«میلیونر زاغهنشین» برنده بزرگ
اسکار در تسخیر آسوپاسها
«میلیونر آس و پاس» برنده بزرگ اسکار هشتاد و یکم
اسکار در تسخیر آسوپاسها
علیرضا مجمع
مرد دست به سینه و طلایی رنگ برای هشتاد و یکمین بار به دست ستارگان سینمای جهان در سال ۲۰۰۹ رسید و پرشورترین رقابت سالانه سینمای جهان، سحرگاه دوشنبه گذشته به وقت تهران در سالن کداک تیاتر لسآنجلس برگزار شد تا یکی از شگفتانگیزترین نتایج تاریخ مراسم آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در این دوره رقم خورد. صدرنشینی فیلم «میلیونر آس و پاس» در میان نامزدهای رشتههای اصلی یعنی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه (اقتباسی) حکایت از رویکرد به شدت دگراندیشانه اعضای آکادمی دارد.
«میلیونر آس و پاس» برنده بزرگ اسکار هشتاد و یکم
اسکار در تسخیر آسوپاسها
علیرضا مجمع
مرد دست به سینه و طلایی رنگ برای هشتاد و یکمین بار به دست ستارگان سینمای جهان در سال 2009 رسید و پرشورترین رقابت سالانه سینمای جهان، سحرگاه دوشنبه گذشته به وقت تهران در سالن کداک تیاتر لسآنجلس برگزار شد تا یکی از شگفتانگیزترین نتایج تاریخ مراسم آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در این دوره رقم خورد. صدرنشینی فیلم «میلیونر آس و پاس» در میان نامزدهای رشتههای اصلی یعنی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه (اقتباسی) حکایت از رویکرد به شدت دگراندیشانه اعضای آکادمی دارد.
در سالی که سیاستهای دولت باراک اوباما همسو با شعار نیاز به تغییر جهانی و حمایت از فرودستان جامعه آمریکا و سایر مردم جهان از یک سو و رفع مشکلات اقتصادی حاکم بر دولت ایالات متحده و جهان غرب از سوی دیگر، سعی دارد چهرهای دگرگون در جامعه آمریکایی ارائه بدهد، جوایز میلیونر آس و پاس کاملا بدیهی مینماید.
جوایزی که سالها است بیشتر وجه سیاسی آن به رخ کشیده میشود تا اینکه به اصطلاح حق به حقدار برسد. زمانی که مارتین اسکورسیزی در مراسم اسکار دو سال قبل رو به سه کارگردان بزرگ سینمای جهان که جایزه بهترین کارگردان را به او میدادند، گفت: «مطمئناید اشتباهی اسم مرا نخواندهاید؟ یک بار دیگر پاکت را نگاه کنید!» کاملا میشد فهمید که او در سالهایی که بهترین فیلمهایش «گاو خشمگین» و «رفقای خوب» و «تنگه وحشت» ساخته شدند باید این جایزه را میگرفت، نه در سالی که فیلم معمولی «رفتگان» را ساخت که کپی دست چندم از یک فیلم هنگکنگی بود. این رویه آکادمی البته قدرت زیادی دارد، پس بنابراین امسال میلیونر آس و پاس با این طرز تلقی اعضای آکادمی توانست جوایز اصلی مراسم را درو کنند و لشکر سازنده فیلم را هنگام اعلام جایزه بهترین فیلم به روی صحنه سالن کداک تئاتر ببرد و صحنه را به تسخیر آس و پاسهای هندی در بیاورد.
