یک بزرگداشت برای دو نفر

سعیده وحیدنیا

چه کسی فکر می‌کرد در سال ۱۳۲۴ دو پدیده به دنیا بیایند، یکی در گرگر مرند و دیگری در تهران، یکی در عرصه ورزش و دیگری در عرصه هنر، یکی دارای چندین مدال جهانی و دیگری مالک چندین سیمرغ جشنواره؟ و بعد از ۶۴ سال زندگی با هم از این دنیا رخت بربندند و دار فانی را وداع گویند؟ آیین بزرگداشت خسرو شکیبایی هنرمند فرهیخته و محبوب و ابوطالب طالبی قهرمان سابق کشتی جهان و المپیک روز سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷ در اریکه ایرانیان با حضور دیگر ورزشکاران و هنرمندان برگزار شد.

به شکوفه‌ها به باران برسان سلام ما را... این جمله آغازین برنامه بود که با صدای بسیار گرم و دلنشین محمدعلی اینانلو شروع بزرگداشت را با حضور خود پررنگ‌تر کرد. وی ابتدای سخن را این‌گونه آغاز کرد که یاد ابوطالب طالبی پهلوان ریزنقش که با فن‌های معروفش «کمر برق‌آسا و یک دست و پا» حریفان خود را شگفت‌زده می‌ساخت و خسرو که رفتنش را هنوز هیچ کس باور ندارد و آمدن دوباره او نیز غیرممکن است.

امیررضا خادم میزبان این مجلس و بانی برپایی این بزرگداشت نیز ضمن خیرمقدم میهمانان به سخنرانی پرداخت وگفت: از دست دادن شکیبایی‌ها و طالبی‌ها و علیزاده‌ها و ملاقلی‌‌پورها یک مهم را گوشزد می‌کند و آن این است که قطعا جامعه هنری و ورزشی کشور نیاز به انسجام و یکپارچگی با یکدیگر دارند. اگر الان شکیبایی یا طالبی را نداریم، به خاطر کم لطفی و بی‌توجهی‌ها به جامعه بزرگ هنری و ورزشی کشور است.

در این مراسم هنرمندان و ورزشکاران برجسته‌ای چون: کیومرث پوراحمد، فردوس کاویانی، اصغر همت، رضا رویگری، افسر اسدی، امین حیایی، نیلوفر خوش‌خلق، شهره سلطانی، کیانوش گرامی، امیر تاجیک، امیررضا خادم، رحمان رضایی، علی‌اکبر حیدری و تنی‌چند از داوران کشتی و... با حضور خود مجلس را گرم‌تر کردند.

در ادامه رجبی معمار، مدیر شبکه ۵ سیما به روی صحنه آمد و اظهار داشت: امسال که مصادف است با سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار بر این بود از خسروی عزیز که جزو ۵ هنرمند برجسته کشور طی این ۳۰ سال انتخاب شده است، تجلیل شود که متاسفانه او را زود از دست دادیم.

در ضمن اجرای برنامه‌ها، اینانلو با تماس مستقیم تلفنی با عبدالله موحد قهرمان ۶ دوره پی‌در‌پی جهان که در آمریکا بود و جمشید مشایخی هنرمند پیشکسوت کشورمان به گفت‌وگو پرداخت. موحد ضمن گفتن تسلیت به خانواده این دو عزیز، آرزو کرد ای کاش در ایران می‌بود و می‌توانست خدمتی به این دو عزیز بکند. جمشید مشایخی هم با وجود کسالت خود طی این تماس تاثر عمیق خود را به خاطر از دست دادن حمید هامون و پلنگ بچه ابراز و از خداوند طلب آمرزش برای هر دوی آنان کرد.

کیومرث پوراحمد هم در ادامه برنامه به روی صحنه آمد و عنوان کرد: غلامرضا تختی به خاطر مدال‌هایش محبوب شد. طالبی هم اگر طلایش به برنز تبدیل شد از ارزش کارش کم نشد. در قطعه هنرمندان نیز تنها قبری که همیشه از نمای لانگ‌‌شات کاملا مشخص است، قبر زنده‌یاد فردین است که همیشه گلباران می‌شود. او نیز از دنیای پهلوانی به دنیای سینما آمد و به خاطر تاثیر فیلم‌هایش نبود که محبوب شد، بلکه به خاطر روحیه جوانمردی و پهلوانی‌اش بود، اما اکنون دو گور است که در بهشت‌زهرا از دور کاملا مشخص است. فردین و خسروی عزیز. خسرو خیلی نازنین بود. پوراحمد تاکید کرد: خسرو از معدود هنرمندانی بود که نسبت به کار خود احساس مسوولیت می‌کرد، در مورد بازیگر مقابلش و همه عوامل یک حس مسوولیت‌پذیری فوق‌العاده‌ای داشت. شکیبایی از نقشی که در اتوبوس شب ایفا کرد با کاراکتری که من در ذهن داشتم، بسیار متفاوت بود، ولی کار خسرو در خلق شخصیت فوق‌العاده از آب درآمد. وی در پایان افزود: رفتن خسرو بسیار ناگهانی و شوک‌برانگیز بود.

در خاتمه کیومرث پوراحمد و امیررضا خادم نیز لوح سپاس خسرو شکیبایی را به پوریا پسر آن مرحوم و همسر گرامیش تقدیم کردند و مراسم با تشکر پوریا شکیبایی به پایان رسید.