانده ۲ (رابرت دنیرو)، شکارچی گوزن (رابرت دنیرو/ دوبله دوم )، مسیرسبز (تام هنکس)، گوشه گیران آلتونا (رابرت واگنر)، شجاع دل ( راوی) و.... سریالهای تلویزیونی: جواهری در قصر(افسر مینگ جوهو)، امپراطور دریا(گونگ بوک)، انتقام (کارل هیلتن)، تجارت مرگ ( نقش اصلی)، دهکده کوچک ( آلک) و... . کارتونهای: لوک خوش شانس (لوک)، عصرحجر (بارنی)، شارلوت (خوک)، صد و یک سگ خالدار، در کارنامه هنری خود دارد و با توانمندی توانست صدای خود را در خاطره نسلها ماندگار کند. منوچهر والیزاده عید امسال را با ۵۰سالگی عمر گویندگیاش (هنریاش) در دنیای دوبلاژ جشن خواهد گرفت، به بهانه این جشن به پای درد و دلهای منوچهر والی زاده نشستیم و حرفهایی از پنجاه سال دوبله.
از حال و هوای دوبله در دوران گذشته و دوران شکوفایی آن بگویید...
در آن دوران هیچ کس دوره خاصی ندیده بود و همه ما در حد دیپلم بودیم و حتی بعضی از دوستان حین کار دیپلم خود را گرفتند و همه افراد با استعداد ذاتی مشغول به کار میشدند. مهمترین عاملی که در آن دوران باعث رشد و پیشرفت ما میشد عشقی بود که نسبت به کار داشتیم و آن زمان کسی برای حقوق و پول، دوبله نمیکرد و وقتی وارد اتاق دوبله میشدیم کسی به فکر آخر برج نبود و فقط به این فکر میکردیم که با تمام وجود و به بهترین شکل کارمان را انجام دهیم و حقوق اصلی ما همان معنویات و مردمیبودند که صدای ما را میشناختند و دوستمان داشتند و به ما ابراز علاقه میکردند و به همین خاطر دوبله ایران پررونق شد و در جایگاه بسیار بالایی قرار گرفت.
چرا دوبله رو به افول میرود؟
ضعف در پذیرش گویندگان دارای صلاحیت از مسائلی است که به پیکره دوبله آسیب میرساند. آنچه مسلم است با گذشت زمان و فرسوده شدن توان پیشکسوتان، نیازمند نیروی جوان هستیم و همیشه نمیتوان دوبله را منحصر به یک گروه خاص دانست، به هر حال این جابهجایی نسلها و جایگزین شدن نیروهای جوان وجود دارد و معمولا در آن یک خلاء ایجاد میشود و باید سالها بگذرد تا مردم با صداهای جدید هم انس بگیرند. نحوه این جایگزینی بسیار مهم است که متاسفانه در حال حاضر اصول صحیح آن رعایت نمیشود و به اعتقاد من هر کسی که میخواهد در این هنر موفق باشد، باید ریشهای و در سنین نوجوانی که مرحله فراگیری است وارد این حرفه شود وبا علاقهمندی به تدریج در آن نضج پیدا کند.
چرا دیگر مانند گذشته بازیگران مطرح گوینده ثابت ندارند؟
یکی از جذابیتهای دوبله در گذشته به همین خاطر بود و بازیگرانی مانند: جری لوییس را که مرحوم حمید قنبری بهجای آن صحبت میکرد یا فیلمهای آلن دلون و ... و بخش عظیمیاز جذابیت کار مدیون همین امر بود.
در حال حاضر با ترویج روش دوبله ماشینی برای سرعت بخشیدن به کار، این قانون در دوبله شکسته شده و به جز تعداد معدودی از مدیران دوبلاژ که هنوز بر رعایت این اصول حساسیت دارند، در اکثر موارد به این امر توجهی نمیشود و اگر گوینده اصلی نباشد با یک صدای مشابه کار را تحویل میدهند. مثل قرص که مشابه آن را میدهند!
ما طی سالهای اخیر شاهد آن بودیم که حتی در نمایش یک فیلم، گوینده اصلی و در پشت صحنه آن گوینده دیگری بهجای آن بازیگر صحبت میکند. این جابهجاییها اصلا مطلوب نیست و مردم هم در برخوردشان با ما از این شرایط ابراز نارضایتی میکنند و این تغییرات جذابیت کار را کاهش میدهد.