کجسلیقگی اعضای آکادمی
در جایی که دیوید فینچر پس از فیلم ناموفق زودیاک با «مورد عجیب بنجامین باتن» فرم جدیدی را در قصهگویی در فضای سینما تجربه کرد و «رانها وارد» با فیلم جنجالی «فراست نیکسن» یک ماجرای سیاسی را روایت کرد و استفن والدری «کتابخوان» را به خاطره تهیهکنندگان فیلم سیدنی پولاک و آنتونی مینگلا تقدیم کرد که در یک سال گذشته از دنیا رفتند و بیتردید یکی از بهترین فیلمهایش بود. در کنار آن گاسون سنت نیز با فیلم «شیر» یک موضوع اجتماعی جسورانه را روایت کرد. میلیونر آس و پاس که کاملا بر مبنای فقر جامعه هند پایهریزی شده بود و میتوان گفت بیشتر سهم فیلم را فیلمنامه چند لایه آن برعهده داشت، اسکار بهترین فیلم را ازآن خود کرد.
میلیونر آس و پاس قصه پسری به اسم جمال است که بر سر اتفاق در یک مسابقه تلویزیونی برنده 20میلیون روپیه میشود و به این بهانه گذشته او و اتفاقهایی که برایش افتاده روایت میشود.
بیشک دلایل اینکه میلیونر آس و پاس بهترین فیلم اسکار هشتادویکم شد را باید در موارد عجیب غیرسینمایی دانست؛ مواردی از قبیل تبلیغات گسترده فیلم که دنی بویل، کارگردان آن در یک مستند تلویزیونی بر تلاشش برای بیشتر دیده شدن فیلم توسط اعضای آکادمی تاکید کرد و همچنین سیاستهای پشت پرده حاکم بر روابط بینالمللی کابینه اوباما در این انتخاب نقش بسزایی داشته است، وگرنه کاملا روشن است ارزشهای غیرقابل انکار فیلم کتابخوان که فرم و فضای یگانهای را تجربه کرده بود، میتوانست این جایزه را برای فیلم استفن والدری به ارمغان بیاورد.
این بدسلیقگیها البته به دیده نشدن فیلم فینچر هم انجامید، فیلمی که تصور نمیکنم سالهای سال مثل آن به لحاظ تجربهگرایی و اهمیت به فرم موجود در یک قصه سینمایی ساخته شود.
نکته قابل ذکر در این میان ذوقزدگی حاصل از نگاه جهان سومی سینمای هند در هنگام دریافت جایزه بهترین فیلم بود که به جرات تمام کسانی که از هندوستان به سالن کداک تیاتر آمده بودند، روی سن حاضر شدند و به مجسمه مرد طلایی تعظیم کردند.
این بدسلیقگیها البته به جایزه اسکار بهترین کارگردان هم سرایت کرد. دنی بویل در حضور فینچر، والدری، هاوارد و ونسنت برای روایت ساده فیلمی که بیشترین سهم آن برای فیلمنامه است نه کارگردانی، اسکار را به خانه برد. ظاهرا اعضای آکادمی امسال مقهور زاغهنشینان بمبئی شدند و هیچ چیز دیگری غیر از این را ندیدند.
کتابخوان و بنجامین باتن دیده نشدند
در میان جوایز فیلمنامههای اوریژینال در حضور وال- ای، در بروژ، الکی خوش و رودخانه فروزن داستین، لنس بلک برای «شیر» اسکار بهترین فیلمنامه اوریژینال را ازآن خود کرد. امسال ظاهرا فیلمنامههای اقتباسی، رقابتی داغتر با هم داشتند که همان کج سلیقگی موجود در فیلم و کارگردانی در اینجا هم باعث شد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی، نصیب میلیونر آس و پاس شود. مورد عجیب بنجامین باتن، شک، فراست / نیکسن و کتابخوانهای فیلمنامههای اقتباسی دیگری بودند که دستشان به اسکار نرسید.
البته زیاد نمیتوان از این بابت دلخور بود، رویه امسال آکادمی چیزی جز این حکم نمیداد.
بازیگران شانس آوردند!
بازیگران سینمای آمریکا شانس آوردند که بازیهای میلیونر آسوپاس، به قدری معمولی بود که اعضای آکادمی چارهای جز این نداشتند که جایزهها را بین فیلمهای دیگر تقسیم کنند.
