نقد اجرا می‌کنیم،‌ قسطی حقوق می‌گیریم
غزال صادقی
صحبت از امنیت شغلی در حوزه فرهنگ و هنر به ویژه تئاتر در کشور ما به گونه‌ای شوخی با این جریان محسوب می‌شود، البته در اینجا مقصود انتقاد از وضعیت کنونی تئاتر نیست، چه‌بسا که مسوولان تئاتر بیش از هر کس به این قضایا واقفند و حتی دست‌اندرکاران این حرفه را به در حاشیه گذاشتن فعالیت‌های تئاتری و جنبی دانستن آن تشویق هم می‌کنند و این مسوولان احتمالا بیش از همه می‌دانند که قرار است چه بر سر تئاتر و کسانی که در این حرفه هستند بیاید.

سه میلیون برای تمام سال
حسین کیانی به عنوان یکی از کارگردانانی که در نیمه دوم سال ۸۷ نمایش «نسوان خانه بیداری» را روی صحنه برده است در ارتباط با امنیت شغلی در حرفه تئاتر و چگونگی بستن قراردادها می‌گوید: خود گروه با توجه به برآوردها و بازیگرانی که برای کار انتخاب می‌کند مبلغی را به مرکز پیشنهاد می‌دهد،‌مرکز نیز بعد از بررسی طی قراردادی با کارگردان،‌این مبلغ را تصویب می‌کند. اما از ابتدای امسال مسائل مربوط به قراردادها از طرف مرکز تغییراتی پیدا کرد که باعث به‌وجود آمدن مشکلات بیشتری برای گروه‌های اجرایی و شخص کارگردان شد. طی قانون جدید مرکز هیچ مسوولیتی در برابر تامین وسائل اجرا، دکور، طراحی صحنه و لباس و هزینه‌های اولیه را که همیشه بر عهده داشت از مسوولیت‌های خود خارج کرد و مبلغی را معادل ۳میلیون تومان قبل از شروع کار به ما پرداخت می‌کنند. که بابت آن خود ما موظف هستیم به تامین احتیاجات دکور صحنه، لباس، طراحی و ... که کارگردان مجبور است علاوه بر نظارت بر کارهای تمرین وارد جریان خرید، پیدا کردن محل برای ساخت دکور، خیاط و کلا مسائل حاشیه‌ای شود.
کارگردان نمایش همسایه‌ها همچنین توضیح داد: هیچ امنیت شغلی در حرفه تئاتر وجود ندارد و کاملا طبیعی است که ما از شرایط موجود راضی نباشیم. به عنوان مثال ما برای به روی صحنه بردن آخرین کارمان چیزی در حدود دو ماه تمرین کردیم و باز قرار است 2 ماه هم روی صحنه باشیم. کل بودجه مبلغی معادل 32میلیون در قرارداد است که سه‌میلیون تدارکات را هم از آن کم کنید و بعد این مبلغ را میان 8بازیگر، چهار دستیار، سه نوازده، طراح صحنه و لباس و کارگردان و نویسنده تقسیم کنید و ببینید این مبلغ بابت 3 تا 4ماه تلاش گروه کافی است یا نه. البته در نهایت این مبلغ نیز به صورت یکجا به گروه پرداخت نمی شود بلکه طبق قرارداد در سه قسط داده می‌شود، که زمان پرداخت قسط ا ول پس از پایان آخرین اجرا است، که البته هیچ گاه این مبالغ در زمان خود پرداخت نشده‌اند. کیانی همچنین گفت: مهم‌ترین مشکل در حرفه تئاتر ما مشکلات اقتصادی است که باعث شده اهالی آن دیگر آن را به چشم یک حرفه نگاه نکنند و به خاطر امرار معاششان به شغل‌های دیگر روی آورند.
