نگاه -شکستن انحصار چند قطبی توسط رقبای خارجی
خودروسازها انحصاری بودند باید ورشکست شوند
مترجمان: آزاده عبادی، محمدامین صادقزاده
اولین علامت خطر، ورود موفقیتآمیز و استقبال از تولید خودروی بیتل محصولی از فولکس واگن در بازار آمریکا بود.
توماس لیفسون
مترجمان: آزاده عبادی، محمدامین صادقزاده
اولین علامت خطر، ورود موفقیتآمیز و استقبال از تولید خودروی بیتل محصولی از فولکس واگن در بازار آمریکا بود. دیترویت (مقر مرکزی خودروسازان آمریکایی) برای رقابت به سمت خودروهای کوچک و ارزان قیمت رفت اما رقابت با رقبای خارجی که از نیروی کار ارزان بهره میبردند اصلا کار سادهای نبود. مدل جدید شورولت با نام کوروایر با مشکلات عدیدهای مواجه شد و به گفته رالف نادر وکیل مشهور آمریکایی این خودرو «در هر سرعتی نا امن» بود. جنرال موتورز در اقدامینابخردانه در صدد جلب رضایت نادر از طرق غیراخلاقی برآمد اما نادر شهردار شد و خصومت بخش عمومی با صنعت افزایش یافت و نهایتا کوروایر از بازار خارج شد.
در بین سالهای ۱۹۵۰ تا اواخر ۱۹۶۰ رقابت با جی.ام و فورد، امری غیر قابل باور و ماورای تصور دیگر خودروسازان از جمله فولکس واگن و تویوتا بود. در اواسط ۱۹۶۰ برنامهریزان وزارت صنایع و بازرگانی دولت ژاپن درصدد برآمدند تا دست به ادغام واحدهای کوچک خودرو سازی برای رقابت با جی ام و دیگر تولیدکنندگان بزرگ آمریکایی بزنند و این امر باعث ورود ژاپنیها به بازارهای بینالمللی شد. از شانس خوب ژاپنیها نظام اداری فقط دو شرکت نیسان و پرینس موتورز را ادغام کرد که منجر به از دست دادن سهم عمدهای از بازار در مقابل تویوتا شد.به هر حال صنایع خودروسازی ژاپن همان طور ادغام نشده و نسبتا رقابتی باقی ماند و هر چند سود آن نزدیک به سود دیترویت نبود ولی توجیه اقتصادی داشت.
واضح است که حتی قبل از سال ۱۹۷۳ دیترویت تنها بخشی از بازار ارزان قیمت را به سازندگان خارجی واگذار کرده بود، ولی در سالهای اخیر بحران قیمت نفت نیز کمک شایانی به سازندگان ژاپنی کرد تا اینکه بتوانند خودروهای کوچک زیبا، کم مصرف و با کیفیت بالا را روانه بازار کنند. سهم ژاپنیها از بازار که در پی کمیابی بنزین افزایش یافته بود در همان حد باقی ماند و تازه واردان خارجی نیزبه سمت بازار خودروهای بزرگتر و لوکستر آمدند تا حاشیه سود بیشتری کسب کنند.
اگر اوپک نیز مانند متحدین دیترویت در زمان جنگ عمل میکرد و قادر به حفظ قدرت انحصاری خود بود، دور از انتظار نبود که کاهش قیمت سوخت باعث تمرکز دیترویت بر روی محصولات کم مصرفتر در بازار آمریکا قرار گیرد. اما قیمت نفت افزایش یافت و تولیدکنندگان جدید درصدد استخراج نفت برآمدند و قدرت انحصاری اوپک و قیمت نفت کاهش یافت. برای اینکه آمریکاییها ترجیح میدادند خودروهای تولید خود را سوار شوند و دیترویت نیز علاقهای به تولید خودروهای بزرگ (با رقبای نسبتا کوچک در این زمینه) داشت و مالیات بر بنزین در سطحی پایینتر از اروپا و ژاپن باقی ماند و بازارهای جهانی را به سمت توجه به اقتصاد سوخت سوق داد. ترکیبی از نیروهای بازار و سیاستهای داخلی بنزین در بازار داخلی آمریکا باعث شد بنزین ارزانتر از اروپا و ژاپن عرضه شود و منجر به تولید خودروهای کممصرفتر در دیگر نقاط جهان گردید.