شونپن در این میان، با نقش منحصربهفردش در شیر به نقش یک سیاستمدار همجنسباز با جسارت، اسکار را به خانه برد و رقبایش که بعضیهاشان بهتر از او بودند، دستشان از اسکار کوتاه ماند. برادپیت به نقش بنجامین باتن به مراتب نقش پیچیدهتر از شون پن را ایفا کرده بود، اما جایزه امسال به نام شون پن سند زده شده بود. «میکی رورک» برای «کشتیگیر»، «فرانک لانگلا» برای «فراست / نیکسن» و «ریچارد جنکینز» برای «ویزیتور» رقبای دیگر پن بودند.
برای نقش مکمل مرد، کار کمی سادهتر بود و هیث لجر برای نقش جوکر در «بتمن: شوالیه تاریکی»، رفت تا به یک اسطوره در تاریخ مراسم اسکار تبدیل شود.
لجر بیشک بهترین انتخاب در میان مردان نقش مکمل بود که جایزه به دختر سه سالهاش داده شد. لجر بعد از بازی در بتمن از دنیا رفت، اما سیل جوایز او به سویش سرازیر شد، اما در بخش بهترین بازیگران زن، «کیت وینسلت» بعد از سالها توانست به خاطر نقش تکرار نشدهاش در «کتابخوان» اسکار نقش اول زن را بگیرد و چهرهای دیگر از خود در سینمای آمریکا به یادگار بگذارد.
این اتفاق در حالی افتاد که رقبای وینسلت هم قدر بودند؛ مریل استریپ (شک)، آنجلینا جولی (بچه اشتباهی)، ملیسا لئو (رودخانه فروزن) و آن هاتاوی (ریچل ازدواج میکند) کسانی بودند که هر کدامشان میتوانستند این جایزه را برای خود بردارند.
پنهلوپه کروز هم بعد از سالها به آرزویش رسید و برای آخرین فیلم وودی آلن (ویکی کریستینا - بارسلونا) اسکار بهترین بازیگر مکمل زن را به اسپانیا برد. کروز چندی پیش گفته بود، برای آخرین بار به لسآنجلس میآید تا با اسکار برای همیشه به اسپانیا بازگردد. این آرزو برای او به تحقق پیوست.
راهی دیگر جز وال-ای نبود
بهترین انیمیشن امسال را به هیچ عنوان نمیشد غیر از وال-ای برای فیلم دیگری تصور کرد. یک اثر کاملا انسانی که در قالب انیمیشن روح و تفکر سالم را ترویج میکرد. بهترین فیلم خارجی هم بهرغم تبلیغاتی که روی والس با شبیر شده بود به عزیمت از ژاپن رسید.
جوایز فنسالاری به بنجامین باتن
البته ماجرای عجیب بنجامین باتن ساخته دیوید فینچر در اسکار 81 جوایز فنی اصلی را از آن خود کرد.
بهترین چهرهپردازی و بهترین جلوههای تصویری، جوایزی بودند که بنجامین باتن را فیلمی فنسالار نمایش میدهد، در حالی که قصه عجیب و غریب فیلم تماشاگر را به تجربهای یکه دعوت میکند.
یک امید
پایان اسکار امسال، با یک امیدواری به پایان میرسد؛ با امید به اینکه سال آینده فیلمی از سینمای ایران روی فرش قرمز حاضر شود و آن مرد دستبهسینه ایستاده در دست یک کارگردان ایرانی، کیفیت بالای سینمای ایران را به رخ جهان بکشد، امید به اینکه این جایزه سال آینده به یک نگاه درست سینمایی در قالب سینمای ایران و در هیات فیلمی به نام «درباره الی» ساخته بینظیر «اصغر فرهادی» برسد. پس به امید اسکار ۸۲ .
عکسها: AFP
ارسال نظر