نگاهی به وضعیت اقتصادی اهالی موسیقی ایران
نقض حقوق مولف؛ پاشنه آشیل موسیقی ایران
صنعت موسیقی در اغلب کشورهای جهان به عنوان یکی از مهمترین و پولسازترین صنایع به حساب میآید به طوری که درخیلی از نقاط جهان رقابت تنگاتنگی با سینما دارد.
غزال صادقی
صنعت موسیقی در اغلب کشورهای جهان به عنوان یکی از مهمترین و پولسازترین صنایع به حساب میآید به طوری که درخیلی از نقاط جهان رقابت تنگاتنگی با سینما دارد. و به جز آن نیز در این کشورها به علت حمایت سیستم دولت از کپیرایت (حق مولف) سازندگان آثار در بهترین شرایط فکری، روحی و اقتصادی به تولید کارهای ارزشمند میپردازند. اما متاسفانه ناشران و هنرمندان موسیقی در ایران سالها است که با این مشکل دست به گریبان هستند. با این که قیمت یک نسخه اورجینال و با کیفیت موسیقی که در ایران منتشر میشود چیزی در حدود ۴ الی ۵هزار تومان است و در مقایسه با قیمت جهانی آن مبلغ بسیار ناچیزی است اما در همین شهر خودمان همین کارها با قیمتهای ۵۰۰تومان نیز معامله میشود.
شاید اگر کپیرایت در ایران هم رعایت میشد، هنرمندان نیازی به تولید سریع، بیدقت و پیاپی آثار موسیقی نداشتند. البته شاید در اینجا بتوان گفت: مردم منطقی هستند و هیچگاه راضی به زیان دیدن هنرمندان نیستند اما به خاطر همین علاقه و درگیریهای مالی و اقتصادی به چنین خریدهایی راضی میشوند. اما صنف موسیقی ایران از مهمترین و اساسیترین حمایت، که حمایت دولتی است محروم است تا روزی که یک مرجع قانونی پا پیش نگذارد هیچ زمینه روشنی برای اهالی موسیقی وجود نخواهد داشت.
فؤاد حجازی و گروههای مافیایی
فؤاد حجازی یکی از صاحبنامترین نوازندگان و آهنگسازانی است که تقریبا همیشه در کنار علیرضا عصار دیده شده است و باز هم جزو آن دسته آهنگسازانی است که ساختههایش مورد علاقه ناشران غیرقانونی است و به قول خودش، همیشه از طرف این «گروه عزیز مافیایی» حمایت میشود.
وی دلیل اصلی رعایت نکردن کپی رایت را نداشتن یک جایگاه مشخص برای موسیقی میداند و میگوید: متاسفانه کپیرایت موسیقی در فرهنگ مردم ما جایی ندارد، مردم تنها به محتوای داخل آلبومها نگاه میکنند و توجهی به اینکه این آلبوم از کجا و به چه شکلی به دستشان رسیده است ندارند. در این میان هم بازار و هم مصرفکننده ضربه رعایت نکردن کپیرایت را میخورند. به عقیده حجازی بزرگترین مشکل و مسبب آن در ایران هم ناتوانی بازار در پخش آلبومها است. زیرا هیچگاه تصمیم نگرفتند که هیاتی را تشکیل دهند، سیاستی را مشخص کنند و بودجهای را برای جلوگیری از تکثیر بیرویه آلبومهای موسیقی اختصاص دهند.
حجازی تاکید میکند درست است که دولت هم متاسفانه از این موضوع حمایتهای لازم را نمیکند، اما اگر خود تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و ناشران بخواهند، میشود کارهایی کرد.
هوشنگ ظریف: مردم قبلا بااخلاقتر بودند
هوشنگ ظریف، استاد ممتاز و برجسته تار ایرانی نیز در این باره میگوید: پیش از این مردم با اخلاقتر بودند.
به گفته این استاد تار پیش از این، تا این حد کپیهای غیرقانونی در گوشه و کنار به این راحتی فروخته نمیشد، اما اکنون نه نظارتی بر این جریان صورت میگیرد و نه حمایتی از موسیقیدانان میشود. در این شرایط تنها میتوان به رعایت شدن حقوق کپیرایت در ایران امیدوار بود که عملی شود. اما واقعا نمیدانم که این کار در ایران شدنی است یا نه و خب اگر کمی منطقی باشیم میدانیم که جواب منفی بر این جریان حاکمتر است.
در هر حال دولت باید وارد عمل شود و حقوق موسیقیدانان را بازپس گیرد، اینطور نباشد که هرکسی در خیابانی آثار موسیقیدانان را چاپ کرده و بفروشد. درست مانند زمانی که مشابه این اتفاق برای سینمای ایران نیز افتاده و هیاهوی فراوانی به راه انداخت، اما بعد از مدت کوتاهی نیروی انتظامی وارد جریان شد و با جمعآوری ضربتی چندین سرگروه باند، قاچاق فیلم، تقریبا آن را از میان برد. اما در همین شرایط سالهای سال است که این اتفاق به صورت هر روزه برای همصنفان ما میافتد و هیچ گوشی برای شنیدن صحبتهایشان وجود ندارد، به طوری که این موضوع آن قدر گسترش یافته تا تبدیل به یک مساله عادی شده است.