شکست انحصارچند قطبی
روزهای انحصار چند قطبی در خودروسازی به استثنای مدلهای حمایتگرایی که دنیا را وارد رکودی جهانی خواهد کرد به پایان رسیده است. اگر قرار است بقای جی ام، فورد و کرایسلر ادامه یابد این سه میبایست خود را با شرایط جدید حاکم بر بازار وفق دهند و به فکر الگوهایی جدای از انحصار چند قطبی باشند.
حجم صنعت خودروسازی در دنیا، تازه واردان زیادی را به خود جذب کرده که در دهههای پیش رو نیز احتمالا این روند ادامه خواهد داشت. اما جی.ام، فورد و کرایسلر تحت فشار الزاماتی از سوی نیروی کار و نظام توزیعی قرار دارند. گرچه این الزامات در جریان ورشکستگی داوطلبانه به حالت تعلیق در خواهند آمد. اما این سه همچنان در رقابت با تولیدکنندگان خارجی ناتوان خواهند ماند حتی اگر این رقبا در داخل ایالات متحده تولید کنند.ممکن است که یک شرکت بزرگ برای فرار از ورشکستگی تغییراتی در روشها و ذهنیت قبلی خود بوجود آورد ولی اثر این تغییرات همواره بر اساس آنچه پیشبینی میشود نیست.
بعضی وقتها نیز مدیران تازه وارد به این شرکتها با اغوا کردن نیروی کار برای تغییر عادات کاری قدیمی و ایجاد تغییرات رادیکالی قصد بهبود اوضاع را دارند ولی دورنمای این کار نیز نشان از شکست آن شرکت و از صحنه بیرون رفتن آن دارد و همین امر باعث بیکار شدن تعداد زیادی از کارکنان و نپذیرفتن تغییرات جدید از سوی باقی ماندگان میشود. ولی اگر این سه شرکت به ایجاد تغییر ناگهانی به تغییرات آهسته و پیوسته روی آورند خواسته یا نا خواسته به سرعت در راه ترقی گام خواهند نهاد.
در این میان اگر رقابتی بودن بازار اتومبیلسازی خود یک هدف برای پیشرفت محسوب شود فشارهای وارده نقش زیاد مهمی را ایفا نخواهند کرد.اگر کمکهای مالی با هر قصد و نیتی به این سه شرکت پذیرفته شود، کمتر محتمل است که این سه در مسیر صحیحی قرار گیرند. رقابتپذیری در صنعت خودروسازی جهانی یک هدف بلا تغییر است. بهبود مستمر امروزه برای هر کسی یک روش زندگی محسوب میشود و تنها انعطافپذیری راه نجات خواهد بود.
اگر این سه شرکت بزرگ این مرحله را پشت سر بگذارند صنایع اتومبیلسازی آمریکا میتواند به بقای خود ادامه دهد ولی صنایع، بیشتر در جنوب شکل خواهد گرفت که تولیدکنندگان خارجی در آن مستقر هستند. هرچه تولیدکنندگان خارجی به گونهای گستردهتر اقدام به طراحی و استفاده از مکانیزمهایی با ارزش افزوده بالاتر در ایالات متحده نمایند، امکان صادرات محصولات آمریکایی به بازارهای خارجی فراهم شده و دهها هزار کارگر آمریکایی شاغل خواهند شد. هیچیک از این تولیدکنندگان خارجی درخواست کمک مالی نکردهاند اما در واقع با پرداخت مالیات به تامین مالی سه رقیب خود کمک میکنند! ثمرههای انحصار چند قطبی هم مثل دستاوردهای هر طرح غلط دیگری میتوانند فاسد شوند. بدون وجود ساختار منظم رقابتی عادتهای بد کمکم به عنوان قانون درآمده و جا خواهند افتاد و در آخر نیز به ضعیف شدن رقابتکنندگان میانجامد.
منبع: وال استریت ژورنال
ارسال نظر