فروش بالاتر از سینما
کوروش نریمانی تئاتر «هتل پلازا» را سال گذشته در تئاتر شهر به روی صحنه برده است وی درباره درآمد حاصل از کار گفت: «هتل پلازا» در 30 روز اجرای خود با وجود اینکه فقط یکبار در روز به روی صحنه می‌رفت 20 الی 30میلیون فروش داشت و این رقم در حالی است که ما در هر اجرای خود حداقل 3 میهمان داشتیم. وقتی این رقم فروش را با توجه به عدم تبلیغات و محدودیت‌های زمانی، دفعات اجرا و تعداد جمعیت با فیلم‌های سینمایی بعضی از کارگردانان و فروش روزنامه بعضی فیلم‌ها مقایسه کنید که به صورت همزمان در حداقل 10 سینما آن هم به صورت چند سانس مختلف به روی پرده می‌روند باز هم به لحاظ اقتصادی در بعضی موارد فروش تئاتر بهتر از سینما بوده است. این نویسنده گفت: اما شما توجه داشته باشید که من تا به امروز حتی قسط اول کار را نیز دریافت نکرده‌ام، خب این اصلا عجیب نیست چون یکی از مسوولان تئاتر کشور گفته است: «اهالی تئاتر نباید به عنوان یک حرفه درآمدزا به آن نگاه کنند». و اینجا است که با وجود علاقه و تعهد ما به تئاتر کارهای جنبی مانند آموزش، نوشتن کار برای تلویزیون و رادیو به عنوان اولویت و محلی برای درآمد ما محسوب می‌شود. حتی این روزها بحث تئاتر خصوصی را از گوشه و کنار می‌شنویم اما این حرف‌ها هم از طرف کسانی زده می‌شود که نمایش‌هایشان فروشی نداشته، به نحوی دولتی بوده و از حمایت‌های دولتی فراوان نیز استفاده کرده‌اند.نریمانی درباره مبلغ قرارداد مرکز هنرهای نمایشی در «هتل پلازا» گفت: مبلغ قرارداد این کار 21میلیون بود که باید بین 4 بازیگر، 3 دستیار و طراح صحنه و لباس، نویسنده و کارگردان تقسیم می‌شد و در نهایت حتی نتوانستیم به خاطر مبلغ قرارداد موسیقی زنده داشته باشیم.
تئاتر را تحریم می‌کنم
مهدی پاکدل می‌گوید: در حال حاضر مشغول بازی در نمایش «یرما» هستم، اما با اینکه سه ماه از پایان اجرای «ماچیسمو» می‌گذرد، به جز 200هزار تومان، با اینکه 2میلیون قرارداد داشتم تا امروز دریافت نکرده‌ام. به لحاظ اقتصادی کل مبلغ قرارداد من در تئاتر معادل یک ماه حقوق من در تلویزیون و سینما نیست، و فقط علاقه شخصی من به عنوان یک بازیگر تئاتر است که مرا به صحنه می‌برد. به عنوان مثال بهترین تئاتر ماچیسمو چیزی در حدود یک سال از وقت مرا به خود اختصاص داد و در جشنواره سال گذشته نیز به روی صحنه رفتیم و بعد هم دوباره برای اجرای عمومی کار دوباره چند ماه مشغول تمرین بودیم، خوب نگاه کنید که هیچ مبلغی دریافت نکردم. من شخصا همیشه فکر می‌کردم که دین زیادی به تئاتر دارم و حاضرم با کمترین مبلغ و حتی مجانی کار کنم، اما امروز فکر می‌کنم هیچ دینی به تئاتر ندارم و امسال دیگر تئاتر را تحریم کردیم و تا زمانی که دستمزدها و پرداخت آن به این صورت است حاضر به بازی در صحنه نیستم.
سیاست از بین بردن تئاتر حرفه‌ای
محمود یعقوبی در ارتباط با آخرین کاری که به روی صحنه برده، می‌گوید: مرکز هنرهای نمایشی 22میلیون به صورت کلی با ما قرارداد بست که 3میلیون از این مبلغ به کارگردان تعلق می‌گیرد و حدود 14میلیون آن نیز به کل بازیگران مجموعه تعلق داشت. این کار سال گذشته در جشنواره به روی صحنه رفت و امسال نیز به اجرای عمومی گذاشته شد، و در نهایت تا به امروز هیچ مبلغی از آن به جز 5/4میلیون برای ساخت دکور و هزینه‌های اولیه پرداخت نشده است. و نکته جالب این است که دستمزد یک کارگردان در دنیای تئاتر تقریبا با مبلغ دریافتی یک بازیگر برابر است با این تفاوت که کارگردان شاید سالی یک بار یک کار را به روی صحنه ببرد، اما یک بازیگر شانس این را دارد که در سال چندین کار مختلف را به عهده بگیرد. و البته این توضیح لازم است که دستمزدی که بازیگران برای کار خود می‌گیرند در مقایسه با وضعیت اقتصادی جامعه قابل توجه نیست دیگر می‌توانید وضعیت و نیز عوامل را بررسی کنید.این نویسنده همچنین توضیح می‌دهد: دستمزد یک نویسنده از کارگردانان هم پایین‌تر است و در نهایت طراح صحنه و آهنگ نیز از پایین‌ترین دستمزدها برخوردار می‌شوند که تمام مبالغ در تعرفه پرداخت دستمزدها تعریف شده که اصلا شفاف نیست.
