صنعت فیلمسازی آمریکا چگونه بحران مالی را پشت سر میگذارد؟
هالیوود در لباس بالیوود
روز گذشته، گلدن گلاب، پیش نمایش کوچک اسکار بزرگ، تیتر رسانههای دنیا بود، اما این بار جذابیت خبری شصت و ششمین دوره دو چندان بود.
غزال صادقی
روز گذشته، گلدن گلاب، پیش نمایش کوچک اسکار بزرگ، تیتر رسانههای دنیا بود، اما این بار جذابیت خبری شصت و ششمین دوره دو چندان بود. جدا از حاشیههای جذاب این بار منتقدان مطبوعات قطب سینمای جهان به رنگینپوستان اقبال نشان دادند و فیلم آمریکایی- هندی «میلیونرهای زاغهنشین» را بر صدر نشاندند. شاید بتوان این رویکرد را در راستای مجموعه حرکات صنعت سینمای آمریکا برای فرار از بحران، ارزیابی کرد. بحران مالی آمریکا به نوبه خود بر هالیوود نیز تاثیر گذاشته و کمپانیهای عظیم فیلمسازی را از ضرر اقتصادی بینصیب نگذاشته است. این روزها شاید هرچند که چندان محسوس نباشد، اما از تعداد صفرهای روی چکهای مدیران سینمایی و صفهای جلوی سینما کاسته شده. در این گزارش به نتایج بحران مالی آمریکا بر صنعت فیلمسازی و راهکارهای هالیوود برای فرار از بحران پرداختهایم.
کاهش درآمدها
در سال ۲۰۰۸ میلادی یعنی زمان بروز بحران مالی، کمپانیهای فیلمسازی هالیوود با کاهش چشمگیر فروش در سینماها مواجه شدند. این کاهش فروش تا حدی بود که هالیوود نتوانست درآمد سال گذشته خود را تکرار کند. این اتفاق برای اولین بار از دهه ۷۰ میلادی به این سو رخ داده است. درآمد هالیوود در گزارشهای رسمی مجموعا ۹میلیارد و ۳۸۰میلیون دلار ذکر شده است در حالی که این رقم برای سال ۲۰۰۷ میلادی ۹میلیارد و ۷۵۰میلیون دلار بود.همانگونه که مشاهده میشود درآمد هالیوود به تنهایی از تولید ناخالص داخلی برخی از کشورهای جهان بیشتر است. این مساله اهمیت صنعت سینما را در جهان امروز نشان میدهد. بسیاری از شرکتهای بزرگ فیلمسازی از جمله برادران وارنر و سونی پیکچرز در گزارش پایان سال خود اعلام کردند که آنچه آنها را از زیانهای هنگفت در سال ۲۰۰۸ نجات داده، فروشهای خارجی در دیگر کشورهای جهان بوده است. سایت اینترنتی نشریه «هالیوود ریپورتر» نیز گزارش داده است که ۳۸درصد فیلمهای ساخته شده در هالیوود در سال ۲۰۰۸ نتوانستند هزینههای خود را برگردانند. این رکود نیز در ۳۰ سال گذشته بیسابقه بوده است.
تاخیر در اکران
کاهش شاخص خرده فروشی در آمریکا که از ماه جولای ۲۰۰۸ به طور پیوسته اتفاق افتاده اثر خود را بر میزان هزینه کردن مردم برای تفریح و سرگرمی نیز گذاشته است. این کاهش برای هالیوود به معنی کوتاهتر شدن صفهای سینماها است. اینگونه است که برخی کمپانیهای فیلمسازی تصمیم گرفتهاند فیلمهای پرهزینه خود را در زمان بهتری به اکران بفرستند. نمونه آن دو فیلم تکنواز و مدافع محصول کمپانی «پارامونت» هستند. «پارامونت» با انتشار بیانیهای، اکران این دو فیلم را به اواخر ژانویه و مارس موکول کرد و به این ترتیب آنها شانس حضور در مراسم اسکار امسال را از دست دادند، چرا که فیلمهایی در اسکار بررسی میشود که تا ۳۱ دسامبر هر سال به اکران عمومی درآمده باشد. در بیانیه پارامونت به روشنی از بحران مالی آمریکا به عنوان دلیل اصلی به تعویق افتادن این دو فیلم یاد شده است. در واقع به روشنی قابل مشاهده است فیلمهایی که حد فاصل سپتامبر تا نوامبر ۲۰۰۸ اکران شدهاند اغلب با شکست تجاری روبهرو بودهاند.
