تیزر تلویزیونی، فیلم فرهنگی، نداشتن ستاره

عکس :صحنه‌ای از فیلم خاک سرد،سومین فیلم کم‌فروش سال

نگاه سوم-به‌طور قطع در بحث سینما، ارتباط با مخاطب حرف اول را می‌زند. ارتباط با مخاطب یعنی فروش و گیشه. غیر از این اگر باشد یعنی فیلمساز به مخاطب فکر نمی‌کند. همچنان در سینمای ایران با این مساله روبه‌روییم یعنی فیلمسازان و برخی تهیه‌کنندگان عمدتا دولتی خیلی به دنبال بحث فروش نیستند. مخاطب برایشان در درجه چندم اهمیت است. در نیمه اول سال علاوه بر فروش‌های بعضا مناسبی که بعضی فیلم‌ها مثل دایره زنگی داشتند، فیلم‌هایی هم در کف لیست فروش، صرفا برای چیزی غیر از مخاطب ساخته شدند. در این گزارش کوتاه سعی کردیم با تهیه‌کنندگان این فیلم‌های کم‌فروش گپی بزنیم تا علت این «کم‌فروشی» را از خود آنها جویا شویم.

فیلم ما فرهنگی بود

پابرهنه در بهشت یکی از فیلم‌هایی است که در ابتدای سال اکران شد و در فهرست کم‌فروش‌ترین فیلم‌ها در رده چهارم قرار دارد. تهیه‌کننده این فیلم حوزه هنری و بنیاد سینمایی فارابی است که این فیلم را به عنوان نمونه مطلوب سینمای معناگرا در جشنواره ۲۵ فجر مطرح کرد و به فیلم جایزه بهترین فیلم معناگرا را هم داد. موسسه ثنادل به عنوان تهیه‌کننده اجرایی فیلم و مجری طرح در این میان حضور فعال داشت. مدیر موسسه ثنادل، سعید لطفی درباره علت این کم‌فروش بودن بهترین فیلم معناگرای جشنواره ۲۵ گفت: فیلم‌های فرهنگی، اکران محدودی دارند و سالن‌های محدودی هم در اختیارشان قرار می‌گیرد. ضمن اینکه فرهنگ سینما رفتن در مخاطب فیلم‌های فرهنگی ایجاد نشده است. بخش دیگر فروش کم فیلم، پخش تیزر است. برای پابرهنه در بهشت کلا یک بار تیزر از تلویزیون پخش شد. اصلا مردم نمی‌دانستند که چنین فیلمی اکران شده است. تلویزیون می‌تواند مردم را به سینما رفتن تشویق کند. اما این اتفاق نیفتاد.»پابرهنه در بهشت کلا در ۲۸ روز اکران توانست ۱۶ میلیون تومان بفروشد و این رقم در مقابل هزینه‌های تولید که لطفی پرسیدن رقم تولید را به تهیه‌کننده فیلم ارجاع داد، قطعا پاسخگوی چرخه صنعت سینما نیست. البته لطفی از زمان اکران فیلم گله نداشت و ایام نوروز را فرصت مناسبی برای اکران پابرهنه در بهشت دانست.

