منیژه حکمت

وقتی یک فیلمساز با هزینه و بودجه شخصی خود وارد فضای ساخت فیلم می‌شود و در نهایت با تهیه‌کنندگان دولتی که از تمام مواهب و نزولات دولتی بهره‌مند است، روبه‌رو می شود، آیا امیدی هم به ساخت فیلم خوب و جذب مخاطب در این سینما وجود دارد؟ ما در همین نیمسال گذشته فیلم‌های در حال اکران داشتیم که قبل از اکرانش چندین وچندماه به تبلیغات گسترده پیرو آن می‌پرداختند. به طوری که اخبار حضور آنها در فستیوال‌ها به سرعت و با دقت خاص و ویژه در تمام رسانه‌ها و به خصوص تلویزیون با آب و تاب خاصی دنبال می‌شد، اما باز هم توجه داشته باشید که غائله به همین جا ختم نشد. آخرین فیلم من در کنار فیلم‌هایی اکران شد که حتی برای نصب یک بنر تبلیغاتی در خیابان با مشکل روبه‌رو بود و فرصتی بسیار کوتاهی برای پخش یک تیزر تلویزیونی داشت. در شرایط این‌چنینی برای فیلمساز خصوصی، فیلمساز دولتی با انواع و اقسام تبلیغات مختلف در تلویزیون ظاهر می‌شد و هیچ مشکلی برای تبلیغات، اکران گروه سینما و حتی هیچ دغدغه‌ای برای فروش بالا یا پایین کار خود نداشت. زیرا از ابتدا به ساکن هم با بودجه دولتی و هزینه‌های فراوان چند صد میلیونی و بدون هیچ گونه نگرانی از عدم فروش، اکران یا استقبال عمومی کار سلیقه‌ای خود را به پایان می‌رساند، اما در مقابل تهیه کننده خصوصی به دلیل روبه‌رو بودن با خیلی از خطوط قرمز و بایدها و نبایدها از ابتدای شروع به کار و حتی در زمان اکران مجبور است فقط به خود سانسوری خودش بپردازد و در نهایت هم می‌آییم و می‌گوییم، چرا در شش ماه اول سال با افت مخاطب در سینما روبه‌رو بودیم، خوب جواب این سوال کاملا واضح و شفاف است. سینماروهای ما بسیار باهوش و صاحب سلیقه هستند و کارهای خوب و بد را از هم جدا می‌کنند، ممکن است به خاطر تبلیغات گسترده در هر گوشه از شهر بخواهند شما را برای دیدن فیلم منتخب خود ترغیب کنند، اما وقتی مطابق سلیقه عمومی حرکتی صورت نگرفته، باید منتظر پیامدهایی چون افت فروش گیشه و مخاطب باشیم. من با شهامت می‌گویم سلیقه تماشاگر ایرانی با وجود این فیلم‌های گزینشی و خاص ارضا نمی‌شود و در نهایت نیز مردم ترجیح می‌دهند در خانه‌هایشان به دیدن ماهواره و دی‌وی‌دی‌های خارجی بنشینند. در نهایت هم می‌گویم بدنه اصلی سینمای ایران همین تهیه‌کنندگان خصوصی هستند که با تمام نیرو و پتانسیل‌های خود وارد عرصه سینما می‌شوند و تمام موجودیت خود را به هزینه خود و با ریسک اینکه شاید هیچ زمانی حتی کارشان پخش هم نشود وارد این میدان می‌شوند، اما در نهایت خیلی از آنها در ادامه راه از حرکت بازمی‌مانند، همانگونه که شریف‌ترین سازندگان و تولیدکنندگان سینمای ایران را با مجوز ندادن به اکران کارهایشان را متوقف کردند، اما باز مردم برای دیدن تولیداتشان حریص و حریص‌تر شدند. ولی در نهایت هم باید بگویم تا زمانی که سینمای ایران در انحصار مطلق و سلیقه‌ای دولت باشد، مخاطبی برای رفتن به سینما نخواهد ماند و این تعداد باز هم کمتر از این خواهد شد.

تهیه کننده و کارگردان