نقش مدیران دوبلاژ در کیفیت دوبله فیلم چگونه است؟
یکی از مسائل بسیار مهم انتخاب صدای مناسب برای بازیگران فیلم، توسط مدیر دوبلاژ است که این امر مستلزم داشتن تجربه و آگاهی کافی است، متاسفانه یکسری مدیر دوبلاژ تازه کار هستند که اصولانباید مدیر دوبلاژ میشدند و حالا که بنا به هر دلیلی در این جایگاه قرار گرفتند اصول را رعایت نمیکنند و به دلیل عدم آگاهی لازم از کار، گویندگان را درست انتخاب نمیکنند و هیچ کس در جای مناسب خودش قرار نمیگیرد و به جهت نا توانی در هدایت گویندگان نمیتوانند با افراد حرفه ای (با تجربه) مانند منوچهر اسماعیلی و .. کار کنند و برای رهایی از این شرایط افرادی را انتخاب میکنند که در سطح پایین تری قرار داشته باشند تا بتوانند از عهده هدایت آنان بر آیند..
به دلیل عدم دقت و نظارت بر انتخاب برخی از مدیران دوبلاژ و نیز با توجه به همان مساله ارزان تمام شدن! حاصل کار این میشود که افراد تازه کار پس از دو سال، بدون داشتن آگاهی و تجربه کافی،مدیر دوبلاژ میشوند و افرادی چون محمود قنبری با کوله باری از سالها تجربه، خانه نشین میشود، چرا که نمیخواهند بهای سالها تجربه و آگاهی این پیشکسوتان را بپردازند.
نحوه تقسیم کار و درجهبندی دوبلورها به شکل مطلوب وجود دارد؟
درجهبندی به شکل مطلوب وجود ندارد. و علت این است که در حال حاضر صاحبان کار سعی میکنند که دوبله فیلم با هزینه کمتری انجام شود و مخصوصا در کارهای تلویزیونی که مانند رسانههای ویدئویی بازده مالی ندارند و به همین خاطر از پیشکسوتان استفاده نمیکنند و مدیران دوبلاژ برای راضی نگه داشتن صاحبان کار ترجیح میدهند از گویندگان تازه کار که در درجات پایینتری قرار دارند استفاده شود و در نتیجه از طرفی فیلم با کیفیت پایین دوبله میشود و از طرف دیگر پیشکسوتان نیز بیکار میشوند و با چنین روندی مساله مهم این خواهد بود که فیلم با کمترین هزینه فارسی شود!
حضور انجمن گویندگان جوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
از آنجا که کار هنری محدودیت و انتهایی ندارد، هیچ کس نمیتواند مانع ورود افراد شود و ما نیز از ورود افراد جدید و جوان گرایی در این حرفه خوشحال میشویم، اما زیبا بود که راه صحیح را طی میکردند و به مراتب و به ترتیب جلو میرفتند.
انجمن گویندگان سال ۱۳۴۲ تاسیس شده و این اقدام میبایست در داخل خود انجمن صورت میگرفت و ما نمیتوانیم که در یک رشته دو انجمن داشته باشیم، مثل اینکه در خانه سینما دو انجمن کارگردانان داشته باشیم!
اگر این اتفاق میافتاد بدین صورت این جوانان در کنار انجمن رشد میکردند تا هم گویندگان خوبی شوند و هم به تدریج با کسب تجربه مدیر دوبلاژ میشدند. متاسفانه با توجه به نبود هدایت کنندهای که در امور دوبلاژ آگاه باشد، این وضع پیش آمد و فردی که هیچ سابقه ای در امر دوبله نداشت هنوز از راه نرسیده یک انجمن تشکیل داد و به شکل غیراصولی به کار خود ادامه داده است.
طرح سپاس پیشکسوتان به کجا رسید؟
بر اساس این طرح به افرادی که دارای کارنامه کاری خوبی بودند و شرایط لازم از جمله دارا بودن ۶۰سال سن و... را داشتند مبلغی به صورت پاداش تعلق میگرفت که پس از اجرای طرح به دلیل آنکه همه افراد، حتی کسانی که سابقه کاری چندانی هم نداشتند خواستار این طرح شدند، ادامه اجرای طرح به تعویق افتاد و به اعتقاد من این طرح نمیتواند شامل همه افراد شود.
امنیت شغلی و دوران بازنشستگی چگونه خواهد بود؟
در حال حاضر چند نفر از همکاران حقوق
باز نشستگی میگیرند و ماهم در گروه بعدی قرار داشتیم که هنوز به نتیجهای نرسیدهایم و با این وضع اگر بیکار شوم هیچ درآمد دیگری نخواهم داشت، چرا که سالها زندگی خود را صرف دوبله کردم و از این راه زندگی خود را میگذراندم. به طور کلی افراد پس از ناتوانی و فرسودگی حمایت نمیشوند و حقوقی به آنها تعلق نمیگیرد و احتمالا باید بروند در آژانس کار کنند.
و کلام آخر ....
آرزویم این است کسانی که به این هنر عشق میورزند رسالت کار را حفظ کنند.
ارسال نظر