ژانگ ییمو و زبان بدن

شهرام شریف

روز جمعه میلیون‌ها بیننده تلویزیونی به تماشای نمایش افتتاحیه المپیک در استادیوم «لانه پرنده» پکن نشستند. نمایشی که برای چند ساعت تمام چشم‌ها را به سمت خود خیره کرد و هزاران اتفاق بد و ناگوار را از یاد همگان برد. برای بسیاری نمایش آغازین المپیک پکن چیزی در حد نمایش‌های المپیک‌های پیشین و مراسمی از این دست بود، اما نقطه جذاب این نمایش آنجا بود که کارگردانی این مراسم برعهده ژانگ ییمو، کارگردان مشهور چینی گذاشته شده بود. انتخاب ژانگ ییمو برای کارگردانی نمایش اصلی المپیک از دو نظر عملی تعجب‌آور به شمار می‌رفت اول آنکه این کارگردان رابطه چندان مناسبی با دولت چین ندارد و همواره از سانسور آثارش در این کشور انتقاد کرده است. به نظر می‌رسید انتخاب ژانگ ییمو برای این مراسم به نوعی نشان‌دهنده بخشی از تغییراتی است که برگزاری رویداد بزرگی چون المپیک به چین تحمیل کرده است، اما نکته دوم که انتخاب این کارگردان را عملی تعجب‌انگیز می‌کرد، مضمون فیلم‌های این هنرمند است. او در اغلب آثارش به دنبال نقاط تاریک زندگی جوامع کوچک چین می‌پردازد و حال در مراسم افتتاحیه قرار بود روی نمایشی کار کند که مضمون آن صلح، روشنی، تاریخ و زندگی است. ژانگ ییمو که ممکن است تماشاگران ایرانی او را با فیلم «خانه خنجرهای پران» به خاطر بیاورند، نمایش را با فیلم کوتاهی از درست کردن کتیبه‌ای شروع کرد که یکی از نمادهای اصلی چین به شمار می‌رود. در پایان فیلم این کتیبه بسته می‌شود و ناگهان در وسط صحنه ۱۵۰ متری استادیوم تماشاگران باز شدن این کتیبه را در ابعادی عظیم مشاهده می‌کنند.

ژانگ ییمو در ادامه با تلفیق فرهنگ پنج هزار ساله چین و با بهره‌گیری از ۲۰هزار نفر بازیگر و همچنین بهره بردن از تکنولوژی‌های نمایشی و دیجیتالی، تماشاگران حاضر و بینندگان را محو رنگ، موسیقی و نظم نمایش کرد. او درست بر نقاطی از فرهنگ چینی دست گذاشت و از آنها کمک گرفت که هم‌اکنون این کشور را در جایگاه ویژه هنر، صنعت، تکنولوژی و فرهنگ قرار داده است.

به جز این ژانگ ییمو از فضاهای کناری استادیوم هم غافل نشده همچون فیلم‌های خود روی نمایش واژه‌های چینی تاکید کرد با آن که می‌دانست بسیاری از مردم جهان قادر به خواندن کلمات نیستند.ژانگ ییمو برای نشان دادن تلفیق فرهنگ‌ها و تکنولوژی از ابزارهای موسیقی کهن در کنار پیانو بهره گرفت، خوانندگان پاپ را کنار خوانندگان چینی قرار داد و سرانجام با کمک کودکان نقش‌های نامفهومی از رنگ را بر صحنه ایجاد کرد که معنای آن تنها زمانی مشخص شد که همه ورزشکاران با رنگ‌ها و لباس‌های مختلف زمین ورزشگاه را پر کرده بودند. اوج هنر ژانگ ییمو صحنه‌ای از رقص بازیگران بود که دست‌های خود را به شکل پرنده حرکت می‌دادند و همه حاضران در ورزشگاه نیز چنان کردند تا این نمایش خیره‌کننده در «لانه پرنده» تا سال‌ها در خاطر همگان بماند.کارگردان چینی پنج عنصر فلز، چوب، آب، آتش و زمین را با حرکات بازیگرانش خلق کرد و در نمایشی رویا مانند و حماسی قابلیت‌ها و ظرفیت‌های «زبان بدن» را به تصویردرآورد. زبانی که برای دانستن‌اش نیاز به هیچ زبانی نیست.