یعقوبی همچنین گفت: وقتی یک مسوول در مرکز به راحتی می‌گوید که تئاتری‌ها به کار تئاتر اصلا جدی فکر نمی‌کنند و آن را حرفه‌ای جنبی محسوب می‌کنند،‌ حاکی از این حقیقت است که آن مسوول و مسوولان بالاتر از او به تئاتر به عنوان یک حرفه اعتقاد ندارند. کار خوبی هم در تئاتر شد و یک کار شبه‌حرفه‌ای و باکیفیت به روی صحنه رفت فقط یک اتفاق است و حتی اگر این اتفاق چند بار هم با وجود تمامی این مشکلات برای کارگردان اتفاق افتاد و کارهای خوبی از او به روی صحنه رفت باز هم هیچ بیمه و امنیتی برای ادامه کارهای بعدیش وجود ندارد. از طرف دیگر باید بگویم این‌گونه مشکلات فقط به مسوولان برنمی‌گردد، بلکه از داخل خود ما نیز ریشه می‌گیرد، زیرا پنهان‌کاری بسیار زیادی در بین خودمان در مورد دستمزدها وجود دارد که یا از خجالت کم‌بودن مبلغ است یا می‌دانند که بیشتر دریافت می‌کنند، پس در نهایت خیلی از این تقصیرها به گردن خود ما است باید بپذیریم و به شفاف‌سازی آن بپردازیم.
حقوقی کمتر از کارگر افغانی
نادر برهانی مرند در مورد اجرای مرغابی وحشی خود می‌گوید: با اینکه سال گذشته این کار به روی صحنه رفت، اما از کل قرارداد که ۳۰میلیون بود تنها ۶میلیون در اواخر اسفندماه دریافت کردم که بین ۲۱نفر تقسیم شد، و در حال حاضر چیزی در حدود ۲۳ الی ۲۴میلیون از این کار طلب داریم که جناب آقای پارسایی قول داده‌اند این مبلغ را تا آخر شهریور با ما تسویه کنند و ذکر این نکته جالب است که نصف بیشتر این قرارداد نیز متعلق به بازیگران این کار است. این کارگران در مورد حرفه اصلی خود در حوزه تئاتر می‌گوید: حرفه اصلی من با اینکه خنده‌دار است، نمایش‌نامه‌نویسی است، اما وقتی بحث واقعیت‌های تلخ و شیرین پیش می‌آید من در تلویزیون و رادیو نیز کار می‌کنم، اما هنوز هم افتخار می‌کنم که هیچ کاری در این حوزه نیز انجام نداده‌ام که جدا از تئاتر باشد. برهانی مرند در پایان می‌گوید: مضحک‌ترین بخش ماجرا این است که بخواهیم راجع به اقتصاد در عرصه فرهنگ و به خصوص تئاتر صحبت کنیم، چون تنها چیزی که به آن فکر نشده امنیت اقتصادی در این حوزه است و اگر کسی وارد این بحث شود و وضعیت درآمدها و مبالغ را بررسی کند و از سوی دیگر ببیند که هنوز تئاتر وجود دارد با تعجب سر جای خود می‌ایستد. دقت کنید، ‌کارگران افغانی که حتی هویت ایرانی هم ندارند، بسیار قانون‌مندانه‌تر و شرافت‌مندانه‌تر کار می‌کنند و حقوق می‌گیرند، او که حتی ملیت ما را ندارد از امنیت شغلی بیشتر نسبت به اهالی تئاتر برخوردار است.
من حتی به جرات می‌گویم کسی که به بررسی مسائل اقتصادی در تئاتر بپردازد، دچار جنون است و اهالی فرهنگ ما نیز عادت کرده‌اند به کسانی که از جانشان مایه بگذارند و هیچ ادعایی نداشته باشند، سیاست‌گذاران و مدیران باید شاکر باشند که هنرمندانی پاک باخته وجود دارند که بی‌مزد و به احترام هنر هنوز ایستاده‌اند.