کشف رازهای آن علامت تعجب مقابل تاریخ

علیرضا مجمع

مرگ یزدگرد: بهرام بیضایی / ۱۳۶۱

یزدگرد در گریزش از برابر سپاه تازیان، به آسیابانی ‌پناه می‌برد و در آنجا به دست آسیابان به قتل می‌رسد. اما واقعیت میان حرف‌های ضدونقیض و تامل‌ها و تردیدهای حرف‌های آسیابان، همسر و دخترش گم می‌شود و در نهایت هم هیچ کس نمی‌فهمد که یزدگرد به دست آسیابان کشته شده یا آسیابان به دست شاه فراری.

شاید تمام حرف بهرام بیضایی در مرگ یزدگرد در همان نمای ابتدایی فیلم خلاصه شود؛ در نوشته‌ای که در ابتدا روی پرده می‌آید: «یزدگرد به آسیابی در مرو گریخت و در آنجا آسیابان او را به طمع زر و مال کشت.» اما این تمام ماجرا نبود، بهرام بیضایی در انتهای این جمله با ذکر منابع این نقل قول با کلمه تاریخ، همه چیز این تکه از تاریخ این سرزمین کهن را به متون گاه آشفته تاریخی حواله می‌دهد. اما باز هم این همه سخن نبود. بیضایی با گذاشتن علامت تعجب (!) در جلوی کلمه تاریخ در همان ابتدا تکلیفش را با ماجرای کشته شدن یزدگرد سوم به دست آسیابان روشن می‌کند و حیرتی می‌آفریند که نظیرش را کمتر در سینمای ایران سراغ داریم. بیضایی با این علامت تعجب پوزخندی به تاریخ می‌زند و بر این جمله کلاسیک که؛ تاریخ را فاتحان می‌نویسند صحه می‌گذارد و می‌رود سراغ کشف راز این علامت تعجب. فیلم سرشار از میزانس‌های بکر است و فیلم‌نامه‌ای درخشان (اگر قائل باشیم که مرگ یزدگرد یک تئاتر فیلم شده نیست) و دیالوگ‌های منحصر به فرد که تنها از بهرام بیضایی بر می‌آید.تنها نمایش عمومی فیلم، در نخستین جشنواره فیلم فجر بود و پس از آن هیچ کوششی از سوی تهیه کننده آن (سازمان صداوسیما) برای نمایش عمومی آن نشد. گویا چون احتمال توقیف فیلم می‌رفته، مرگ یزدگرد اصلا به اداره نمایش برای گرفتن پروانه نمایش ارائه نشده. دلیلش هم ظاهرا مساله حجاب در فیلم بوده که در سال‌های ابتدایی انقلاب در فیلم‌های سینمایی چندان جدی گرفته نمی‌شد. به هر حال مرگ یزدگرد را می‌توان یکی از حسرت‌های تماشاگر ایرانی دانست که فرصت دیدن تکه‌ای ناب از تاریخ این سرزمین را به روایت بهرام بیضایی از دست داد.

دلایل دیدن فیلم فراوان است، اما شاید مهم‌ترین دلیل فیلم‌نامه منحصر به فرد و بازی‌های درخشان اثر باشد که پس از ۲۷سال از ساخت اثرش هنوز هم دیدنی است. مهم‌تر از همه بازی بی‌عیب و نقص سوسن تسلیمی است که چند سال پس از مرگ یزدگرد از ایران رفت و نکته باقی مانده این که فرم بازی در بازی موجود در اثر می‌تواند کلاس درسی باشد برای کسانی که هنوز دنبال یادگیری از یک استاد مسلم در عرصه سینما هستند، گیرم که این درس برای ۲۷سال قبل باشد!