بدترین زمان اکران برای ما بود

بعضی واژه‌ها اگر باب می‌شوند، هزینه‌های عمده‌ای برای سینمای ایران دارند. واژه معناگرا، جشنواره‌ای، سینمای بدنه یا همین واژه فیلم فرهنگی که اخیرا باب شده است و قرار است اکران فیلم‌های فرهنگی بر همین پایه شکل بگیرد. از تهیه‌کننده‌ها که سوال می‌کنیم چرا فیلم شما نفروخت، می‌گویند:«خب فیلم ما فرهنگی است، مخاطب ندارد. سعید لطفی از این واژه سود جست و کمی مخاطب فیلم را گردن فرهنگی بودن فیلم انداخت. حالا می‌توانید نظرات رضا آشتیانی را بخوانید که با تهیه فیلم خاک سرد در انتهای جدول فروش قرار دارد. کلا خاک سرد را ۶۷۱۹ نفر دیده‌اند. آشتیانی می‌گوید: «چند عامل وجود دارد که فیلم خاک سرد نفروخت و یکی اینکه فیلم‌های فرهنگی اکران بدی دارند. زمان اکران فیلم ما هم در ماه رمضان بود که بدترین زمان اکران است. کسی در ماه رمضان سینما نمی‌رود. ضمن اینکه خاک سرد در دو سینما اکران شد و دو سینمای دیگر هم به شکل تک سانس فیلم را نشان دادند. نکته بعد نداشتن تیزر تلویزیونی برای خاک سرد بود علتش هم این است که قیمت تیزرها به شدت گران است و از توانایی تهیه‌کننده خصوصی خارج است. اما با همه این اوصاف، با ۳۰میلیون فروش به طور متوسط هر شب یک میلیون تومان فروختیم که رقم بدی نیست. خاک سرد به نسبت فیلم‌های دیگر نفروخت، چون فیلم خاصی است. اما به نسبت خودش و فروشش بد نبود»هزینه تولید فیلم به گفته آشتیانی ۱۶۰-۱۵۰میلیون تومان بود و رقم سی میلیون فروش قطعا یک شکست کامل برای فیلم محسوب می‌شود. این فیلم‌ها و آدم‌ها چگونه می‌توانند این رقم را بالانس کنند؟ این سوالی است که آشتیانی به آن جواب داد: «داریم تلاش می‌کنیم فیلم را خارج از کشور اکران کنیم. به رسانه‌های تصویری و تلویزیون هم می‌خواهیم فیلم را بفروشیم تا بلکه در پنج یا شش ماه آینده به پولمان برسیم. البته قصد دارم در فیلم جدیدی که در دست دارم به سمت فیلم‌های بدنه بروم تا تماشاگر را جذب کنم.»

بازیگر ستاره نداشتیم

اما می‌رسیم به فیلم اول لیست کم‌فروش‌ها، یعنی پرچم‌های قلعه کاوه که محمد نوری‌‌زاد کارگردان آن بود. پرچم‌ها ... که وضعیتش از همه فیلم‌ها بدتر بود در کل ۲۶۰۰نفر تماشاگر داشت. محمد نوری‌زاد کارگردان فیلم البته از گفتن رقم دقیق تولید و هزینه‌های فیلم طفره می‌رود، اما در پاسخ علت کم‌فروش بودن فیلمش می‌گوید: «سه چیز عامل این ماجرا بود. یکی موضوع فیلم که به قرآن و امام‌رضا می‌پردازد، دوم نداشتن بازیگر صاحب‌نام و چهره و مشکل سوم تبلیغات نامناسب فیلم. اگر حتی این فیلم بازیگر نداشت، اما یک چهره بازیگر داشت به این کمی نمی‌فروخت. ضمن اینکه سوژه فیلم که مذهبی است جمعیت کثیری از سینماروها را می‌تاراند»

البته خیلی از خانواده‌‌های مذهبی که مخاطب فیلم هستند از اکران فیلم خبر داشتند، مثلا فیلم ابراهیم خلیلی‌ا... سوای کیفیت فیلم با تیزرهای زیاد تلویزیونی توانست ۲۰۰میلیون تومان بفروشد. اگر چند اتفاق اینجوری بیفتد، تکلیف سینمای ایران را باید یکسره کنیم.»نوری‌زاد در بخش آخر صحبت‌هایش گفت: «سینماروهای ما مشتاق فیلم‌های خاصی هستند که فیلم‌های فرهنگی نیست. ضمن اینکه فیلم پرچم‌ها ... در هیچ استانی همزمان اکران نشد. قطعا شهرستانی‌ها بیشتر از تهرانی‌ها مشتاق اینجور فیلم‌ها هستند.»

هیچ کدام از تهیه‌کنندگان و کارگردانان انگشت خود را به سمت خود نگرفتند. همه از وضعیت نامساعد سینمای ایران شکایت کردند. اما کمی هم به خود بازگردیم. کارگردانی فیلم، فیلمنامه و خیلی چیزهای دیگر در جذب یا نیامدن تماشاگر به سینما مهم است. خودمان را گول نزنیم.