قطع مجدد برق در شب چهارم کنسرت همایون شجریان
... شکایت کجا برم؟!
نگاه سوم-اولین کنسرت مستقل همایون شجریان هم به شب آخر رسید و اجرایش در ایران پایان یافت. این خبر البته به شکل سادهای شاید از موفقیت اجرای پسر استاد بزرگ در ایران خبر دهد. اما قضیه شاید به این سادگی هم نباشد.قطع برق در دو شب آخر اجرا شبهاتی را در مورد عمدی بودن این عمل باعث شد. البته در این میان قطع برق در تهران که شاید در این زمان عادی به نظر برسد وسیله توجیه کسانی است که برای چنین اجراهایی حتی از قبل پیشبینی نمیکنند که ممکن است این اتفاق بیفتد، پس باید چارهای اندیشید. پس ناچاریم اندکی به عقب برگردیم و نمونههایی را از عمدی بودن این جریانات بازگو کنیم؛ نمونههایی که البته ربطی به قطع برق در سالهای قبل نداشت.
استاد عصبانی شد،از روی سن رفت
نمونه اول به اجرای استاد شجریان با حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان مربوط است. البته کنسرتی که در سال ۸۵ برگزار شد، یعنی کنسرت دوم استاد در ایران بعد از سالها از کنسرت بم. در یکی از قطعات هنگامی که قطعه ضربی مشغول نواختن بود و استاد آن را همراهی میکرد، صدای سالن یاری نکرد و صدا مرتب قطع شد. تداوم این عمل استاد را وادار کرد اجرا را متوقف کند، دقیقهای سکوت و بعد عصبانی شدن. استاد شجریان میکروفن را با شدت از مقابلش دور میکند و از جا برمیخیزد. به همراه او گروهش نیز از جایشان بلند میشوند و صحنه را ترک میکنند. این عمل گروه اساتید با تشویق حاضران همراه میشود. پس از حدود ۱۵دقیقه با رفع اشکال (!) صدا، گروه مجددا به روی صحنه میآید و به اجرای برنامه میپردازد.
صدای گوشیها قطع شد
نمونه دوم البته باز میگردد به اجرای استاد حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان در کاخ نیاوران، که از قول یکی از خوانندههای گروه، گوشیهایی که قبلا امتحان شده و در اختیار گروه قرار گرفته بودند، ناگهان قطع میشود و خوانندهها دیگر صدای سازها را نمیشوند. اما جمعیت از این ماجرا چیزی متوجه نمیشود، چون اجرا به قدری استادانه به پایان میرسد که شبههای باقی نمیماند.
برق رفت،نه یک شب که دو شب!
اما کنسرت همایون شجریان که در جایگاه خلف پدر و استاد خود قرار دارد. به همراه گروه دستان در حال اجرا است که ناگهان برق سالن قطع میشود و تاریکی فضا را در بر میگیرد. با تاریکی مطلق پس از مدتی چراغ موبایلها که از گوشه و کنار روشن میشود و آنها که به دنبال جاهای خود میگردند، با نور موبایل بر جایشان مینشینند. اندکی بعد زمزمههای مردم که آواز میخوانند، از گوشه و کنار سالن به گوش میرسد: یار دبستانی من، با من و همراه منی.. این اتفاق در شب آخر کنسرت هم تکرار میشود. برق میآید و گروه به کار خود ادامه میدهد. در شب آخر پدر به تقاضای پسر روی سن میآید و نکاتی را یادآور میشود.
محمدرضا شجریان با وصلشدن بخشی از برق اضطراری تالار وزارت کشور روی صحنه آمد و از تماشاگران به خاطر صبوری و تحملشان قدردانی کرد. آقای آواز ایران گفت: دست یکایک شما را میبوسم. شما که تا اینقدر اینگونه رفتارها را تحمل میکنید، رفتارهایی که به نظرم جز شیطنت چیزی نیست. او ادامه داد: باید از وزارت کشور که صاحبخانه است، پرسید که چرا برق چنین تالاری در چنین شرایطی قطع میشود؟! اما این مشکل ما است که هیچکس پاسخگوی ما نیست.
او سخنان خود را با خواندن این بیت ادامه داد:«از دشمنان شکایت برم به دوستان، چون دوست دشمن است شکایت به کجا برم.»
شجریان مطرح کرد: کسانی که فکر میکنند میتوانند جلوی این برنامهها و این جمعشدنها را بگیرند، سخت در اشتباهند. تا زمانی که زبان فارسی هست، موسیقی فارسی هم هست و هیچکس نمیتواند جلوی زبان و موسیقی ما را بگیرد.
استاد آواز ایران در پایان سخنانش گفت: اعصاب بچههای ما را خرد کردند اما باید تحملمان پیش از اینها باشد تا بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم.
همایون شجریان نیز بعد از سخنان پدرش با قدردانی از تحمل حاضران گفت: از استاد شجریان هم ممنونم که با سخنانشان ما را حمایت کردند.
او توضیح داد: شب گذشته با تمام زحماتی که کشیده شد، به دلیل شرایط نور سالن، فیلمبرداری بخش نخست کنسرت امکانپذیر نبود و به همین دلیل امشب جای دو بخش برنامه را عوض کردیم.
همایون سپس بعد از نواختن قطعه بیکلام «اشتیاق»، به اجرای قطعات «خورشید آرزو»، «تصنیف چین زلف» و «عشق پاک» پرداخت که درست وسط اجرای قطعه اول کنسرت، برق اضطراری سالن برای لحظهای قطع شد و مردم با کفزدنهایشان، همایون شجریان را در اجرای برنامه خود همراهی کردند تا اینکه بعد از لحظهای برق عادی در تالار بزرگ وزارت کشور وصل شد.
بعد از اجرای هر دو بخش این برنامه، استاد آواز ایران به دعوت پسرش روی صحنه رفت، دستهگلهای اهدایی او را گرفت و در شرایطی که تمام سالن با فریادهایشان، خواستار اجرای «مرغ سحر» بودند، این قطعه را برای حاضران اجرا کرد. همایون نیز پدرش را در اجرای این قطعه همراهی کرد.
ارسال نظر