درباره بسته اقتصادی اوباما

محمدصادق الحسینی

هرچند باراک اوباما دیروز به کاخ سفید ‌رفت و کار خود را به صورت رسمی آغاز کرد، اما اعلام اجزا و مواد بسته محرک اقتصادی اوباما، در هفته گذشته و پیش از شروع رسمی دوران کاری‌اش در کاخ سفید، می‌تواند قدمی به جلو در جهت شروعی قوی‌تر و موثرتر باشد. همچنین اعلام مفاد این بسته محرک اقتصادی سبب شده است تا بحث‌ها و تبادل نظرهای بسیاری حول‌وحوش این بسته سیاستی ایجاد گردد.

در این مقاله قصد بر آن است تا بحث‌ها و نظرهای گوناگونی که در حول‌وحوش این بسته ایجاد شده است را کاویده و اهم مطالب آنها را گردآوری نماییم. امید می‌رود روزگاری در ایران هم شاهد اعلام مفاد دقیق برنامه‌های سیاستمداران و بحث‌ها و تبادل نظرهای گوناگون پیرامون آنها باشیم تا هم جوانب گوناگون سیاست‌ها آشکار شود و هم صیقل انتقاد بتواند از ناکارآیی احتمالی یا خطاهای سیاست‌گذاری‌ها بکاهد.

به طور خلاصه می‌توان این طرح محرک را یک بسته کاملا کینزی در جهت افزایش تقاضا در اقتصاد تلقی کرد. (برای جزییات بیشتر می‌توانید به مطالب درج شده در همین صفحه در این خصوص مراجعه کنید.)

پیش از هر مطلب دیگری ابتدا باید به تحلیل مهم کریستینا رومر (رییس کمیته مشاوران اقتصادی اوباما) و جارد برنشتاین بپردازیم. این دو در مقاله خود نتیجه گرفته‌اند که یک درصد افزایش در تولید ناخالص داخلی به ایجاد یک‌میلیون شغل جدید می‌انجامد. بر این مبنا نیز استدلال کرده‌اند که هر طرح نجاتی باید آن‌قدر بزرگ باشد که بتواند شغل‌هایی را که از دست رفته اند را بازسازی کند و از افزایش نرخ بیکاری جلوگیری نماید. همچنین باید با کاهش مالیات‌ها سبب شد که این پول‌هایی که توسط دولت در اقتصاد تزریق خواهد شد، فورا به مصرف تبدیل شود و کمبود تقاضای پیش آمده کنترل گردد.(متن کامل مقاله این دو را می‌توانید فردا در همین صفحه بخوانید).

در پاسخ به این مقاله، برخی عنوان کرده‌اند که «نتایج این مقاله تخیلی و بی‌مبنا هستند، چرا که به طور مثال تنها در صورتی که آمریکا یک اقتصاد بسته باشد، می‌تواند این نتایج صحت داشته باشد و تاثیر مشکلات سایر کشورها و رکودی که دامن گیرشان شده است، در این مدل‌ها دیده نشده است و به‌دست آوردن رشد تولید ناخالص داخلی بدون در نظر گرفتن باز بودن اقتصاد آمریکا عملا یک اشتباه عمدی آشکار است.... چرا که تمام این سیاست‌های اعلام شده توسط اوباما با در نظر گرفتن ارتباط اقتصاد آمریکا با سایر اقتصادها دگرگون می‌شود و حتی بسیاری از آنها کارآیی خود را از دست می‌دهند.»

همچنین از دیگر سو، پل کروگمن، برنده جایزه نوبل امسال و اقتصاددانان نئو کینزی نیز به طرح اوباما انتقاد کرده است، اما انتقاد او از جنبه دیگری است! کروگمن معتقد است که طرح محرک تدوین شده، بسیار ضعیف و کوچک است و این طرح با این ابعاد نمی تواند اثرات مخرب بحران را کاهش دهد.

داده‌های CBO نشان می‌دهد، طرح‌های محرک اقتصادی گذشته، دارای اثرگذاری‌های متفاوت اما بسیار ضعیف یا حتی نامتقارن و نامناسبی بوده‌اند. مثلا تاثیر کاهش مالیات‌ها به‌صورت کلی که انتظار می‌رفته اثرات وسیعی داشته باشد، اثرات کمی داشته است. همچنین اثرات کاهش مالیات‌های فردی و افزایش مالیات‌های شرکت‌ها یا طرح‌هایی امثال این حتی بسیار کوچک‌تر بوده است.

با این مقدمات، آنچه به نظر می‌آید نقش مهم‌تری در رشد و رونق تجاری در آمریکا داشته است، قراردادهای محلی و بین‌المللی تجارت، آزادی‌های اقتصادی، ثبات و احترام به حقوق مالکیت، تحرک بالای نیروی کار بوده است. چیزهایی که به نظر می‌رسد در برنامه‌های اقتصادی اوباما توجه کافی به آنها نشده و حتی برخی از آنها نظیر قراردادهای تجارت و تحرک بازار کار و آزادی‌های اقتصادی مورد هجمه اوباما قرار گرفته‌اند.

از سوی دیگر، دموکرات‌های کنگره نیز انتقادات شدیدی را بر برنامه اوباما ایراد کردند. البته دامنه این انتقادات بیشتر برنامه کاهش مالیاتی این طرح بود که به نفع دهک‌های کم درآمد اعمال خواهد شد.

از دیگر سوی، ایرادات بسیاری در طرح اوباما وجود دارد، به طور مثال در این طرح برای افراد حقیقی، پرداخت برخی اعتبارها پیش‌بینی شده است. یک مکانیسم بازپرداخت مالیاتی(مالیات منفی) برای هر کسی که کمتر از ۲۰۰ هزار دلار در سال دریافت می‌کند پیش بینی شده است، اما این کمک‌های اوباما مشخص نیست که چگونه توزیع خواهد شد.

اوباما در تصویب این طرح خصوصا در سنا با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو خواهد بود. باید دید که آیا سنای آمریکا تسلیم سیاست‌های کینزی اوباما خواهد شد، یا خیر!