کاهش سرمایهگذاریها
کاهش سرمایهگذاری شرکتها در صنعت سینما یکی از نتایج اولیه کاهش سودآوری سالنهای سینما است. منطق محکم عرضه و تقاضای اقتصادی در اینجا نیز حاکم است. وقتی تقاضایی برای فیلم وجود نداشته باشد رغبتی هم برای تولید فیلم ایجاد نمیشود. پروژههای بزرگ و پرهزینه که عمدتا فیلمهای تاریخی و درامهای دارای جلوههای ویژه سنگین را شامل میشود، اولین قربانیان بحران اقتصادی هستند که از دستور کار تولید حذف میشوند. کنار کشیدن سرمایهگذاران از هالیوود و تنها ماندن کمپانیهای فیلمسازی یکی دیگر از عواقب کاهش فروش در هنگام بحران اقتصادی است. بخش قابل توجهی از هزینه تولید فیلمها در هالیوود از طریق دریافت وامهای بانکی یا شراکت سرمایهگذاران خارجی تامین میشود.بر اساس گزارشی که نشریه «تایم» منتشر کرده است، از سال ۲۰۰۴ به این سو بانکهای آمریکایی سرمایهگذاری بیشتری را در کمپانیهای هالیوود انجام دادهاند. سه بانک «مریل لینچ»، «جیپیمورگان» و «گلدمن ساچس» بیشترین سرمایهگذاری را در صنعت سرگرمی انجام دادهاند. تنها بانک مریل لینچ از آوریل سال ۲۰۰۷ تا جولای ۲۰۰۸ یکمیلیارد دلار به کمپانیهای عظیم فیلمسازی وام داده است. این سرمایهگذاری در سالهای قبل بین ۱۳ تا ۱۸درصد برای بانکها سود داشت که در تجارت آمریکا سود کلانی به حساب میآید، اما در یک سال گذشته این سودآوری متوقف شده و جای خود را در برخی پروژهها حتی به زیان داده است. بانک «مریل لینچ» و «جیپیمورگان» اعلام کردهاند که به دلیل قرار گرفتن صنعت سینما در ردیف تجارتهای پرریسک فعلا سرمایهگذاری خود را در پروژههای سینمایی متوقف خواهند کرد. مریل لینچ به عنوان بزرگترین سرمایهگذاری بانکی در هالیوود در گزارش آخر خود اشاره کرده که از سرمایهگذاری یکمیلیارد دلاری آن در صنعت سرگرمی تنها ۵۰۰میلیون دلار بازگشت سرمایه داشته است. وضعیت سرمایهگذاریهای خارجی هم بهتر از این نیست. یک نمونه آن مذاکرات کمپانی «پارامونت» با «دویچه بانک» آلمان است که به شکست کامل منجر شد.
چشم به بازارهای جدید
در این شرایط هالیوود در اندیشه بازارهای جدید است؛ بازارهای جدید هم برای عرضه فیلمها هم برای تامین هزینه ساخت آنها.
چین، هند و خاورمیانه بازارهایی هستند که توجه هالیوود در آینده با گسترش بحران مالی بیشتر به آنها معطوف خواهد شد. به عقیده بسیاری از مشاوران کمپانیهای فیلمسازی در هالیوود پولهای فراوانی در چین و هند و خاورمیانه وجود دارد که میتواند به هالیوود راه پیدا کند، اما برای تحقق این سرمایهگذاری هالیوود باید تغییر اساسی در نگاه خود به این کشورها داشته باشد. این تغییرات در سطوح مختلف قابل بررسی است که سوژهها، نوع نگاهها به کشورهای خاورمیانه و شرق آسیا را در بر میگیرد، از سوی دیگر میلیاردرهای زیادی وجود دارند که حضور در پروژههای سینمایی را برای خود افتخار میدانند و بدشان نمیآید از طریق سرمایهگذاری وارد سینما شوند و صندلیهای جلو را در مراسم اسکار بیدردسر صاحب شوند.
از تهدید تا فرصت
بحران در اقتصاد جهان پدیده جدیدی نیست. سینما از همان دوران که مراحل جوانی خود را طی میکرد، با رکود بزرگ در سال ۱۹۳۰ روبهرو شد. به ویژه در آن زمان تنها سه سال از ورود صدا به سینما میگذشت و سینما در حال طی کردن یک دوران گذار بود. نقطه مشترک تمام بحرانهای اقتصادی آمریکا این است که در شرایط تنگی معیشت، مردم تا حد بسیار زیادی از دیدن زندگی روزمره خود بر پرده سینما گریزان میشوند. مردم دوست دارند با ورود به سینما برای ساعتی هم که شده از ته دل بخندند و بیکاری و تورم را فراموش کنند، در این شرایط است که ساخت فیلمهای معناگرا، فلسفی و واقعگرای اجتماعی راه به جایی نخواهد برد، در زمان رکود بزرگ سینما به سوی ساخت فیلمهای کارتونی و موزیکال و سرگرمکننده بدون هدف خاصی حرکت کرده و اکنون راه را در ساخت فیلم بر اساس قصههای کمیک استریپ و سینمای ترسناک جستوجو میکند. هالیوود همواره به دنبال آن است که بررسی کند مردم در هر زمان دقیقا چه میخواهند تا همان را تولید و عرضه کنند. اکنون باید دید آیا هالیوود میتواند بار دیگر از تجربه شکست بزرگ استفاده کرده و بار دیگر به سمت ساخت فیلمهایی برود که تماشاگران را حتی در دوران رکود اقتصادی به سینما بکشاند؟
ارسال نظر