از خودمان شروع کنیم
«محمد موسوی» مدیر عامل نشر موسیقی ماهور نیز در این زمینه میگوید: وقتی ما تلاش میکنیم که حق و حقوق خودمان و هنرمندانی را که به ما اعتماد میکنند رعایت کنیم، باید خودمان هم این حقوق را برای دیگران قائل باشیم، چه در داخل و چه در خارج و وقتی به خودمان اجازه میدهیم که کار دیگران را کپی کنیم نباید در برابر کپی کارهای دیگران نیز معترض باشیم.
«رامین صدیقی» مدیرعامل نشر موسیقی هرمس نیز اعتقاد دارد:
از آنجا که دیگر کشورها میدانند که در ایران از قانون کپیرایت در هیچ زمینهای حمایت و رعایت نمیشود، آنها نیز کارهای ما را به شکلی غیرقانونی پخش و به فروش میرسانند و از قبال کار هنرمندان ایران بهرههای فراوان مالی میبرند. نکته جالب این است که اینها همان کشورهای هستند که اصلا ما را قبول هم ندارند، اما در زمان مناسبش با همین روشها درآمدزایی هم میکنند. صدیقی اعتقاد دارد: مساله کپیرایت در ایران به این راحتیها حل نمیشود، به این دلیل که اگر این قانون رعایت شود، بخش عمدهای از بازار صنعت موسیقی دچار بحران میشود. بحرانی که به هر حال باید اتفاق بیفتد. در این زمینه دولت باید وارد مذاکره شود و با ایجاد یک سری مراودات بینالمللی به پیاده شدن این قانون کمک کند.
مدیر عامل نشر هرمس ادامه میدهد: از آنجا که من یک ناشرم و با مشکلات نبود کپیرایت از نزدیک آشنا هستم، چندین بار در این مورد حتی با مسوولان نیز صحبت کردم، اما متاسفانه باید بگویم با هیچ واکنشی مثبتی روبهرو نشدم.
صدیقی در پایان میگوید: از آنجا که امروزه بازار موسیقی بیشتر در دستان ناشران غیرقانونی است، شغلهای واسطه نیز بیشتر شده و کمتر کسی به شغل مولد اشتغال دارد. و جالب است بدانید یک ناشر حتی جرات نمیکند صد میلیون پول خود را در کار موسیقی هزینه کند. چون همیشه ترس برگشت آن را دارد و هیچ تضمینی برای برگشت آن وجود ندارد. تکثیر غیر قانونی آثار در ایران و خارج از ایران اجازه ریسک کردن را به ما نمیدهد. تنها پیاده کردن قانون کپیرایت مهم نیست، بلکه داشتن اخلاق و روحیه آن هم مهم است.
کپیهای بیکیفیت
یکی از آهنگسازانی که عدم رعایت قوانین کپیرایت دامن او را نیز گرفته و آلبومهایش در کوچه و خیابان به فروش میرسد، میگوید: چند وقت پیش یک شرکت ناشناس، تمام آلبومهایم را در قالب یک سیدی در کنار خیابان ۱۵۰۰تومان میفروخت.
و خود من نیز یکی از آنها را خریدم وقتی آن را گوش کردم، بیشتر ناراحت شدم، چون به لحاظ کیفیت خیلی هم با نسخه اصل متفاوت نبود.
متاسفانه مشکل کپیرایت موسیقی در ایران به تکثیر غیرقانونی آثار ختم نمیشود، بلکه گاه با موسسات قانونی هم در زمینه تولید و انتشار آثار موسیقایی به مشکل برمیخوریم. و خود آنها هستند که به شکل مافیا وارد میشوند و آلبوم هنرمندان را در اختیار فروشندگان خیابانی قرار میدهند. این آهنگساز میگوید در ایران به دلیل وجود مشکلات عمده اقتصادی کمتر هنرمندی صاحب موسسه نشر است تا خودش بتواند بر انتشار و تکثیر آثارش نظارت کند و اغلب هنرمندان و به خصوص موسیقیدانان بلافاصله پس از خلق آثار برای فروش هرچه سریعتر آن اقدام میکنند، برای این کار هم مجبورند با قیمتی که ناشر میخواهد آثارشان را سریعا به قیمتی ناچیز بفروشند، چون میدانند که در غیر این صورت برای سالها آثارشان خاک میخورد.
این نوازنده میگوید: مشکل اینجا است که هنرمند ما نمیداند برای چه تیراژی پول میگیرد؟ یعنی زمانی که شما قرارداد میبندید کسی آمار تیراژ آن را در اختیار شما نمیگذارد، اگر هم فرضا این سوال مطرح شود و جوابی هم داده شود هیچ سندیتی ندارد. به عنوان مثال اگر آلبوم یا اثر شما ۱۰ بار هم تجدید چاپ شود، به شما سودی تعلق نمیگیرد. در این زمینه باید بخش نظارتی اعمال نظر کند، تا حقوق هنرمندان به خصوص موسیقیدانان از میان نرود.
ارسال نظر